Going to read
64 stories
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧�𝐠  by Negin2773
Negin2773
  • WpView
    Reads 74,577
  • WpVote
    Votes 8,824
  • WpPart
    Parts 32
❀ تو بوی بهار میدی ❀ 💢فول شده💢 کاپل = تهکوک/ نامجین/سپ ژانر =امگاورس،فلاف، کمدی،اسمات،روزمره نویسنده=نیلماه ✨️داستان از اونجایی شروع میشه که جونگکوک مغازه ی گل فروشی خودش و باز می‌کنه و برگه ی جدیدی توی دفتر زندگیش ورق میخوره +اما این خیلی بیشتر از پنجاه هزاروونه تهیونگ چشمای خمارش از لبخندی که زد خط شد و سرشو اروم تکون داد و گفت ~ نفرمایید شما با اینکه تایم کاریتون تموم شده بود بخاطر درخواست من با وجود خستگیتون ایستادین و برای من دسته گل درست کردین قابلتون هم نداره جونگکوک از جنتلمن بودن مرد حیرت زده شده بود و ته دلش قیلی ویلی میرفت تو دلش آروم گفت کوفت جفتت شی به حق الهه ی ماه چقدر خاصی آخه مرد ❗️این فیکشن کاملا روزمره است و ساده خیلی دراما نداره و صرفا برای حال خوب کردن شما چنل= @taekookwattpad2025
Dual Alpha / آلفای دوجانبه by writerokiko
writerokiko
  • WpView
    Reads 29,845
  • WpVote
    Votes 3,382
  • WpPart
    Parts 23
درحال آپ📌 کیم تهیونگ پسر لیدر پک با وجود اینکه آلفای خون خالصه رایحه و گرگ نداره... درست مثل یه بتا... یه روان درمانگر به اسم جئون جونگکوک به اجبار پدرش همخونه‌ش میشه و تهیونگ بخاطر تنفرش از کاکائو از جونگکوک بخاطر رایحه کاکائوش متنفره... بعد از گذشت مدت کوتاهی تصاویر نامفهوم و دردناکی که گاها واضح دیده میشدن رو میدید... اگه این تصاویر دردناک خاطره هاش باشن و ربط مستقیمی با نبود و گرگ و رایحش داشته باشن چی؟ اگه جونگکوک مربوط به زندگی قبلی تهیونگ باشه چی؟ 𝑵𝒂𝒎𝒆: Dual Alpha 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst, werewolf, Smut, kink 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: vkook, kookv (verse) 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:okiko
Power couple | زوج قدرت  by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 127,779
  • WpVote
    Votes 11,752
  • WpPart
    Parts 37
معمایی | اکشن | پلیسی | عاشقانه | اسمات کیم تهیونگ پزشک نابغه و موفق ای که به عنوان تنها وارث گروه تجاری کیم تصمیم گرفته مستقل عمل کنه و دور از موقعیت خانودگی زندگی خودشو داشته باشه که در شرایطی خاصی با پسر عمه خودش که از هفت سالگی ناپدید شده بود و پدر بزرگش بردن اسمش رو ممنوع کرده بود رو به رو میشه حالا اون دو باهم تصمیم میگیرن تا خطرناک ترین و بزرگترین راز خانواده کیم رو فاش کنن تهیونگ با خونسردی گفت: _اون با من ... هر مدرکی که لازم داشته باشی و برات گیر میارم _چجوری؟ _چقدر میتونی زمان بهم بدی کوک؟ _اومدم پیش تو چون دیگه زمانی نداریم دکتر، اینتر پل کم کم داره تصمیم میگیره این پرونده رو کنار بزاره... ♦️تمام شده Vkook
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 by _Moonsan_
_Moonsan_
  • WpView
    Reads 374,769
  • WpVote
    Votes 48,454
  • WpPart
    Parts 38
࿐[کامل شده] داستانِ پسرک امگای شیرین و پدر آلفاش که قراره به دست دکتری جوان و کاربلد به نام کیم تهیونگ رقم بخوره؛ دکتری که با دل‌سوزی و مهربانیِ دل‌نشینش، جایگاه مهم و ارزشمندی در دل پدر و پسر ایجاد خواهد کرد!~ 𝀤𝀤𝀤 «جه‌هویا می‌دونه که آقا سفیده خیلی دوستش داره!» «تو نمی‌تونی این‌قدر تهیونگ رو دوست داشته باشی! من حسودی‌ام می‌شه.» «بابایی... اختاپوس توی کارتون باب‌اسفنجی خیلی شبیه توئه. «یعنی من... من شبیه اون دماغ‌گنده‌ام، وروجک؟!» ــــــــــــــــــــــــــــ༺Vetiver༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Omegaverse, Romance, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡
