-* ME *-
4 stories
ʜᴇᴀᴠᴇɴ'بـهشتـ by vaniyaamani97
ʜᴇᴀᴠᴇɴ'بـهشتـ
vaniyaamani97
  • Reads 47
  • Votes 9
  • Parts 1
هیچ حسرتی وجود نداره، بعد از مرگ فراموش میکنی~ تهیونگ گفت |•من توی بهشت هستم•| 𝙊𝙣𝙨𝙝𝙤𝙩 *چیزی نیست فقط تاثیرات مسکنه.
𝙸 𝙹𝚄𝚂𝚃 𝚆𝙰𝙽𝚃 𝚃𝙾 𝚆𝚁𝙸𝚃𝙴 𝙸𝚃:]  by vaniyaamani97
𝙸 𝙹𝚄𝚂𝚃 𝚆𝙰𝙽𝚃 𝚃𝙾 𝚆𝚁𝙸𝚃𝙴 𝙸𝚃:]
vaniyaamani97
  • Reads 212
  • Votes 37
  • Parts 8
یه مشت حرف حق:] Me. تمام اینا یه تراژدی زودگذر بود. تراژدی‌ای که قبلم رو از هم پاشوند. و تیکه‌های قلبم توی زمین زیر برفی که از سرمایی ذهن پوچم میومد گم شد. به یه قلب جدیدی نیاز داشتم. یه قلب ضدگلوله. که اگر کسی بهش شلیک کرد، من بهش بخندم.
If I said by makingdom_Jline9
If I said
makingdom_Jline9
  • Reads 2,156
  • Votes 156
  • Parts 15
حرف‌هایی که اگر میگفتم... #1 in alone #1 in feeling
┆𝐀𝐧𝐭𝐢-𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜┆𝐂𝐘𝐉 by vaniyaamani97
┆𝐀𝐧𝐭𝐢-𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜┆𝐂𝐘𝐉
vaniyaamani97
  • Reads 1,584
  • Votes 179
  • Parts 11
_او یه موجود ماورایی بود که قوانین دنیای خودش رو شکست، از پیش خدا طرد شد و به زمین اومد. به عنوان فرستاده کیوپید، باید کمکم میکرد عشق رو تجربه کنم ولی او خیلی متفاوت بود. Cover by: @purple-chimchim