read later
13 story
𝖣𝗋𝖾𝖺𝗆𝗅𝖾𝗌𝗌 | Yeongyu بقلم ixArio
ixArio
  • WpView
    مقروء 2,924
  • WpVote
    صوت 349
  • WpPart
    أجزاء 15
"رویاهام همشون توهمن. " -"با خودم میگفتم یه شب، برات هات چاکلت غلیظ درست میکنم...روی مبل میشینیم و وقتی که سرم رو پاهاته، توی چشمات خیره میشم و برات تعریف میکنم که روزای بدون تو چقدر سخت گذشت." ༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻ [پارت گذاری: پنج روز یک بار] 𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝖣𝗋𝖾𝖺𝗆𝗅𝖾𝗌𝗌 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦:Yeongyu 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: Ario 𝘊𝘰𝘯𝘥𝘪𝘵𝘪𝘰𝘯: Ongoing ༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻༺༻ -رتبه اول شدن؛ شاید در کلمه اول مثل یه رقابت ساده بین دانش آموزای یه دبیرستان باشه ولی برای اونها معنای دیگه‌ای داشت. معنایی که برای عملی کردنش مجبور به هر کاری بودن. قتل روح، کار غیر قانونی، جنگ و دعوا و...کی، یا چی مقصر همه‌ی اینها بود؟-
Black Rose بقلم LittlleMoa
LittlleMoa
  • WpView
    مقروء 23,773
  • WpVote
    صوت 2,947
  • WpPart
    أجزاء 44
+چیزی رو نمیشه تغییر داد، آخر این قصه رو همه خوندن. میگی خار های گل رو جدا میکنی، میگی ماهیت گل زیبا بودنه؛ اما سرنوشتش چطور؟ مهم نیست کِی... یک روز، دو روز، یک ماه، دو ماه... این گل آخر قصه خشک میشه. گلی که مثل سرنوشتش سیاهه کاری جز سیاه کردن هر چیز و هر کس دیگه ای که اطرافشه انجام نمیده. برو... برو و زودتر از اینکه خاکسترش کورت کنه خودت رو نجات بده. ------------------ -کامل شده- -رتبه اول بین فیکشن های یونگیو-
Collapse بقلم Dan_THfive
Dan_THfive
  • WpView
    مقروء 8,537
  • WpVote
    صوت 851
  • WpPart
    أجزاء 23
" فرصت دوباره دادن به آدما، مثل این میمونه که گلوله دوباره بهشون بدی چون قبلی خطا رفت! Couple : TAEGYU Writer : Dan " Criminal, Romance, Mystery, Smut ___ قابل توجه! عکس کارکترهای داستان روی هدر پارت اول قرار گرفت.
𝑺𝙘𝙧𝙖𝙩𝙘𝙝 𝑳𝙤𝙫𝙚 بقلم _YangDanielisHere_
_YangDanielisHere_
  • WpView
    مقروء 280
  • WpVote
    صوت 38
  • WpPart
    أجزاء 1
𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚:Vampire,Angest,Smut,Romance یونجون:همه بهم میگفتن توی خون و تاریکی و ابهام زندگیت تنهایی،همه بهم میگفتن من مثل بقیه قلبم از شیشه نیست وجودم از خورده شیشس..هیچکس نزدیکم نمیشه. اما تو همون الماس شبانم بودی...تو همون الهه تاریکی زیبایی بودی که نورتو نشون دادی...تو همونی بودی که تیکه های شیشه رو به اغوش کشیدی...تو....یک فرشته بودی...الان،زندگی منی بومگیو... روزهای آپ:یکشنبه،پنجشنبه❤ میتونین پارت‌هارو از توی چنلم بخونین و دنبالش کنین. @aboutyeonjunie
Colors | Yeongyu بقلم iamsariou_
iamsariou_
  • WpView
    مقروء 532
  • WpVote
    صوت 55
  • WpPart
    أجزاء 2
Colors | رنگ ها by Viken + بیا یه قراری بذاریم. هر وقت من گفتم ۳ ، ۲ ، ۱ من رو ببوس! قبوله؟ - قبوله!
