ongoing stories
72 stories
Nyctophilia by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 9,390
  • WpVote
    Votes 2,249
  • WpPart
    Parts 42
به قدری دور از رودخانه‌ی سن و به قدری بالاتر از سطح شهر که بشه ایفل رو درحال چشمک زدن دید، ویلای شیشه‌ای موسیو پارک چانیول قرار داشت. مردم پاریس می‌گفتن خونه‌ی موسیو شب‌ها نامرئی میشه. می‌گفتن خود موسیو هم می‌تونه با سایه‌ها یکی بشه. موسیو پارک مردی با چشمانی همرنگ گردبادِ زمردین بود. تنها. عطرسازی جوان و مدیرعاملی جوان‌تر. مردی که گویا تجسم سکوت به رنگ سیاه بود. مردی که گویا فقط با عطر، قلب یخیش و نگاه منجمدش کمی شبيه به زنده‌ها میشد. موسیو پرده‌های خونه‌اش رو کنار نمی‌زد. دسته گل‌ها و ماکارون‌های سیاه سفارش می‌داد و از روزی که دستور داد یه پیانوی شیشه‌ای براش بسازن، گاهی سایه‌ای از لبخندش رو میشد بعد از آخرین نوت موسیقی نیمه‌شب دید. مردم شهر ندیده بودن اما می‌گفتن موسیو دیگه تنها نیست. درست از کریسمس سالی که موسیو تصمیم گرفت جایی جز خونه‌اش برای شب تولدش باشه. 𝅘𝅥𝅱‌ 𝑪𝑶𝑼𝑷𝑳𝑬𓍯𓂃: Chanbaek 𝅘𝅥𝅱‌ 𝑮𝑬𝑵𝑹𝑬𓍯𓂃: Forced Married, Dark, Romance 𝅘𝅥𝅱‌𓍯𓂃:🔞NC +18 آخرین کتاب از مجموعه‌ی inclination (تمایل، نهاد، شیب، انحراف)
💌 About Falling in Love 💌 by _Leviathan_Fiction_
_Leviathan_Fiction_
  • WpView
    Reads 184
  • WpVote
    Votes 52
  • WpPart
    Parts 5
هرکدوم از ما تو قسمت خاک‌خورده‌ی ذهنمون یه‌سری ترس‌ها داریم. ترس از آب... از تنهایی... شاید هم ترس از دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن... اما عادت کردیم نقاب بزنیم و خودمون رو بدون هیچ ترس و ضعفی نشون بدیم. زندگی برام تموم شده بود تا اینکه دیدمش!! همه‌چیز بعد دیدن اون عوض شد؛ حتی رنگ آسمون. از اون روز به بعد بود که فهمیدم آبی چه رنگیه. رنگی که در تضاد با موهاش بود، مخصوصا وقتی که توی آب می‌رقصید. لحظه‌ای که صدای کوبش قلبم رو شنیدم، فهمیدم راه گریزی واسم نمونده. من مبتلا شده بودم... به نوری که قسمت تاریک وجودم‌ رو روشن می‌کرد. داستان ساده بود؛ من عاشقش شدم و یادش دادم عاشقم بشه. 💛 ғιcтιoɴ: #AboutFallingInLove 🩷 coυple: chanbaek 🩵 ɢeɴre: romance- dram 💚 ᴀᴜᴛʜᴏʀ: @yasibbh
☾✰ The Night We Met  ☾✰ by I_am_youko
I_am_youko
  • WpView
    Reads 2,287
  • WpVote
    Votes 546
  • WpPart
    Parts 7
✭ Couple: Chanbaek ✭ Side Couple: Woosan ✭ Genres: Romance, Slice of life, Omegaverse, Thriller 🔞 شبی که با دیدنت، همه‌چیز تغییر کرد. قلبم محکم‌تر کوبید و مخملی از گرما، روحم رو در آغوش گرفت. چه چیزی توی اون نگاه وجود داشت که ادامه دادن رو بدون چشم‌هات برام سخت کرد؟
Marvane by ByunRiyan
ByunRiyan
  • WpView
    Reads 1,077
  • WpVote
    Votes 168
  • WpPart
    Parts 11
🩶 ᴍᴀʀᴠᴀɴᴇ ~ مرداب فریبنده 🩶 Cₒᵤₚₗₑₛ: Chanbaek , Sekaihun Gₑₙᵣₑ: Dark Romance, Mafia, Criminal, Smut Wᵣᵢₜₑᵣ: Riyan بیون بکهیون، یه آرتیست و موزیسین مشهوره که به عنوان مدیر اجرایی برند KH، یه برند ساز معروف توی کره کار میکنه. بدون اینکه بدونه پشت اون شرکت چه رازهای کثیفی وجود داره. قطعا روزی که کراشش بعد از یکسال پیشش برمیگشت، اون هیچ ایده ای از اتفاقات پشت پرده نداشت. چه راجب مافیای KH، و چه راجب قتل‌های سریالی‌ای که در جریان بود. قتل‌های ترسناکی که لرزه به تن هرکسی می‌انداخت.
