قراره بخونم🌚
167 stories
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
Querencia_Metanoia
  • WpView
    Reads 53,434
  • WpVote
    Votes 4,850
  • WpPart
    Parts 53
🂡🂡🂡مردی، زاده از قدرت، که نگاهش زمین رو از حرکت می‌اندازه. سرد، خاموش، مثل سایه‌ای که همیشه یه قدم از مرگ جلوتره. می‌گن بی‌رحمه، سنگه، اما هیچ‌کس نمی‌دونه تنها کسی که دل این جهنم‌زاده رو لرزوند، یه انتخاب بود. انتخاب سرپرستی یه پسر پاک، که چشم‌هاش لبریز سکوت بود و دست‌هاش هنوز با جهان سیاه اون آشنا نشده بودن. اما عشق همیشه آغوش نیست. اون پسر، زیر پر و بال این مرد، سوخت، شکل گرفت و درآخر زهر شد. حالا آس پیک پنهان در تاریکی اون مرده؛ یه سلاح مرگبار که پنهون پشت لبخندی دلرباست. برای اون مرد می‌کشه، بدون پرسش، بدون مکث و از جسد دشمن‌هاش، پله‌هایی می‌سازه، پله‌هایی رو به مردی که نجاتش داد، نابودش کرد و حالا تنها آغوشیه که حاضرِ توی آتیشش بمیره. این داستان سقوطی‌ست در لباس نجات، عشقی زهرآلود، میان قاتل و نجات‌یافته‌ای که خود تبدیل به مرگ شده. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» Genre: mafia, action, drama , romance, smut, verse نویسنده: hediyeh
Decoy by Badgalshookoo
Badgalshookoo
  • WpView
    Reads 32,516
  • WpVote
    Votes 4,335
  • WpPart
    Parts 28
❞ #Decoy ❞ 💌خلاصه: جئون جونگ‌کوک، دانشجوی جرم‌شناسی دانشگاه ملی سئوله. بیش‌تر از دو‌ساله که روستای بوکچون هانوک رو ترک کرده و توی خوابگاهی نزدیک به دانشگاهش توی سئول اقامت داره و چیزی نمونده تا از اون‌جا بیرون انداخته بشه. چندوقتی هست که شرایط باب‌میلش پیش نمی‌ره و مجبور می‌شه برای امرار معاش، دست به هر کاری بزنه و آخر‌ سر، خودش رو وسط دردسری بزرگ توی یکی از خونه‌های لوکس گانگنام پیدا می‌کنه... ⇶Genre: Harsh, BDSM, Romance,Smut,Psycological,Tragedy ⇶Author: Xookoo ⇶Couple: Vers روزهای آپ: شنبه، دوشنبه، چهارشنبه
Russian Roulette |Kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 7,594
  • WpVote
    Votes 850
  • WpPart
    Parts 34
_تو خورشید روس منی _این یعنی چی ؟الان به خورشید ملیت دادی ؟ _توی روسیه دما بالای منفی ۴۰ درجس ،خورشید اونقدر کم یاب و دوره که با هر بار اومدنش تا مدت ها توی قلبمون حسش کنیم تو برای من مثل خورشید روسیه ای همونقدر گرم همونقدر کم یاب •رولت روسی بازیه شانسه ،هیچ کس نمیدونه تیر هفتم مال کیه... ژانر فیک: رمنس،اسمات،اکشن،انگست کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: سپ،سکرت زمان اپ : جمعه ها نویسنده: سارا چنل تلگرام: @kookvmoment
𝐕𝐚𝐥𝐡𝐚𝐥𝐥𝐚[𝐊𝐕] by nickhedvnia
nickhedvnia
  • WpView
    Reads 36,671
  • WpVote
    Votes 5,272
  • WpPart
    Parts 28
«محبت و عشق، از اول هم برای آدمی مثل تو زیاد بود. لیاقت تو غرق شدن بین شیشه‌های الکل و خوابیدن با کسایی بود که فرداش، اسمت هم یادشون می‌رفت." جونگ‌کوک با کلماتش، چاقویی تیز رو روی بدن تهیونگ کشید و زخمی عمیق به جا گذاشت‌. زخمی که بوی خونش، اون‌ها رو خفه کرد و رنگ سرخش، مثل پارچه‌ای ضخیم مانع دیدن شد. "توهم لیاقتت زندگی به جای کسیه که مرده. لیاقتت اینه که تا آخر عمر، به اسم خودت، صدا زده نشی و با اینکه زنده‌ای ولی مثل یه خاطره بد چال بشی و لال بمونی.» •.Status: ongoing •.Couple: Kookv •.Rating: NC-18 •.Tags: Romance, Smut, Angst, Age difference, Dram
+8 more
Pada x Hanel "Sea & Sky" (KookV)  by nazafarin_
nazafarin_
  • WpView
    Reads 15,034
  • WpVote
    Votes 3,207
  • WpPart
    Parts 38
