Support
3 stories
𝙄 𝘼𝙈 𝙎𝙏𝙄𝙇𝙇 by This_is_J
This_is_J
  • WpView
    Reads 2,857
  • WpVote
    Votes 344
  • WpPart
    Parts 2
مرد دورگه کره ای و ایتالیایی بعد از طی این سال ها به کره برمیگرده چی میشه در اولین دیدار از پسر کوچیکتر کیم تهسونگ خوشش بیاد ! و چی میشه پسر رو تو روز تولدش بدزده ؟! 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲: با صورت اشکی تفنگ رو به سمت مرد گرفت و با داد گفت : +نیا ...ب ... برو عقب ... و ... وگرنه ... مرد پوزخندی زد و گفت : وگرنه چی ؟! با سکوت پسر پوزخندش از بین رفت و حالا با صورت بی حس رو به پسر لب زد : _تا حالا آدم کشتی ؟! تهیونگ تفنگ رو صفت تر گرفت و سعی کرد با تکون دادن سرش اشک هاش رو پاک کنه و با همون تن صدا گفت : +م..ماشه ..رو بکش تمام زهرخندی به حرف پسر زد و بدون توجه به تفنگ به ارومی به سمت پسر قدم برداشت و در همین هین گفت : _نه......تموم نمیشه !...چشم اولین نفر ی که بکشی تا آخر عمر دنبالته و عذابت میده ...چشم های کسی که جون از تنش می‌ره ...وقتی داری چیزی میخوری یا می‌خوابی تا آخرش دنبالت میاد...حتی تو ی رویاهات هم ولت نمیکنه ...زندگیت جهنم میشه وقتی توسط اون چشم ها ...مدام تعقیب بشی!!
CODE NOIR  by 0_lahey_0
0_lahey_0
  • WpView
    Reads 187
  • WpVote
    Votes 20
  • WpPart
    Parts 3
«در تاریکی، کسانی زندگی می‌کنند که قانون ازشون می‌ترسه... اما دنیا به وجودشون نیاز داره.» در دل سئول، جایی که شب‌ها همیشه روشن نیست، گروهی با کد سیاه فعالیت می‌کنن. اون‌ها قانون‌شکن نیستن... خودشون قانونن. اینجا، هرکسی که عضوی از Noir بشه، دیگه راه برگشتی وجود نداره Code Noir - گروهی که قانون‌هاش با کد نوشته شدن، و راه برگشت ندارن...
Hazy - vkook  by baloot0203
baloot0203
  • WpView
    Reads 2,077
  • WpVote
    Votes 451
  • WpPart
    Parts 36
Hazy - مه آلود کمیسری به‌نام کیم تهیونگ، مردی با شهرت سایه‌‌... درست زمانی که فقط یک قدم تا حل مهم‌ترین پرونده‌ی سیاسیش... یا همون رسیدن به کسی به‌نام "کِین" معروف مونده... زیر پوست شهر دفن میشه؛ و پیچیدن بوی خون برای بیرون کشیدن مردی که توی گذشته‌اش خاک می‌خورد، کافی بود... جئون جونگ‌کوک! مردی که با سایه گذشته‌ای طولانی‌تر از یک زندگی داشت... گذشته‌ای سیاه‌تر از تاریکی... گذشته‌ای که هنوز بوی درد می‌داد و این درد، هر لحظه جایی درونِ تهیونگ ریشه می‌زد برای کشتنش... «-لب‌هام هوسِ نفس کشیدن از لای لب‌هات و کرده، کهربا... به کی گله کنم از کمیسری که دیگه کهربا نیست؟ به کی گله کنم... از تنی که هوس پیچیدن لای پیچ و تاب تنت و داره؟» «-زحمت این چندتا تار سیاه روی دوش تو افتاد انگار...» 📍Name: hazy - مه آلود 📍Couple: v & jk (secret) 📍Genre: romance, action, smut 📍Writer: baloot 📍season 1: completed 📍season 2: ongoing