rozhi8's Reading List
19 stories
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
Undertaker (COMPLETED)
CynthiaPaul2002
  • Reads 413,687
  • Votes 102,988
  • Parts 86
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
𝑹𝒂𝒏𝒅𝒐𝒎 𝑵𝒖𝒓𝒔𝒆༄پرستار تصادفی by oohsehunho
𝑹𝒂𝒏𝒅𝒐𝒎 𝑵𝒖𝒓𝒔𝒆༄پرستار تصادفی
oohsehunho
  • Reads 20,533
  • Votes 5,371
  • Parts 34
Ĉ̬ô̬m̬̂p̬̂l̬̂ê̬t̬̂ê̬d̬̂ ❊ کامل شده ✷هونهو↫ همه میدونن که کیم سوهو به عنوان رهبرمقاومت های مردمی تا بحال اجازه نداده هیچ ساختمان ساز سئولی به طبیعت جزیره با ارزششون دست بزنه تا اینکه سر و کله ی اوه سهون پدر 30 ساله ای که سرپرست دوتا برادرزاده خردسال و نوجوانشه به جزیره باز میشه و برای اجرای پروژه اش خانوادگی به این جزیره نقل مکان میکنن حالا چی میشه که رهبرمقاومت های مردمی جزیره یعنی کیم سوهو کاملا ناگهانی تبدیل میشه به پرستار بچه و به درون این خانواده نفوذ میکنه؟! ✷چانبک↫بکهیون یک فن بوی توی جزیره ی کوچیکشونه که باشگاهش، وقت گذروندن در وبلاگ طرفداری گروه موردعلاقش و همینطور زندگی آسوده و بدون حاشیه رو ترجیح میده به زندگی پر تب و تاب برادرش که رهبر مقاومت های مردمیه تا اینکه با ورود فرد جدیدی به جزیره اتفاقات و احساسات جدیدی رو تجربه میکنه؛ کسی که هم فندومی خودشه و حتی اونا نمیدونن که از قبل با هم درارتباط بودن! 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒↬ 𝐻𝑢𝑛𝐻𝑜[ᵐᵃⁱⁿ] , 𝐶ℎ𝑎𝑛𝐵𝑎𝑒𝑘 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒↬ 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓, 𝑆𝑙𝑖𝑐𝑒 𝑜𝑓 𝐿𝑖𝑓𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟↬ ℎ𝑒𝑎𝑙𝑒𝑟🥀 𝑆𝑡𝑎𝑟𝑡: 01/04/2021 𝑇ℎ𝑒 𝐸𝑛𝑑: 26/07/2022
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
Your eyes tell || VK || Completed
purrpleworld
  • Reads 765,991
  • Votes 62,623
  • Parts 48
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29
 𝐁𝐀𝐍𝐊𝐄𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
𝐁𝐀𝐍𝐊𝐄𝐑 {𝐯𝐤}
Teahkook_writer
  • Reads 152,604
  • Votes 21,806
  • Parts 40
{Completed} اونا پدرمو گرفتند. بعد از اون نوبت منه، مگر اینکه با خواسته شون موافقت کنم. زمین زدن قدرتمندترین آلفای سئول. کیم تهیونگ! مرد الفایی که همه جا توسط گارد امنیتی اش محافظت میشه و کاخ مستحکمش توی بوسال کاملا غیرقابل نفوذه. اون بدبین ترین آلفای کشوره و به هیچکس اعتماد نمیکنه. بنابراین به عنوان یه امگا غیرممکنه که بتونم تنهایی اونو از پا دربیارم. اگه بخوام پدرمو نجات بدم، تنها یه انتخاب دارم. اینکه به تختخواب تهیونگ راه پیدا کنم... و اونجا بمونم ! ♡____________________♡ Couple :: Vkook Jenre :: omegaverse, smut, mafia, criminal, romance♥️ Up time :: اتمام یافته طراحی پوستر از :: @zhiizhou 🌹ترجمه و بازگردانی رمان " بانکدار " از پنه لوپه اسکای 💋
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 by Shina9897
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙
Shina9897
  • Reads 626,095
  • Votes 74,692
  • Parts 74
