و
7 stories
Crave | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 415,083
  • WpVote
    Votes 52,438
  • WpPart
    Parts 69
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو تا ابد مخفی کنی؛ درسته؟ یعنی چه اتفاقی ممکنه بیوفته؟ کاپل ها: • نامجین • یونمین • ویهوپکوک هشدار- این فیکشن دارای: • مطالب بزرگسالانه • DDLB • BDSM • Triggering situation( موقعیت هایی که ممکنه برای بعضی افراد دارای مشکلات روحی مثل افسردگی خوب نباشه) • خشونت • امپرگ • سن شخصیت ها در داستان: سوک جین=21 جیمین=18 جونگ کوک=17 یونگی=24 نامجون=23 هوسوک=23 تهیونگ=22 The Original Story Credit: @ForEverMoonChild All Chapters will be dedicated to her For her amazing work
الفای عاشق by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 233,052
  • WpVote
    Votes 29,002
  • WpPart
    Parts 72
کاپل: کوکمین . . . . ژانر : عاشقانه ، مثبت هجده ، امپرگ ، امگاورس ، درام ، خانوادگی ( اس*مات مثبت ???? داره ) #kookmin: #1 #jimin: #4 # امگاورس: #۱۰ #کوکمین: #۳ #kookmin: #3 #kookmin: #4 #kookmin: #5
that man / اون مرد " yoonmin" by rominaromina396
rominaromina396
  • WpView
    Reads 198,255
  • WpVote
    Votes 15,343
  • WpPart
    Parts 68
🔥برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!! " نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نیست !!!! کاپل : Yoonmin ژانر : مافیا / امگاورش / کمدی و غمگین / امپرگ / معمایی / پلیسی / هیجانی / خانوادگی خلاصه: _طبق وصیت عمه ..." اون " ..باید باهاش ازدواج می‌کرد... .اما ... چرا آخرین تصویرم ازش ...برای ۱۷ سال پیشه ! ...شاید ..نباید بهش میگفتم " دوست دارم " . . . نگاهی به صورت معصوم دو بچه روی تخت انداخت _ شما ...بوی اونو میدید .... نویسنده " رومی " شروع داستان ۱۲ /۳ / ۱۴۰۳ پایان : .....
vampire ( خون‌آشام) by TinaEs8
TinaEs8
  • WpView
    Reads 28,985
  • WpVote
    Votes 3,262
  • WpPart
    Parts 25
خلاصه موجوداتی که خیلی ها فکر میکنن افسانه اند ، اما اگر این موجودات تونسته باشن از دید ادم ها مخفی بشن و بین ما شاید نزدیک ترین کسانمون باشن، پسری که به وجودشون باور داشت و بقیه دیوونه خطابش میکردن ، نه تنها اون موجودات پیدا میکنه بلکه عاشق میشه پارک جیمین مدل مشهوری که کارش توی کمپانی بزرگ و مرموز شروع میکنه و تبدیل میشه به فرشته روشنایی یه نفر .... ژانر : خوناشم ، اسمات ، انگست ، عاشقانه ، هپی اند، رومنس کاپل : کوکمین. نامجین ، سپ تعداد پارت : ۲۳
Just Wanna Live(vminkook) by Tessa__jm
Tessa__jm
  • WpView
    Reads 5,808
  • WpVote
    Votes 546
  • WpPart
    Parts 2
میون هق هق هاش از درد ناله میکرد. سرشو بالا اورد و تمام التماسش رو توی چشماش ریخت و به کوک زل زد تا شاید پسر دلش به رحم بیاد و جلوی تهیونگ بگیره اما جانکگوک آروم و مهربونش هم انگار ایندفعه به جز خشم توی چشماش چیزی نمیشد پیدا کرد. پسر کاملا منتظر ایستاده بود تا شاهد ادامه تنبیه جیمین باشه. ضربه پنجم جسم چرمی که روی پوست قرمزش فرود اومد دوباره صدای تهیونگ بین ناله های خودش توی گوشش پیچید. "قبل از رفتن به اون مسافرت کوفتی چی بهت گفتم جیمین؟" ***** One shot Genre: romance smut daddykink bdsm(a little) One shot
Give me back/منو بهم پس بدید by Parminbanoo
Parminbanoo
  • WpView
    Reads 27,583
  • WpVote
    Votes 3,371
  • WpPart
    Parts 12
چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میاره میدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقش غمگین از خانوادش ناامید از خانواده نامزدش و پر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپ امگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اند کاپل: ویمینکوک
Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋 by Dreamer_cupcake
Dreamer_cupcake
  • WpView
    Reads 103,045
  • WpVote
    Votes 15,231
  • WpPart
    Parts 57
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو می‌نویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حماقت خودشونو باور نمی‌کنن." "همه چیز فقط داره بدتر میشه. نمی‌تونم کنترلش کنم..." "داره مسیرشو طی می‌کنه." "مسیرشو؟" "فقط کافیه بپذیری بعضی چیزا دست من و تو نیست و از ته قلبت باور داشته باشی، چیزی که باید اتفاق بیفته، اتفاق میفته." Story by: Upset Season 1: completed ☑ Season 2: completed ☑ Grey chapter: ongoing 🔛