𝗥𝗲𝗺𝗲𝗺𝗯𝗲𝗿 𝗜 𝗟𝗼𝘃𝗲𝗱 𝗬𝗼𝘂 ๛ʏᴇᴏɴɢʏᴜ ✓ بقلم cowabungaDud3
cowabungaDud3
  • WpView
    مقروء 4,897
  • WpVote
    صوت 783
  • WpPart
    أجزاء 21
اینکه دوستت دارم رو به یاد بیار. میشه؟! یونجون ، هر‌روز برای معشوقه اش نامه مینویسه. معشوقه ای که خاطرات مبهمی ازش به خاطر داره . فکر میکنه اگه خاطراتش رو به یاد بیاره،حالش بهتره میشه. اما روزی که به یاد میاره چه اتفاقی برای 'بومگیو' افتاده ، ارزو میکنه کاش هیچوقت اون حرف‌هارو بهش نمیزد. -این فیکشن‌ پارت های کوتاهی داره- 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲┆𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵 ↬ 𝘈𝘮𝘯𝘦𝘴𝘪𝘢 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚┆𝘠𝘦𝘰𝘯𝘎𝘺𝘶 𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧┆@jadedstilll 𝙏𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙤𝙧┆@𝘤𝘰𝘸𝘢𝘣𝘶𝘯𝘨𝘢𝘋𝘶𝘥𝟑 توجه: خودازاری،خودکشی،مرگ،سداند -پایان یافته-✓
𝑀𝑦 𝑂𝑙𝑒𝑟𝑖𝑎 بقلم lil_xiao17
lil_xiao17
  • WpView
    مقروء 3,885
  • WpVote
    صوت 834
  • WpPart
    أجزاء 9
[Complete] ࣪˖𓏲Genre:Romance, slice of life ࣪˖𓏲Couple:Taegyu "اون مثل بال خشک شده‌ی یه پروانه‌ی مرده بود‌ من میترسیدم بهش دست بزنم و اون بشکنه."
Liar بقلم TXTFicRegion
TXTFicRegion
  • WpView
    مقروء 3,945
  • WpVote
    صوت 608
  • WpPart
    أجزاء 8
↱ 𝗡𝗮𝗺𝗲 : Liar ᝡ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : Taegyu, Yeonbin ᝡ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : Romance, Omegavers, Full Smut ᝡ 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Setayesh ᝡ Season 2 : Giant (Yeonbin)
ふるさと   بقلم vallengrylue
vallengrylue
  • WpView
    مقروء 1,118
  • WpVote
    صوت 161
  • WpPart
    أجزاء 9
"گفتی باید بذارم تنم به این رنج عادت کنه، اما من میدونستم تنها رنجی که برای من هست اون رنجیه که تو بهم میدی" [ کاپل : یونگیو ]
~𝕃𝕠𝕠𝕟𝕖𝕪🎨 بقلم sAnHwA_amet
sAnHwA_amet
  • WpView
    مقروء 717
  • WpVote
    صوت 108
  • WpPart
    أجزاء 2
🍷•[ مولتـی شـات ] 🍷•[ احمـق ] 🍷•[ کاپـل تـگیو ] 🍷•[ انگـست، اسمـات ] 🍷•[ بـا قلـم استیـنا ] 🍷•[ چنـل تلگـرام : @TXTFicRegion ] "وقتی اومدی اینجا...خواستم فقط یه شنوا باشم برات. هه...دلم نیومد برات یه گوینده باشم که با گفتن دردام بیشتر ناراحتت کنم! وگرنه تو باید می‌دونستی داداش کوچولو...که منم شدم یکی مثل تو! بومگیو و یونا، توی این مورد واقعا خیلی شبیه همدیگه‌ان...بومگیو یه عروسک می‌خواست، برای ارضا کردن هوس‌های جنسیش، یونا یه عروسک می‌خواست برای ارضا کردن هوس‌های مالی... منو تو شدیم دلقک‌های غمگینی، که رام شدیمو گذاشتیم برامون یه سناریو بنویسن...امیدوارم لااقل تو از دست این شخصیتش نجات پیدا کنی‌..."