با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حالا از ترس مانند بید می‌لرزید... اون چیکار کرده بود؟! 🌙🐺 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲🐺: 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮𝘃𝗲𝗿𝘀, 𝗮𝗻𝗴𝘀𝘁, 𝘀𝗺𝘂𝘁,𝗺𝗽𝗲𝗿𝗴 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲🌙:𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩, 𝗛𝗼𝗽𝗲𝗩 𝘀𝘂𝗯 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲💙:𝗬𝗼𝗻𝗺𝗶𝗻 ,𝗻𝗮𝗺𝗷𝗶𝗻 💢فیک انگست زیادی داره پس لطفا اگه روحیشو ندارین نخونین💢
Diavolo by Vkookchild9597
Diavolo
Vkookchild9597
  • Reads 266,791
  • Votes 32,483
  • Parts 53
_چی از جونم می‌خوای؟! _عاشقم شو. _عاشقت بشم که چی بشه؟ به لیست ترس‌هام یه اسم دیگه رو اضافه کنم؟ _تو همین الانم من رو توی لیست ترس‌هات داری کیم تهیونگ؛ ولی می‌ترسی... می‌ترسی از اینکه بفهمم جزئی از ترس‌هات شدم!!! ❗️فصل اول پایان یافته❗️ فصل دوم داخل همین بوک ادامه داره... Wr:Ashil🌸 Couple:taekook(ویکوک غالب), jungtae, namjin Genre:Romance, crime, mystery, action, smut, angst, happy ending , comedy 🔺توجه:این فیکشن ورسه اما ویکوک غالبه
「𝗝𝗜𝗡𝗫」 by Blue61041
「𝗝𝗜𝗡𝗫」
Blue61041
  • Reads 11,311
  • Votes 1,977
  • Parts 26
من بیون بکهیونم، امگایی که با نحسی متولد شد! -روز تولدم پدرم فهمید جفت حقیقی عزیزش بهش خیانت کرده از کجا فهمید؟ خب خیلیم سخت نبود چون رایحه من با همه امگاها متفاوت بود وانیل و توت‌فرنگی درسته، پدر من یه بتای مجهوله و من یه امگا با رایحه نحس وانیلم! •Couples: Chanbaek-Sekai •Genre: Omegavrese-Drama-Romance-Historical
.𝐒𝐭𝐫𝐚𝐰𝐛𝐞𝐫𝐫𝐲. by Kimvenus227
.𝐒𝐭𝐫𝐚𝐰𝐛𝐞𝐫𝐫𝐲.
Kimvenus227
  • Reads 458,057
  • Votes 37,710
  • Parts 39
خب میریم که داشته باشیم: کیم تهیونگ پسر به شدت لوس و سلیطه که فوبیا داره به سربازی ولی خب باید یه جایی با فوبیات رو به رو بشی. جئون جانگ کوک ژنرال مغروری که همه سربازا ازش مثل سگ میترسن چی میشه این دوتا جلوی هم قرار بگیرن؟ ____________________________ کاپل: کوکوی ژانر: فیک چت(در حد دو سه تا)،فلاف،اسمات،رمانتیک، مافیا، ددی کینک..... تمام شده.
The Insider by lazylazyone
The Insider
lazylazyone
  • Reads 25,337
  • Votes 2,955
  • Parts 16
ژانر : اسمات - درام - BDSM - ددی کینک - رازآلود کاپل‌ اصلی : چانلیکس- مینسونگ دستش رو بر روی نقاشی مورد علاقش نوازش وار حرکت داد - این ردهای بنفش و قرمز روی بدنت من رو دیوونه میکنه موهای پسر رو اسیر مشتش کرد و سرش رو بالا کشید تا به آینه نگاه کنه صدای نفس نفس زدن و ناله‌های دردناک پسر گوشش رو نوازش میکرد - به خودت نگاه کن هرزه سر شلاق رو آروم روی زخم‌ها و کبودی‌ها حرکت داد و با تحکم کنار گوشش زمزمه کرد و ادامه داد - من خالق این نقاشی فوق‌العاده روی بدنتم بند بند وجودت اسیر منه و من جوری که بخوام بازی میدمش پسر کوچیکتر محو تصویر توی آینه بود از این همه تحقیر باید لذت میبرد؟؟؟
•• Supreme ••  by SilverBunny6104
•• Supreme ••
SilverBunny6104
  • Reads 354,866
  • Votes 101,824
  • Parts 73
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