Secret Friend [ VKOOK ] by sosha3133
sosha3133
  • WpView
    Reads 48,496
  • WpVote
    Votes 7,255
  • WpPart
    Parts 29
[ در حال آپ ] تهیونگ یه فیلم‌نامه نویس آنتی مدیاس، پس مشخصه اگه معروف‌ترین چهره‌ی کره، جئون‌جونگ‌کوک هم برای بازی توی فیلم اون انتخاب بشه، قرار نیست اونو بشناسه نه؟^^ اسم داستان: Secret Friend [ دوست مخفی ] کاپل: Vkook ژانر: رمنس | فلاف | کمدی | فیک چت | au
CURSED║VKOOK by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 101,415
  • WpVote
    Votes 16,907
  • WpPart
    Parts 33
«جونگکوک از لحظه‌‌ای که چشم باز کرد و فرق بین درست و غلط رو فهمید ، یک جمله رو بارها و بارها توی گوشش خوندن تا بهش بفهمونن که اون جفت پادشاه خون‌خوار این سرزمینه.» ❈نام‌اثر: |نــفرین‌شدگـان| کاپل: ویکوک‍ـ/ یونمین ژانر: امگاورس / اسمات / عاشقانه / طنزسیاه /دراما / پایان‌خوش وضعیت: [جمعه‌ها]-͟͟͞͞𖣘⁦ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نباشید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
Strawberry farm||Kookv by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 250,008
  • WpVote
    Votes 26,665
  • WpPart
    Parts 38
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
BROKEN |KV ver. by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 425,127
  • WpVote
    Votes 46,694
  • WpPart
    Parts 41
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw ⭐ورژن Vkook در اکانت موجوده. 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance 🥇جونگکوک 🥇ویکوک 🥇تهکوک 🥇فیک
Blinded (Vmin/BTS) Completed by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 200,249
  • WpVote
    Votes 34,228
  • WpPart
    Parts 80
برف می‌باره و من دوسِت دارم. عاشقانه‌ای لبریز از احساس، آبی و آرام. ● فصل یک : لبخندها ● فصل دو : اشک‌ها ● فصل سه : امید چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ Highest ranking : #1 in Fiction #1 in BTS Written by BlackStar داستان در حالِ ویرایش می‌باشد :)))
"Uncle Guardians in Charge"[Ongoing] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 1,984
  • WpVote
    Votes 505
  • WpPart
    Parts 16
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: رمنس | اسمات | فلاف | زندگی روزمره خلاصه: جونگین توی نگاه اول عاشق اون لبای بوسیدنی شده بود و خب بوسیده بودشون این تقصیر جونگین نبود که عشق تو نگاه اول اونجوری سراغش اومده بود فقط قرار نبود اون کسی که بوسیده بود و فکر میکرد دختره، پسر از آب دربیاد و از شانس گل گلی جونگین که بعد یسال گشتن دنبال اونی که قلبشو دزدیده بود بفهمه اون برادر نامزد برادرشه و خب جونگین فقط میخواست مطمئن بشه که بازم همون احساس رو داره و اون عشقه برای همین برای بار دوم وقتی برای اولین بار رفته بود عروس برادرش رو ببینه و اون صاحب لبا رو دیده بود با وجود پنیک کردنش اونا رو بوسیده بود و بجاش مشت محکمی نوش جان کرده بود. خب بعد ازون بود که همه چی بهم ریخت و هرجا اون پسر بود جونگین مطمئن میشد اونجا نباشه اما سرنوشت انگار ازین کارشون خوشش نیومده بود که به بدترین شکل ممکن تصمیم گرفت اونا رو کنار هم نگه داره بعد از تصادف یهویی برادرش و همسر عزیزش حالا جونگین و کیونگسو با غم و مسئولیتی بزرگ باید کنارهم میموندن تا بتونن وصیت اونا رو اجرا کنن وصیتی که ازشون خواسته بود اون دوتاباهم تنها وارت باقی مونده خانواده کیم، ساندول شیرین رو بزرگ کنن و کی میدونست چه اتفاقاتی سر راهشون بود؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #mohadeseh_Gamer