Tout sélectionner
  • Haise Sasaki - Watching From Afar
    11.7K 371 25

    Black to white. Black and white. They blur together...just like us two. But the opposite. I blur into this crowd. While you blur out of this crowd. Because you're different. You're...strong unlike me. Haise Sasaki X Character

    Mature
  • freedom 3 : beginning of the end
    11.5K 3.4K 86

    -تموم شد...دیگه تموم شد... دیگه نمیذارم هیچ چیزی ما رو از هم جدا کنه... قول میدم!

    Terminée  
  • Black Rose
    16.7K 2.8K 28

    شاید همه چیز از اونجایی شروع شد که چشمم و بستم و اون معامله رو قبول کردم بدونه اینکه بدونم با قبولش قرار چه بلایی سر تو بیارم ، من تنها قصدم نجاته تو و برگردوندن آرامش بهت بود ولی محکوم شدم به زخم زدن به قلبت درست جایی که از جسمت مهم تر بود ، اونم زمانی که من تازه احساساتم به تو رو پیدا کردم ، درست اون لحظه محکوم شدیم...

  • Bloody Happiness
    3.9K 894 20

    صدایی تو تاریکی در گوشش نجوا کرد '' این بدن متعلق به تو نیست به زودی این زندگیت هم به پایان میرسه، خیلی زود" میدونستم لیاقت شادی و خوشبختی رو ندارم اما اون دروغ ها به قدری شیرین بود که میخواستم باورش کنم ولی احمق بودم نباید دوباره اون اشتباه رو تکرار میکردم نباید دوباره باعث زنده شدن اون موجود میشدم

    Terminée  
  • my sinful angel
    3.1K 541 3

    ~Short story~ [کامل شده] my sinful angel By:mhi Couple:bakudeku Anime:my hero academia Genre:Yaoi|smut

    Terminée   Mature
  • ماجراهای من و بوچّان
    22.8K 2.3K 40

    🖤فن فیکی متفاوت از انیمه خادم سیاه:)♡ 🖤رده سنی: +17 🖤ژانرها: شیاطین و شینیگامیای هات(والا که ژانره!) عاشقانه، کمدی، کمی ترسناک، فانتزی، اکشن، شونن‌آی، رازآلود، درام 🖤کاراکترها: تقریبا همه هستن:) حداقل لازمه دو تا فصل اولو دیده باشین. ولی هرچی از خادم هس به طور کامل بخورین که لازم میشه♡==> سباستین♡شیل، کلود♡آلویس...

    Mature
  • Lunatic Blonde
    11.8K 1.7K 84

    به دنبال انتقامی که تنها دلیل زنده موندنش بود و بهش امید میداد. و مزاحمی که مجبور به تحملش بود. شاید یه روزی از شرش خلاص می‌شد...ولی نه به این راحتی! قسمتی از متن : " اینکه یه قاتل انقدر بهم نزدیک شده باشه؟...آره...هیجان انگیزه...یه مجرم با هوشی مثل تو که نمیزاره حوصلم سر بره.‌ " NAME : LUNATIC BLONDE (بلوند دیوانه)...

  • 🤍𝓑𝒍𝒂𝒄𝒌 𝒂𝒏𝒅 𝓦𝒉𝒊𝒕𝒆🖤
    8.9K 1.2K 16

    خلاصه: آتسوشی و آکوتاگاوا همیشه از هم متنفر بودن و باهم در حال مبارزه بودن، ولی بعد از اینکه نیروهاشون رو یکی میکنن تا دشمن مشترکشون رو شکست بدن آکوتاگاوا درونش احساسات جدیدی رو کشف میکنه و تلاش میکنه تا بهشون اهمیتی نده ولی....

    Terminée  
  • Sealed Oath | Drarry (on pause)
    1.5K 147 5

    مردم از عشق صحبت می‌کنن، در حالی که قلبشون آکنده از تنفره. دلی که عشق واقعی رو تجربه کرده باشه، تا ابد عاشق می‌مونه. اون شبی که زیر ماه و ستاره‌ها نوازشم می‌کردی، و من تورو غرق در بوسه‌هام می‌کردم، من عاشق بودم، من صادقانه عاشقت بودم.

