تهکوک
200 stories
Moonbound Hearts |YVKM| by 13butterfly7
13butterfly7
  • WpView
    Reads 25,264
  • WpVote
    Votes 2,653
  • WpPart
    Parts 9
کاپل:فورسام "یونگی+جیمین+جونگکوک+تهیونگ" ژانر: امگاورس/ تاریخی/ امپرگ/ اسمات
     🪞آیـــنــه🪞 by Hastihoseini2007
Hastihoseini2007
  • WpView
    Reads 611
  • WpVote
    Votes 47
  • WpPart
    Parts 14
هیچ وقت فکر نمیکردم یه آینه باعث بشه همچین اتفاقی بیوفته اون فقط یه آینه بود! فکرش رو بکنید یک روز تهیونگ با یه آینه قدی وارد خونه بشه و اول یه آینه عادی به نظر برسه اما!!!!!! اون آینه منو و تهیونگ رو قورت بده و خب فکر کنید بعدش چی میشه؟ بعد از اینکه آینه مارو قورت داد سر از قصه ی پری دریایی در بیاریم مسخره هست نه؟؟؟ و حالا ما باید چیکار کنیم؟؟ قصه پری دریایی رو به پایان برسونیم تا بتونیم برگردیم خونه!!!!!!! برای اینکه برگردیم خونه باید این کارا رو بکنیم: پری دریایی رو راضی کنیم دمش رو نگه داره😒🤦🏻‍♂️ برای یه عروسی مجلل برنامه ریزی کنیم 😐 از دست کوسه ها فرار کنیم تا یک لقمه چپ نشیم 🫤🫡 این فیک رو قراره برگرفته از یکی از کتاب های مورد علاقه ام بنویسم 🥹✨ ژانر: طنز، تخیلی (چیزه دیگه ای به ذهنم نمیرسه🤣) ❌اسمات نداره❌ ممکنه کاپل سوپرایزی هم داشته باشیم (ممکنهههههه)
🖤معرفی فن فیک های کیپاپ 🖤 by zahraanime1381
zahraanime1381
  • WpView
    Reads 403,028
  • WpVote
    Votes 12,397
  • WpPart
    Parts 51
🧡معرفى فيك هاى پايان يافته و جذاب با هر ژانري💛 امگاورس 🐺 فلاف 🦄🦋 كيوت 🌸 هايبريد 🐰 ددي كينك 🙈 ماجراجويي 🕶 روزمره 🎒 پليسي 💣🔪⛓
+22 more
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 312,157
  • WpVote
    Votes 28,498
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
master criminal                                           استاد خلاف کار    by niyooshaaaa
niyooshaaaa
  • WpView
    Reads 11,696
  • WpVote
    Votes 1,595
  • WpPart
    Parts 59
استاد خلاف کار فصل ۱ کی میخایم بفهمیم که خیانت کردن فقط این نیست که با ی نفر بخوابیم هر دروغی که میگیم خیانته Couple : namjin, yoonmin 🐨🐭🐨🐭🐨🐭
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed ) by setared
setared
  • WpView
    Reads 292,067
  • WpVote
    Votes 46,197
  • WpPart
    Parts 52
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که این گره ی پوسیده که سرنوشتشون رو به هم متصل کرده و زمانی با عشق، با نهایت اشتیاق و با دست های خودشون زدند رو برای همیشه باز کنه؛ سر و کله ی یه معجزه پیدا میشه! یه معجزه که از بین دست های پنج تا موجود کوچولو و دوست داشتنی قل میخوره وسط زندگیشون. معجزه ای که یه گره ی جدید به نام"پدر شدن" کنار گره پوسیده ی عشقشون میزنه و سرنوشتِ زوج ما رو باز هم به هم متصل نگه میداره! البته که با کمک دست های کوچولوی ناجی های کوچک. #1 in namjin #1 in jimin #1 in taehyung #1 in jin
My Exception [ KOOKV ] by sosha3133
sosha3133
  • WpView
    Reads 194,454
  • WpVote
    Votes 22,453
  • WpPart
    Parts 18
[تمام شده]‌ جیمین به جونگ‌کوک تاکید می‌کنه که روی برادر کوچیک‌ترش حرکتی نزنه ولی آیا جئون جونگ‌کوک قراره از اون بتای خوشگل بگذره؟ اسم داستان: My Exception [ استثنای من ] کاپل اصلی: Kookv کاپل فرعی: Sope ژانر: کمدی | فیک‌چت | رمنس | امگاورس
𝐏𝐮𝐩𝐩𝐞𝐭𝐞𝐞𝐫 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘ  by imdorin
imdorin
  • WpView
    Reads 378,833
  • WpVote
    Votes 35,155
  • WpPart
    Parts 27
|کامل شده| جونگکوک، مرد خشنیه که تمام طول زندگیش فقط توی خطر بوده اما چی میشه اگه یه پسر ظریف که دقیقا نقطه مقابل زندگیه پر از خطرشه یهو سرو کلش پیدا بشه؟ "-وقتی گفتم مال منی شوخی نکردم آبی! +ولی مال تو بودن ترسناکه! -بهتره بهش عادت کنی!" 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐏𝐮𝐩𝐩𝐞𝐭𝐞𝐞𝐫 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐟𝐚𝐤𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐭,𝐟𝐥𝐮𝐟,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯
𝐥𝐨𝐯𝐞𝐝 |جڱرڴۉشۂ(𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤) by SUNSET_Vk
SUNSET_Vk
  • WpView
    Reads 55,452
  • WpVote
    Votes 5,657
  • WpPart
    Parts 23
_اگه دیدی این‌طور اینجا افتادم چیکار می‌کنی؟ با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید _میری پایین به؟ +میرم پایین به جیمینی خبر میدم! دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید _آفرین جگرگوشه من ____________________ اهمیتی نداشت کجا و کی؛ اون از پسرش محافظت می‌کرد،باید ازش مراقبت می‌کرد حتی اگه دیگه فرصتی برای موندن نداشت! ____________________ ~🅅𝒌𝒐𝒐𝒌_🅈𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_🄽𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ~🅁𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄_🄰𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕_🄳𝒂𝒊𝒍𝒚 𝒍𝒊𝒇𝒆_🅂𝒐𝒇𝒕_ 🄿𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚_(🅂𝒎𝒖𝒕 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆) •🅆𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:🅂𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕 "شروع 1402/11/24" "پایان 1403/08/18" *توجه؛ فیک به‌زودی تحت ویراستاری قرار خواهد گرفت*