عر زدم سرشون
8 stories
Little Fox | روباه کوچولو (kookv) by darkmickasa
darkmickasa
  • WpView
    Reads 56,079
  • WpVote
    Votes 5,624
  • WpPart
    Parts 18
خلاصه داستان: جونگکوک بخاطر قرار دادی که با کمپانی BJ بسته باید به جزیره جیجو بره و نقاشی هایی که بهش سفارش شده رو کامل کنه.. و حالا چی میشه که یه توله روباه رو تو حیاط خونش پیدا کنه؟ کاپل : کوکوی ژانر : هیبرید فلاف اسمات روزمره تایم های آپ روز مشخصی نداره ولی تند تند آپ میکنم♡ قسمتی از داستان: -توله؟چرا داری گریه میکنی؟من حرف بدی زدم؟ +آ..آپا؟ -جانم +ت..تو از م..من بد..بدت می..اید؟ درحالی که موهاش رو نواز میکرد گفت: -نه عزیزم چرا اینو میپرسی +چ..چون من م..مثل آپا نیستم گوش و دُ..دم دارم جونگکوک به صورت فرشته مانند پسر خیره شد و با انگشت ضربه ای آروم به بینی سرخ شده اش زد -ولی من این گوشای خوشگل و اون دُم پشمالوتو خیلی دوست دارم 🚫توجه داشته باشید که این فیک امپرگ یا امگاورس نیست🚫
ꜰᴜᴄᴋ ꜰᴀᴛᴇ | ᴋᴏᴏᴋᴠɢᴏᴏᴋ by ArshiyaOpa_KOOKV
ArshiyaOpa_KOOKV
  • WpView
    Reads 218,569
  • WpVote
    Votes 22,779
  • WpPart
    Parts 32
{ ؋ـاکـ بـہ سَـرنِـوِشـتـ } تهیـونگـ امگایـے کـہ دسـتـ سرنـوشـتـ بــےرحم افـتـاده. چـے مـےشـہ اگـہ الهـہ مـاه، براے امگاے برگزیـده خـودشـ دوتـا جفـتـ انـتخـاب کنـہ؟ همـانـم دوقـولـوهـاے جئـونـ؟ آیـا سرنوشـتـ باهـاشـ سـاز خـوبـ مـےزنـہ؟ یـا بدتــر باهـاشـ لـج مےکنـہ؟ آیـا پیـدا شـدنـ جفـتـ‌هاشـ مـوجـبـ تـرمیـم زخـم‌ـهاشـ مـےشـہ یـا سـوهـانـ روحـ و جسـمشـ مـےشـود؟ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴋᴏᴏᴋᴠɢᴏᴏᴋ _ ɴᴀᴍᴊɪɴ _ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ ɢᴇɴʀᴇ : ꜰᴜʟʟ ꜱᴍᴜᴛ _ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ _ ᴀɴɢꜱᴛ _ ᴀ'ᴍᴘᴇʀɢ _ ᴅʀᴀᴍᴀ _ ᴍᴀꜰɪᴀ _ ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ ᴀᴜᴛʜᴏʀ : ᴏᴘᴀ ᴜᴘ : ꜱᴀᴛᴜʀᴅᴀʏ/ᴡᴇᴅɴᴇꜱᴅᴀʏ 🔞(به گروه سنی دقت کنید و لذت ببرید)🔞
🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭 by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 162,416
  • WpVote
    Votes 14,638
  • WpPart
    Parts 20
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو پر کنه : _ دو تا شیر هیچوقت نمیتونن تو یه جنگل حکمرانی کنن جونگکوک... همونطور که ما نتونستیم از قدرت نمایی مون بگذریم و هر بار عادلانه همدیگه رو تصاحب کنیم... Geɴre : Crιмe , roмαɴce , ѕмυт +18 Coυple : ĸooĸv_yooɴмιɴ_нopeV Season1_2 full 📚(Read in the old account)
Trust Me Baby Boy [Vkook] by MooniShadoow
MooniShadoow
  • WpView
    Reads 302,165
  • WpVote
    Votes 34,811
  • WpPart
    Parts 24
[Completed] چی می‌شه اگه تهیونگ، کسی که برادر دوستش رو مجبور به ازدواج با خودش کرد، بعد از ازدواج متوجه بشه که همسرش یه لیتله؟ و قسمت بد ماجرا اینجا بود که تهیونگ شدیدا از لیتل‌بودنِ جونگ‌کوک متنفره. ═────•⊱𖣔⊰•────═ •کـاپـل: VKOOK •کـاپـل فـرعـی: JINMIN •ژانــر: امگاورس، لیتل اسپیس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات، امپرگ. •نــویـسـنــده: Mooni
NEMESIS | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 259,022
  • WpVote
    Votes 29,393
  • WpPart
    Parts 39
NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردند، اما الان بعد از ده سال، تنها حضور هم رو توی خونه تحمل می‌کنند... چه چیزی باعث شد که زندگیشون نابود بشه؟ °•°•°•°• "کسی جز من... نباید دیوونه ات کنه... دیگه نمی‌خوام دست اون عوضی بهت بخوره... می‌خوام همش پاک شه... می‌خوام فقط لب های من روی بدنت کشیده بشه و فقط تو باشی که بوسه هات روی تنم می‌شینه..." ژانر: جنایی، اسمات، رازآلود نویسنده: samar & moonlike & razi کاپل: ویکوک زمان آپ: تمام شده-
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 879,905
  • WpVote
    Votes 109,558
  • WpPart
    Parts 32
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی پرسید و قدم های آرومشو به سمت تهیونگ برداشت. - گذاشتی امگای منو مارک کنه؟ با نیشخند زهرآگینی پرسید و تهیونگ درحالی که لبشو می گزید با استرس دستشو روی گردنش گذاشت تا مارک کمرنگش رو پنهان ‌کنه. این جونگ کوک رو حتی بیشتر عصبی کرد. - حالا چیکارت کنم؟ یا نه... چطوری بکنم؟]- 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,+𝟏𝟖 "روز آپ: دوشنبه ها" 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
lotus,نیلوفرآبی by MitraMalaki
MitraMalaki
  • WpView
    Reads 237,916
  • WpVote
    Votes 22,455
  • WpPart
    Parts 26
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 649,605
  • WpVote
    Votes 55,330
  • WpPart
    Parts 37
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