Chanbaek
153 stories
A Silent Thread by UltraFiction
UltraFiction
  • WpView
    Reads 9,415
  • WpVote
    Votes 1,764
  • WpPart
    Parts 31
خلاصه‌ای از داستان: بکهیون که بدجوری لنگه کار بود فکرشم نمیکرد جوری گولش بزنن که بجای کار تو شرکت سر از سرزمین خونآشام ها در بیاره و تبدیل بشه به طعمه شخصی خون خوارترین شاهزاده اون سرزمین ! والاروس نمیدونست بکهیون چی توی وجودش داره که اینقدر توجهشو جلب کرده مگه یه انسان فانی میتونست چیزی جز یه طعمه برای خون خوارترین شاهزاده باشه؟ عنوان: #یک_نخ_سکوت #A_Silent_thread ژانر: خون آشامی _ فانتزی _ رومنس _اسمات کاپل اصلی: کریسبک کاپل فرعی: هونهان ، کایسو
Little miracle  by Aurora1485-L
Aurora1485-L
  • WpView
    Reads 3,876
  • WpVote
    Votes 568
  • WpPart
    Parts 10
یه آلفا و امگا به علاوه یه آلفا کوچولو! "چرا آپا باما زندگی نمیکنه؟ " "با هردوتون قهرم همه بچه ها والدینشون پیش همن به جز من!" الفا و امگایی که بعد از جدا شدن از همدیگه به خاطر دختر کوچولشون دوباره پیش هم برمیگردن، اونا میتونن باهم کنار بیان؟ "آپا خیلی باحاله اون میذاره کلی شکلات بخورم و یه عالمه بازی کنم ولی بابا میگه باید درس بخونم و خوراکی های مضر نخورم" "این بچه بین این دوتا دیوونه میشه!" Krisho" Chanbaek"
༅•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐦𝐩⋆࿐໋ ❬𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝❭ by byun_dreamer
byun_dreamer
  • WpView
    Reads 5,248
  • WpVote
    Votes 1,621
  • WpPart
    Parts 12
Fiction "Summer Camp" Couple: Chanbaek Genres: Angst, Romance, Slice of life Author: Dreamer Summary: "شکوفه های هلو در حال ریزش بودند و عطر هلوهایی که درحال رشد بودند، جنگل رو برداشته بود. همهمه ی بلند نوجوان هایی که با هیجان، روزهای تابستانیشان را می گذروندند، میان صدای حیوانات جنگل بلند تر بود. و صدای قلب مربی جوان، از همه بلند تر. نگاهش تمام تابستان قفل مدیر کمپ بود. مردی که لبخند هاش از خورشید درخشان تر بودند و چشم هاش، از ستاره ها زیباتر. و حالا، در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود و احساس میکرد تابستان های بعدی اش، دیگر هیچ وقت رنگ و بوی این تابستان را نخواهند داشت." وضعیت: تمام شده
BLUE BLOODED by UltraFiction
UltraFiction
  • WpView
    Reads 27,524
  • WpVote
    Votes 5,412
  • WpPart
    Parts 65
مامور عالی رتبه مخفی ، پارک چانیول ، که از تنهایی خودش لذت میبره و انگار با شغلش ازدواج کرده برای ماموریتش وارد سیستمی میشه که کل مسیر زندگیش رو عوض میکنه ، بخاطر شغلش وارد اون سیستم شده بود اما برای اولین بار حواسش پرت شخصی میشه! با ملاقات دوباره ی پسری که به شکل یه دختر استتار کرده دنیا رو به یک شکل جدید میبینه و لمس میکنه . چی میشه اگه اون پسر...بیون بکهیون به چانیول اعتماد کنه در حالی که چانیول نمیتونه راجب خود واقعیش و زندگی اصلیش به عنوان یه مامور مخفی بهش چیزی بگه !؟
🌱𝗽𝗲𝗮𝘀🌱 by Rubyl10
Rubyl10
  • WpView
    Reads 2,015
  • WpVote
    Votes 459
  • WpPart
    Parts 3
🌱پایان یافته🌱 برای لحظه‌ای احساس کرد محیط اطرافشون تا حدودی تاریک شد. انگار ابرها برای لحظه‌‌ای جلوی خورشید قرار گرفتن تا به بکهیون موقعیتی برای فرار بدن. باید فرار می‌کرد تا قبل از اینکه چانیول هم اون رو "هیولا" صدا بزنه‌. به نظر امروز نخود فرنگی‌ها اشتباه کرده بودن! 🌱☂🌱☂🌱☂🌱 🌱فیک: نخود فرنگی 🌱کاپل: چانبک 🌱ژانر: رمنس، روزمره، درام
Salad Seasoning ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
HannaTheEllA
  • WpView
    Reads 16,248
  • WpVote
    Votes 3,413
  • WpPart
    Parts 30
"چاشنی سالاد" بکهیون لوسه؟ ابدا! اون فقط از طوری که والدینش همیشه حاضرن بخاطرش هرکاری کنن و حتی از موضع خودشون هم کوتاه بیان لذت میبره. اما آقای بیون برای اولین بار تصمیم میگیره توی زندگیش علی رغم میل پسرش درباره موضوع ممنوعه حرف بزنه و بکهیون بخاطر یه لجبازی ساده حالا خودش رو رسما بدبخت کرده!! 🥗Couple : Chanbaek 🥗Parts : 29 🥗Genre : Romance . Smut . HappyEnd 🥗Update : Once a Week 🥗Completed
𝑹𝒐𝒔𝒆𝒔 by csyncc
csyncc
  • WpView
    Reads 40,709
  • WpVote
    Votes 8,025
  • WpPart
    Parts 32
' 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆' ' 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌' یه دیدار ساده بود؛ گل های رزی که هر بار از زیر شنل بلندش بیرون کشیده میشد... و قلبی که هر بار تند تر میتپید. ᴥ︎︎︎ - من همون شاهزاده ی نفرین شدم. - اما نفرین به زیبایی!
