میخوام بخونم
74 stories
 Agreed  by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 53,095
  • WpVote
    Votes 12,272
  • WpPart
    Parts 66
همه چیز از نامه‌ی مرموزی که در زیرزمین پیدا کرد شروع شد. نمیدونست در اون عمارت تاریک چه اتفاقاتی انتظارش رو میکشه. شاید برای فهمیدن باید اول حافظه‌اش رو به دست میاورد. ******************* × مشکل شماها چیه؟ میگن باید برای تتو یه طرح با معنی انتخاب کنین. اینا چه معنی‌ایی داره؟ + ماها؟ × تو تنها مشتری عجیبم نیستی پارک. + عجیب‌ترین مشتریت کیه؟ × یکی که ازم میخواست رو زخم‌های بدنش یه مشت اسم رو خالکوبی کنم. درد کشید تا اسم دشمن‌هاش رو روی بدنش بکشه. + عجیب‌ترین اون بود؟ پوزخند زد و گفت: × این عجیبش میکرد که، روی زخم روی قلبش اسم تو رو نوشت. ******************** Couple: Chanbaek, Hunhan, Kaisoo Genre: smut, mystery, mafia, angst, action
Alora by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 86,453
  • WpVote
    Votes 15,458
  • WpPart
    Parts 34
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
ஜ۩۞۩ஜ2بلک هورس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 9,280
  • WpVote
    Votes 1,875
  • WpPart
    Parts 15
((فصل دوم:کامل شد)) ⛓بیون بکهیون رزیدنت نابغه ی جراحی که تمام وقتش توی بیمارستان و اتاق عمل میگزرونه ،به خاطر فضولیش سر از جایی در میاره که نباید اونجا باشه،پارک چانیول رییس یکی از بزرگ ترین باندهای مافیایی کره است که یک دکتر جراح اشتباهی سر از باندش در میاره و چیزهایی که نباید میفهمه‼️ ~ -تقاص انتقامتو،عشقت پس داد پارک چانیول،تو منو انداختی توی آتیش انتقامت،بدون اینکه فکر کنی چه بلایی سرم میاد اسلحه رو به دستم دادی،اون روز من مردم،بیون بکهیون رو اون روز تو کشتی.! کاپل:چانبک،کایسو،کریسهو ژانر:ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ,sᴍᴜᴛ,ᴀᴄᴛɪᴏɴ ᴍʏsᴛᴇʀʏ نویسنده:Zizi
ஜ۩۞۩ஜبلک هورس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 13,138
  • WpVote
    Votes 2,615
  • WpPart
    Parts 18
ژانر : اکشن ، اسمات ، کاپل: چانبک ، کریسهو ، کایسو ،هونهانی. هر دو زیر باراش شدید باران نفس نفس میزدن،چانیول اسلحه اش را به سمت بکهیون گرفته بود،تصمیم داشت امشب یک چیزی از بک بگیره یا زندگیشو، یا روح پاکشو. _ ازت متنفرم بیون بکهیون. _ اما من حتی دلیلش نمیدونم. _ تنفر دلیل نمیخاد، بهت ده ثانیه وقت میدم، تصمیم بگیر، امشب یک دوراهی داری یا باید جونت به من تسلیم کنی، یا باید جزوی از افراد باند من بشی. بکهیون از این حرف چانیول و از تنفر نگاهش به خودش لرزید، قطره اشکی که از چشمش افتاد لابه لای باراش بارون گم شد اما از نگاه تیز چان دور نموند. _ نمی تونم. بکهیون عاجزانه اینو گفته بود اما این دقیقا چیزی بود که چانیول میخواست،عجز،ناتوانی و غم نگاه بکهیون.اسلحه رو به سمت قلب بکهیون نشونه گرفت. _ ده ثانیه ات شروع شد دکتر، زیاد وقت نداری.