  • First Time Again (Drarry)
    84.4K 13.7K 43

    [COMPLETED] حتی اگه از هم دیگه دور هم باشیم بازم قلب من برای تو میتپه و اینو میدونم که تیکه‌ای از وجود تو هم دقیقا همینو میخواد. (فصل دوم: Some Guy)

    Terminée  
  • Godfather|پدرخوانده
    3.3K 490 28

    همه چیز توی داستان از اتفاقات تا دیالوگا عوض میشد اگه سوروس اسنیپ می‌تونست یه رفیق پایه و دیوونه کنار خودش داشته باشه.

    Mature
  • Why?(drarry)
    5.1K 627 13

    همه چیز از اعتراف عاشقانه ی هری شروع شد...اعتراف عاشقانه به یک پسر...پسری که در بازه ای از زمان، به اجبار دشمنش بود. " کنار گذاشتن رابطه مون برای تو کار آسونی بود. ولی برای من نه. من جون کندم تا فراموشت کنم. میفهمی؟" *** Gener: dram, angst, enemy to lover main couple: drarry writer: nastaran

  • Descendant of Slytherin [drarry]
    28.4K 3.5K 39

    -چه اتفاقی میوفتاد اگر کلاه گروه بندی، هری رو در گروه اسلایترین قرار می داد؟ * هری: تو و همه کسایی که دوستشون داری رو نابود میکنم! دراکو: شامل خودت هم میشه. هری: میدونم.

  • Hold My Hand [Persian Translation]
    27.5K 4.9K 21

    توی کلاس معجون‌ها یه چیزی درست پیش نرفت و باعث شد هری و دراکو برای یک ماه دست‌های همدیگه رو بگیرن. دوتا دشمن مجبور شدن یه اتاق داشته باشن، سر یه میز بشینن و کلاس‌ها رو با هم شرکت کنن. تنش بینشون زیاد شده ولی آیا اون دو نفر میتونن از پسش بر بیان؟ و میتونن به چیزی بیشتر از دو تا دشمن تبدیل بشن؟ Author: @_the_drarry_life_

    Mature
  • Darker of darkest
    16.7K 1.1K 75

    شاید بتونیم اتفاقات رو به تعویق بندازیم اما نمیتونم تغییرشون بدیم چون اتفاقی که باید بیوفته میوفته و ما فقط میتونیم از شدتش کم کنیم، مگر از مبدا تغییرش بدیم. فصل دوم darkest. در ادامه ی بازی با زمان اتفاقاتی در هاگوارتز رخ میده که سرنوشت همه رو به کلی تغییر میده. وضعیت فصل یک : تمام شده❌ تعدادقسمت این فصل : ۱۰۰ ❌

  • 𝑻𝑹𝑼𝑻𝑯 𝑶𝑹 𝑫𝑨𝑹𝑬
    3.4K 420 10

    همه چیز با بازی کوچیک احمقانه یه گروه تینیجر اسلیترینی تو شب کریسمس شروع شد، دریکوی جوان با خودش فکر کرد ، مگه بد ترین چیزی که میتونه براش اتفاق بیفته چیه؟ فقط یک بازیه جرعت و حقیقت سادست .. اما بلوندی فقط داشت به خودش دروغ میگفت این یک جرعت حقیقت ساده نبود.. بلکه یک جرعت حقیقت جادویی بود.. و شانس هم از بهترین ویژ...

  • Bleeding Heart [Drarry]
    2K 299 4

    عشق بازی بیرحمانه ایه، مگر اینکه خوب و درست بازیش کنی!