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷࿐ by Evin_88l
Evin_88l
  • WpView
    Reads 68,890
  • WpVote
    Votes 12,635
  • WpPart
    Parts 35
🔮Couples: Chanbaek▪️Hunhan (side)▪️Kaisoo (side) 🔮Genre: Mystery▪️Romance▪️Mpreg▪️Smut 🔮Author: Evin 🔮Description: بیون بکهیون با وجود مخالفت‌های شدید پدرش، جناب بیون بزرگ، به دنبال رویاش میره تا توی آمریکا پزشک بشه. و حالا هشت سال از اون زمان گذشته تا برای دیدن مادرش، به خاک کشورش برگرده؛ اما این تازه شروع همه چیزه! . 🍭 [اولین فیک کامل شده مه^^ امیدوارم کاستیاشو ببخشید🎈]
Deadly Desire  by eliz_story
eliz_story
  • WpView
    Reads 56,506
  • WpVote
    Votes 10,722
  • WpPart
    Parts 53
? میــل مخــرب ? کاپـــل⇽ چانبک، هونهان، کایسو، کریسهو ژانــــر⇽ اسمات، عاشقانه، درام وضعیت⇽ تمام شده ⚠️ شماره اپیزود ها با فایل های تلگرام یکی نیست . ? خلاصه: بیون بکهیون، تک پسر منزویِ رئیس جمهور دراصل یه همجنسگرا و نقاش ناشناس منحرفه که طرح بدن لخت مردها رو روی دیوار خیابون های سئول میکشه. اون خیال میکنه برای چنین کاری نیاز به اجازه کسی نداره، اما یه روز وقتی مشغول رنگ زدن پس زمینه‌ی یه دیواره پارک چانیول جلوش ظاهر میشه و با عصبانیت سرش داد میکشه: 《 وات د فاک! داری چه غلطی با دیوار سوپر مارکت من میکنی؟! 》 گرچه چانیول نمیدونه با هنرمند محبوبش ملاقات کرده، اما وقتی بهش پیشنهاد میشه جزو بادیگاردهای پسر آقای بیون شه درخواست منشیِ بکهیون رو رد نمیکنه! ? بـرش: - بهم یه امضا میدی؟ بکهیون خودش روی کانتر نشوند تا یقه ی چان رو بگیره. + امضا چه کوفتیه؟ میتونم زیرت برات جون بدم لعنتی! - من استریتم عزیزم..‌‌. سعی نکن اغوام کنی چون ممکنه خندم به جایی برسه که حالم ازت بهم بخوره!
🍭Traditional Marriage🍭[Completed] by Viaiba
Viaiba
  • WpView
    Reads 12,051
  • WpVote
    Votes 2,170
  • WpPart
    Parts 5
🍭 Traditional Marriage 🍭 ازدواج سنتی Couple : Chanbaek Genre : Omegavers , Fluff , Comedy ، Mpreg Channel : @viasstory 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭 بکهیون یه امگاست ... یه امگای ساده نه ..یه امگای دست و پا چلفتی .. کسی که توی ۷ سالگی خونشون و با گاز شهری اتیش زد چون فقط میخواست یه نودل ساده برای خودش درست کنه .. یا وقتی که ۱۰ سالش بود تلویزیون خونشون و شکست چون فکرمیکرد میتونه وارد دنیای انیمه ای داخلش بشه .. حتی وقتی ۱۵ سالش بود برادر کوچیکترشو توی مغازه اون سر شهر گرو گذاشت چون فقط میخواست نودل بیشتری از مغازه دار بگیره .. برای همین بود که هیچ آلفایی نزدیک بکهیون ۲۵ ساله نمیشد ...هیچ آلفایی دلش نمیخواست یه همچین اعجوبه ای رو کنارش داشته باشه برای همین بکهیون هر روز بیشتر از قبل از خودش متنفر میشد و حس میکرد باید تا اخر عمر توی تنهایی بپوسه ... البته همه اینا قبل از این بود که پدرش براش یه آلفای جذاب و قدبلند به اسم پارک چانیول جور کنه ... ازدواج سنتی اونقدرام که دیگران میگفتن بد نبود نه؟؟