Hanafubuki_Secret by Rasa_fansy
Rasa_fansy
  • WpView
    Reads 28,205
  • WpVote
    Votes 6,046
  • WpPart
    Parts 53
Don't Push The 26 Unit  by vievhen
vievhen
  • WpView
    Reads 73,112
  • WpVote
    Votes 16,234
  • WpPart
    Parts 39
«تو واحد بیست و شیش یه نویسنده دیوونه زندگی میکنه،میگن تمام قتل هایی که نوشته به فاصله یک ماه به واقعیت پیوسته. آخرین داستانش هم راجب قتلی که خودش مرتکب میشه،پسر باریستایی رو که اسمش بکهیون به قتل میرسونه.عذر میخوام اسمتون؟» «بکهیون.بیون بکهیون.» «خوشبختم آقای بیون!لطفا به هیچ وجه واحد ۲۶ رو فشار ندید» (چانبک)
CrazyGay [Chanbaek] by TheLionMoon
TheLionMoon
  • WpView
    Reads 231,996
  • WpVote
    Votes 36,294
  • WpPart
    Parts 52
•[کامل‌شده/تیر ۹۷ - دی ۹۸]• 📌چــانبــک: پارک چانیول، رئیس موفق، جدی و قانونمند کمپانی مشهور سی‌وایه که برای فرار از حقیقت بزرگ وجودش، دیوارهای نفوذناپذیری دور تا دور خودش کشیده و به کسی اجازه نزدیک شدن به حریمش رو نمیده. اما یک روز، این رئیس جدی و تا حدی عصبی، با استخدام بیون بکهیون، به عنوان مُدلی جذاب ولی قانون‌شکن و گستاخ، وارد بزرگترین چالش زندگیش میشه! داستان از جایی استارت میخوره که بکهیون با نقشه‌ی طراحی شده توسط مورد اعتمادترین دوست‌های پارک چانیول، یعنی کریس و جونگین، وارد زندگی رئیس سرد و سختگیرش میشه و طی جدالی سخت، سعی میکنه تموم رُبان‌های قرمزی رو که جداکننده‌ی چانیول از نبایدهای زندگیشه قیچی کنه... 📌کایهـــون: اوه سهون، پزشکی با گذشته‌ای دردناک و تلخه که ده ساله اسیر عشقی قدمت‌دار و پنهانیه. عشقی که یک‌ طرفه بودنش برای سال‌ها عذابش داده و زجر زیادی رو بهش پیشکش کرده و عشقی که اون حتی ذره‌ای امید برای دو طرفه شدنش نداره. اما آیا ورق تقدیر برای یکبار هم که شده به نفع اون برمیگرده؟ و آیا اوه سهون، بعد از یک دهه و اندی، شجاعت رو به رو شدن با ترس‌هاش رو پیدا میکنه...؟ 🍏🌈فیکشن: گیِ دیوانه ( کریزی گی) 🍏🌈کاپل ها: چانبک/کایهون 🍏🌈ژانر: عاشقانه، درام 🍏🌈نویسنده: لئو 🍏🌈هشتگ:
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ by golabaton
golabaton
  • WpView
    Reads 16,699
  • WpVote
    Votes 3,348
  • WpPart
    Parts 23
🔻عنوان: مُهر اهریمن ♦️کاپل‌ها: چانبک، هونهان ♦️ژانر: تریلر، دارک رمنس، انگست، اسمات 🔺نویسنده: golabaton برشی از داستان: _بازم اهریمنم میشی؟ تا جایی که مثل قبل حتی برام آدمم بکشی؟ پسری که انگشتاش رو با کنجکاوی و لذت توی لاشه‌ی سگی حرکت می‌داد و جز به جز اعضای حیوان مرده رو چک می‌کرد در جواب سوال بی احساسش لبخند بامزه‌ای تحویلش داد. جوری که انگار ازش یه شیشه نوتلا خواسته بود دستش رو از جسد حیوان بخت‌برگشته بیرون کشید و خیره به صورت جدیش خیلی غلیظ و پشت سرهم گفت. _البته... با کمال میل... با لذت... پسر ایستاده بعد تایید سه بخشیش لحظه‌ای سکوت کرد و شیطنت وار یکی از انگشتای کثیف وخونیش رو به دهن گذاشت و مکید. وقتی خوب تمیزش کرد با چشمهای درخشان و ترسناکش جلو اومد و زیر نگاه سردش سرخوش پلکی بهم کوبید. _مثلا میتونم چشمای ریز و درشت هر کسی رو که بخوای برات در بیارم و به عنوان مزه توی گیلاست بندازم... روانی مو مشکی با زدن لبخند دندون نمایی بقیه‌ی انگشتای خونی و کثیفش رو روی قلب کوبنده اش گذاشت و چنگی به سینه‌ی فشرده‌اش انداخت. _به شرطی که آخرش به عنوان هدیه این قلب کوچولو و نازت رو از سینه ات بیرون بکشم و به یه عروسک بی جون و بغلی تبدیلت کنم...قبوله؟...
Dukkha by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 75,064
  • WpVote
    Votes 16,890
  • WpPart
    Parts 107
رنج: Dukkha بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آن شخص که دوست می‌داری رنج است.» این تنها خاطره‌ای که از مادرم دارم. همین جملات تنها چیزی‌هایی بودند که از مادرم برای من مونده بود. نه چهره... نه صدا... نه عطر... نه نوازش... نه تشویق... نه تنبیه... نه انگیزه... نه امید... نه عشق... فقط یک دست نوشته‌ی قدیمی... یک یادگار کهنه... اگه این رنج نیست پس چیه؟ من رو آيتنه (āyatana) صدا می‌زنن...یعنی دریچه‌ی ظهور رنج. G̶̶E̶̶N̶̶R̶̶E̶̶: Romance, Criminal, Psychology, Happy, smut C̶̶O̶̶U̶̶P̶̶L̶̶E̶̶: Chanbaek داستان دو فاز داره پس حتما توضیحات قبل از پارت اول رو بخونید. اولین بوک از مجموعه‌ی inclination (تمایل، نهاد، شیب، انحراف) دقت کنید که بوک‌ها هرکدوم داستان خودشون رو دارند و هیچ ربطی به همدیگه ندارند.
Call Me Stupid Call Me Love by lu_hestia
lu_hestia
  • WpView
    Reads 13,835
  • WpVote
    Votes 2,804
  • WpPart
    Parts 6
وضعیت : تمام شده ژانر : فلاف ، اسمات کاپل ها : چانبک ، کایسو خلاصه : بکهیون و چانیول وارث دو شرکت بزرگ، و کسایی که از بچگی با هم دشمنن، حالا اگه برای به ارث بردن این شرکت ها به هم نیاز داشته باشن و تنها راه حلشون ازدواج باشه چی؟