Wichyea
- Reads 3,714
- Votes 986
- Parts 43
|•در حال آپ•|
″من تلاشم و کردم تا زندگی شادی داشته باشم،حتی از خونه هم جدا شدم و مستقل شدم،کسی و پیدا کردم که دوستش داشته باشم و دوستم داشته باشه،نترس و شجاع شده بودم اما همهش موقتی بود.مثل یه رویای شیرین کوتاه.وقتی بیدار شدم دیدم همه چیز از بین رفته و نمیتونم هیچ کاری کنم.
طولی نکشید که همهش و از دست دادم و دردام دوباره سمتم حملهور شدن.
من الان هم سردرگمم.نمیدونم قراره چی پیش بیاد و همون حالت های قبل و دارم.فکر میکردم دیگه دنیای آدم بزرگا از این بدتر نمیشه یا حتی اگه میشه برای من پیش نمیاد؛اما اومد.″
(فن فیکشن نیست و همه شخصیتها ساخته ذهن خودمه)
(به افراد سن پایین و حساس توصیه نمیشه)
#عاشقانه #ماجراجویی #مافیایی #رازآلود #استریت