تو هنوز همون پیانیست غمگینی هستی که عاشق زل زدن به دریا بود و من، هنوز عاشق نگاه کردن به لبخند‌های تو‌ام. ☘︎ فصل اول، پادا (دریا): پایان یافته کاپل: کوکوی ژانر: رمنس، کلاسیک، انگست، تراژدی ⌫ خلاصه‌ی فصل اول: پیانیست دورگه‌ی شهر لندن یک سالی میشد که کاملا تنها شده بود. شمع امید کیم تهیونگ، همان پیانیستی که همه به اسم ویکتور می‌شناختنش خیلی وقت می‌شد که خاموش شده بود اما آکروبات‌بازی آن را دوباره روشن کرد. و چه کسی بهتر از جئون جونگ‌کوک برای پرستیدن معشوق دورگه و غمگینش؟ ☁︎ فصل دوم، هانِل (آسمان) : در حال انتشار کاپل: کوکوی- ویکوک ژانر: درام، رُمنس، انگست، اسمات، هپی اند ⌫ خلاصه‌ی فصل دوم: صد و پنجاه سال بعد از بیرون جهیدن خون از سینه‌ی پیانیست و سقوط آکروبات‌باز به سمت مرگ، حالا این دو زندگی قرار بود باز هم با همدیگه ملاقات کنن. اما جونگ‌کوک دیگه قولی که داده بود رو به یاد نداشت و تهیونگ هنوز هم توی آتشِ زندگی در حال سوختن بود. بهشتِ برین قرار بود کجای این زمانِ خاکستری برای اون دو روح زخم‌خورده رقم بخوره؟ » 1 in #sad 1 in #classic 2 in #tragedy
White heart , Taekook version by NLikeNam
NLikeNam
  • WpView
    Reads 35,436
  • WpVote
    Votes 3,471
  • WpPart
    Parts 25
{فول شده} ⇢ɴᴀᴍᴇ : White heart ⇢ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , fantasy , BDSM ⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : #Vkook , Hopmin ⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ : #Nia "قلب ابلیس زخم خورده بود، از سمت معشوقی که فکر می‌کرد بین تمام سیاهی‌های زندگیش عاشقش شده. پس هر کسی که باعث این زخم بود رو از بین برد؛ اما هر کاری تاوان خودش رو داره، تاوان اون‌هم تبعید شدن به زمین بود، با هویتی جدید بین زندگی انسان‌ها. اما بین تمان روح‌های سیاه زمینی، روح سفید و بی‌آلایشی وجود داره که توجه شیطان طرد شده رو جلب بکنه؟"
Crime by Saaba9407
Saaba9407
  • WpView
    Reads 133,065
  • WpVote
    Votes 15,235
  • WpPart
    Parts 57
گاهی خالق و مخلوق داستانی متفاوت خواهند داشت جنایت می تواند یک قداست باشد حقیقت یک مفهوم تحریف شده بیش نبود به مانند مذاهب و خالق مخلوقش را ستایش کرد
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] by Lostinjhopesmile
Lostinjhopesmile
  • WpView
    Reads 181,034
  • WpVote
    Votes 20,856
  • WpPart
    Parts 37
چه اتفاقی خواهد افتاد زمانی که تهیونگ و جونگ‌کوک، دو پدر مجردی که در اوایل چهل سالگی به سر می‌برن، همسایه‌ی همدیگه در تگزاس بشن؟ «تو طیف‌های رنگ‌های ناشناخته در وجود منی. تو دمیدنِ پیش از شروع کار، بر روی بوم خالی‌ام هستی. قهوه‌ای چشمانِ تو، تجلی آرزوهایم و جوهر قلم‌موی‌ام است.» ⊹ نام⤟ناگفته ⊹ کاپل⤟ویکوک/کوکوی ⊹ ژانر⤟رومنس-انگست-درام-اسمات
Beside The Railway, Beside The Train | VKOOK by Skingall
Skingall
  • WpView
    Reads 10,987
  • WpVote
    Votes 1,917
  • WpPart
    Parts 21
عاشقش شدم، در کنار راه آهن در کنار قطار... رئیس کیم صبح به صبح منتظر قطار می‌موند، غافل از اینکه داشت ناخواسته به انتظار عشق می‌نشست. [خوندن این داستان حداکثر ۱۵ دقیقه زمان می‌بره.] ژانر: داستان کوتاه، قسمتی از زندگی، عاشقانه، فلاف نویسنده: ویت/ VIT - آپ: تکمیل شده - - ردهٔ سنی: سیزده سال و بالاتر - - ویرایش نشده -
Us for Us by KuroSamaDesu
KuroSamaDesu
  • WpView
    Reads 8,505
  • WpVote
    Votes 2,064
  • WpPart
    Parts 18
ازدواج با یک غریبه اون هم فقط برای دریافت یک وام احمقانه، احتمالاً بهترین تصمیم زندگیشون نبود؛ اما تنها راه ممکن؟ چرا. جونگ‌کوک فقط می‌خواست رستورانش رو از نابودی نجات بده و تهیونگ صاحب باشگاهی بود که اگر دیر می‌جنبید، برای همیشه از دستش می‌داد. یک امگای هیکلی معتاد به ویپ که مشت‌هاش جمجمه رو سوراخ می‌کرد، بدون شک با آلفای نارگیلی دماغویی که تنها مهارتش درست کردن پن‌کیک‌های خرسی بود، تیم ایده‌آلی نمی‌ساخت؛ اما حالا که تک تک مسیرهای پیش روشون به بن‌بست رسیده بود، یک راه بیش‌تر وجود نداشت: یکی باید سکو می‌شد تا اون یکی بتونه از روی دیوار بپره. «ما برای ما» همین‌طوری خلق شد. با یک قانون تک‌خطی ساده‌ که قرار بود آینده‌ی خیلی‌ها رو توی این داستان، تغییر بده: «اول ازدواج می‌کنیم و بعدش؟ خب... بعدش دیگه خودمونم نمی‌دونیم قراره چه خاکی توی سرمون بریزیم!» *** - ما... قراره شب اول هم داشته باشیم؟ - آره. شب اول تو ظرفا رو می‌شوری، منم سعی می‌کنم یه جایی بهتر از زمین برای خوابیدن پیدا کنم. 💍🥥💍🥥💍🥥💍🥥 Genre: Omegaverse, Drama, Romance, Smut Couple: KookV Written by: Kuro