  • Drarry_My Beautiful Mistake
    135K 20.6K 63

    "کسی بهم تنه میزنه و از کنارم میگذره،میچرخم به عقب.باز هم مالفوی.نگاهی بهش می کنم و بی حوصله میگم:خدا رو شکر کورم شدی مالفوی. و دوباره میچرخم سمت پنجره ی قطار.مالفوی میاد جلو کنارم می ایسته و با لحنی که تمسخر از توش حس میشه میگه:حواست به حرفات باشه پاتح.من امسال دانش اموز ارشدم.فکر نکنم تا به حال کسی قبل از رسیدن به م...

    Terminée   Mature
  • Let's help each other (Persian version)
    839 104 2

    وقتی دو رقیب مجبور به حرف زدن میشن تا حوصلشون سر نره، دوستی ذهنی بینشون ایجاد میشه. ولی وقتی دریکو ملفوی و هری پاتر ، راز هایی که بقیه دوستاشون نمیدونن رو فاش میکنن، تصمیم میگرین که به هم دیگه کمک کنن‌. *این داستان توی قطار سال شیشم موقع برگشت به خونه اتفاق می افته* امیدوارم ازش لذت ببرین ❤

  • tied to him | Drarry [Persian Translation]
    301 51 1

    ازش متنفره و این احساس دو طرفست. اما گیر کردن به یک نفر میتونه چیز های عجیبی یه ذهن بکنه، مثل عاشق شدن.. Writer: M-blackhart

  • "T Of Touch"
    1.2K 161 1

    هری پاتر فکرش رو نمیکرد روزی عشق پنهانیش نسبت به دراکو مالفوی توی همچین دردسر شیرینی بندازتش!

    Terminée   Mature
  • Return to the world of magic[Drarry]
    33.1K 4.1K 74

    سلام گایز ! خیلی با خودم فکر کردم که خب کاپل دراری بزارم یا نه و خب بلاخره به این نتيجه رسیدم که بزارم🤌 .... داستان از اونجایی شروع میشه که ، دراکو مالفوی از دنیای جادو اخراج میشه و به دنیای ماگل ها تبعید میشه و یک کتابخانه سیار و البته جادویی رو می‌سازه. حالا چی میشه اگر بعد از دوسال زندگی توی دنیای ماگل ها یک نوزا...

  • Drarry Oneshots [Persian Translation]
    6.4K 564 8

    اینجا قراره کلی وانشات از دراری ترجمه کنم^^💚❤ Credit to : _the_drarry_life_

  • poison
    11.3K 1.5K 14

    یه فیکشن برای ابراز علاقم به کاپل دراکو و هری‌. "I love it and I hate it at the same time You and I drink the poison from the same vine"

  • We'll always have paris|drarry
    2.9K 253 4

    فف متعلق به من نیست و مال @saintdrarry- هستش

  • Dark love [drarry] [Persian]
    8.6K 747 11

    این اولین باری بود که دراکو از هری دفاع میکرد حتی خودشم نمیدونست داره چیکار میکنه در حال اپ

  • Sin | Drarry
    114K 17.1K 35

    " تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.

    Terminée  
  • Always [Drarry]
    40.1K 5.8K 37

    هری یه نقاشی پاره پاره شده بود، و دریکو کسی که این شاهکار رو میپرستید.

  • Dark Paradise
    14.7K 1.3K 22

    *کامل شده* این بوک داستان هری و دراکو توی سال شیشم توی هاگوارتزه که با داستان اصلی یکم از نظر جزئیات فرق میکنه ، اما در کل فضاش همونه. *این داستان من قبل از بوک اولی که گذاشتم یعنی(Séparation forcée) نوشتم ، پس اگه یکم نسبت به اون یکی ضعیف تر بود علتش اینه🙂🤝🏻*

  • The love of the Emerald Prince
    15.8K 1.6K 65

    + تو برای من همون شیشه‌ی شکسته بودی ولی من هنوزم لمست میکردم با وجود اینکه میدونستم صدمه میبينم. پس از من فرار نکن چون وجود من به وجود تو وابستست هپی اند

    Terminée