Lie by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 14,817
  • WpVote
    Votes 3,219
  • WpPart
    Parts 28
همیشه فکر می‌کردم من مثل یه جزیره‌م که با آب احاطه شده‌، با این تفاوت که دریای اطراف من، آدم‌هایی بودن که دروغ می‌گفتن. مدتی که گذشت فهمیدم در واقع این جزیره است که به خودش دروغ می‌گه، از عمق آب در‌اومده؛ ولی خودش رو خشکی می‌دونه. فقط کافیه تا سطح آب یه مقدار بالا بیاد تا جزیره کاملا غرق شه. چه اشتباهی بدتر از دروغ گفتن به خودت؟ [ChanBaek]
Freeze Frame by TalesByElsa
TalesByElsa
  • WpView
    Reads 16,616
  • WpVote
    Votes 3,879
  • WpPart
    Parts 32
+چرا انقدر نگام می‌کنی؟! -چون نمی‌خوام فقط تو عکسام قشنگ باشی؛ می‌خوام هربار یادم بیاد که چهره‌ات چه بلایی سر قلبم آورد. ژانر: عاشقانه، روزمره، اسمات کاپل: چانبک نویسنده: السا
𝖺𝖼𝖼𝗈𝗆𝗉𝗅𝗂𝖼𝖾 by TalesByElsa
TalesByElsa
  • WpView
    Reads 5,623
  • WpVote
    Votes 1,358
  • WpPart
    Parts 24
«گاهی خاطره‌ها به بدترین شکنجه‌ها تبدیل میشن» این رو بکهیون زمانی متوجه شد که خاطره اون شب بارونی و ترسناک، هرگز اجازه نداد با تمام وجود لبخند بزنه و از شنیدن صدای قطرات بارون لذت ببره چون تصاویر خون‌آلودی از چهره والدینش لرز به اندامش می‌انداخت. -هم‌گنـاه -ژانر: عاشقـانه، روان‌شناختی، درام، اسمـات، هپی‌اند -کاپل: چانبک -نویسنده: السا چنل تلگرام: WildBeauty_Fic
•●Cotton candy●• by TheStrawberryGirl14
TheStrawberryGirl14
  • WpView
    Reads 1,701
  • WpVote
    Votes 332
  • WpPart
    Parts 5
چانیول یه بلاگره و برای ساختن محتوا و تبلیغ، پاش به کافه "پشمک" باز می‌شه. اونجا یکی از مشتری‌ها توجهش رو به شدت جلب می‌کنه: بیون بکهیونی که صاحب یه آنلاین‌شاپ بافتنی عه و از قضا تارعنکبوت‌های گوشه‌کنار کافه کار اونه؛ موهای قرمز اون پسر تنها چیز "پشمکی" اون کافه بود! ☆☆☆ _ فکر میکردم استریت باشی. +هرکی برای تو گی نباشه احمقه بکهیون! ☆روزمره؛ اسمات؛ مینی فیک؛
 CHERRY PIE 🜼 by ByunHera6104
ByunHera6104
  • WpView
    Reads 2,186
  • WpVote
    Votes 421
  • WpPart
    Parts 6
خلاصه؛ داستانی به شیرینیِ یک برش پای گیلاس! 🥧 توی دنیایی که همه‌ی آلفا‌ها رایحه‌ی تند و سردی دارن که نشونه‌ی ابهت و جذبه‌شونه... و امگاها عاشق همین رایحه‌ی آلفاهان، چی میشه اگه همه‌چیز برعکس پیش بره و دو نفر این موضوع پیش پا افتاده رو نقض کنن؟ این چرخه‌ ممکنه به‌ هم بخوره؟ آیا این دو نفر از قبل همو میشناسن و گذشته‌ای کوتاه باهم دارن؟ سرنوشت چی رو براشون رقم زده؟ بیاید باهم ببینیم! ✿✿✿ •پارک چانیول، مأمور پستِ آلفایی که رایحه‌ی گیلاس داره و از همه مخفیش میکنه چون از واکنش‌ها و پذیرفته نشدن به عنوان یه آلفا هراس داره. •بیون بکهیون، قناد جوون و امگا با رایحه‌ی پای گیلا‌س‌هایی که میپزه؛ از رایحه‌ی تندِ زننده و سرد آلفاها بیزاره. ✿✿✿ 🍒کاپل‌ها﹕چانبک 🥧ژانر﹕فلاف ⋆ امگاورس ⋆ روزمره ⋆ رمنس 🍒محدودیت سنی: +18 🥧نویسنده﹕ Hera 🍒ادیتور﹕Loey -برای اطلاع از روند آپ، در چنل زیر داخل تلگرام جوین بشید ❗ @VersionsOfCB