Best
12 stories
𝐓𝐡𝐞 𝐇𝐨𝐥𝐲 𝐓𝐡𝐫𝐨𝐧𝐞 |𝐒2| [𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽] by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 1,766
  • WpVote
    Votes 199
  • WpPart
    Parts 20
عشق، منطق، انتقام این داستان پیش رویتان است... - سریر مقدس فصل دوم [پایان یافته]
𝑻𝒉𝒆 𝑯𝒐𝒍𝒚 𝑻𝒉𝒓𝒐𝒏𝒆 || [Completed S 1] by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 4,904
  • WpVote
    Votes 663
  • WpPart
    Parts 23
• توضیحات داستان: ❞ من برات خطرناکم‌. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝ سریر مقدس. داستانی درباره‌ی انتقام‌های خونین، قلب‌های آتشین و بوسه‌های زهرآگین. شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سال‌هاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکه‌ی زیبا ولی نادان کاملور نقشه‌ی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزاده‌ی طرد شده را به عنوان فرمانده‌ی ارتشش بر میگزیند. حالا، او در اسارت دروغ‌هاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغ‌ها هر لحظه تنگ‌تر میشود... - سریر مقدس فصل اول [پایان یافته]
Silent pleasure ( Translation Ver ) لذت خاموش by pinkksaturnn
pinkksaturnn
  • WpView
    Reads 10,753
  • WpVote
    Votes 1,374
  • WpPart
    Parts 25
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ نام فیک : Silent Pleasure 🖤لذت خاموش🖤 ترجمه شده نویسنده :J_Marchel ( StupidButCute00 ) #دختر-پسری رومنس _ هپی اند _درام jungkook & jia ❤ 3 #boyxgirl🔥 2 #Jungkook🔥 #6بنگتن 🔥 روز های آپ هر هفته دوشنبه و جمعه ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ (ازت محافظت میکنم و همیشه کنارت خواهم بود جیا ) قرمز رنگ جالبی برای ابراز احساساته، چون پایانی برای هر دو طرفه. از یک طرف شادی و علاقه و عاشق شدن هست و از طرف دیگه درگیر شدن و حسادت وخطر و ترس، عصبانیت و خسته شدن❤❤
Portrait |Jungkook by scribe_nyx
scribe_nyx
  • WpView
    Reads 13,181
  • WpVote
    Votes 1,285
  • WpPart
    Parts 23
بعضی وقتها سختترین ضربههای زندگیمونو از کسایی میخوریم که با تمام وجود عاشقشونیم کسایی که فکر میکنیم تا ابد کنارمون میمونن و هیچ وقت ترکمون نمیکنن اما چی میشه اگه یه روز بیخبر غیبشون بزنه؟ وزمانی که با نبودشون کنار اومدیم یکدفعه سر و کلشون پیدا بشه آیا شعله عشقی که به زحمت خاموشش کردیم دوباره روشن میشه؟یا از اون مهم تر آیا اون شخصو میبخشیم؟ ژانر: عاشقانه، جنایی، زندگی روزمره شخصیت های اصلی: جونگ کوک، نامجون، سوکجین، تهیونگ، ایسول
✨MIRACLE✨ by iii_bts
iii_bts
  • WpView
    Reads 21,649
  • WpVote
    Votes 1,415
  • WpPart
    Parts 9
__completed__ معجزه ی من... توی تاریک ترین روزای زندگیم... وقتی که همه چیز به هم ریخته بود... تو پا گذاشتی توی دنیام... نمیدونم چی شد و چطور شد اما... حالا که دارمت... یا بهتر بگم... داریمت ، همه چیز خیلی راحت تره... __________________________________________ داستان از جایی شروع میشه که سولوییست معروف کره ، همسرش رو توی سانحه ی تصادف از دست میده... بعد از این واقعه ی شوم... درست وسط تاریک ترین روزای زندگی جونگ کوک، دختری پا میذاره توی زندگیش که ... توجه: ⭕خواننده بودن جونگ کوک در این فیک ربطی به زندگی واقعی او ندارد⭕ __________________________________________ مشخصات مینی فیک: کارکتر ها: جئون جونگ کوک، یوجین، هه جین و ... ژانر: درام، دختر پسری، هپی اند وضعیت: کامل شده نویسنده: iii_bts
The Diary (دفتر خاطرات) by roseisflwr
roseisflwr
  • WpView
    Reads 45,211
  • WpVote
    Votes 3,020
  • WpPart
    Parts 45
دفتری که پر از حقایق پنهان و راز هاست دفتری که توی یک بعد از ظهر دل انگیز به دست جئون جونگ کوک رسید توی اون چه چیزی نوشته شده بود؟ خاطرات ؟ درد و دل ؟ couple:استریت genre:انگست ،درام ،عاشقانه ،معمایی ،اسمات .......................................................................................... تاحالا دردیو تجربه کردید که نتونید تحملش کنید ؟ نتونید با هزار جور مسکن آرومش کنید ؟ پیش انواع دکتر ها و ساقی ها برید اما اون ها فقط حالتونو بدتر کنن ؟ فکر کنم اون هم همچین دردیو تحمل میکرد ..
𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 | سیاه قلب by btsfic696
btsfic696
  • WpView
    Reads 44,477
  • WpVote
    Votes 3,327
  • WpPart
    Parts 30
گاهی آدم‌ها در آتش نمی‌سوزند، در خاطره‌ای نیمه‌تمام خاکستر می‌شوند. نرا، دختری که به دنیا آمد تا مقصر باشد، در شبی تاریک جا گذاشته شد. جونگوک، پسری که همیشه برای دیگران جنگید، در همان شب همه‌چیز را فراموش کرد. سال‌ها گذشت، زخم‌ها عمیق‌تر شدند، و حالا آن دو در دو سوی یک بازی خون‌بار ایستاده‌اند. یکی با حافظه‌ای تار، دیگری با قلبی سیاه‌تر از هر گذشته‌ای... «منو یادت نیست، آره؟» «اسم تو رو همه فراموش کردن... حتی خودت.» «اما من هیچ‌کسو یادم نرفته... هیچ‌کسو.» •پایان یافته• 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ↳ᴊᴋ & ɴᴏʀᴀ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ↳ᴍᴀғɪᴀ,sᴍᴜᴛ,ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ،ᴍʏsᴛᴇʀʏ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 ↳ɴᴏᴜʀᴀ ★·.·'¯'·.·★ 𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦 ↳ʙᴛsғɪᴄ696 درحال ویرایش
꧁𝖤𝗉𝗂𝗉𝗁𝖺𝗇𝗒-𝗦1꧂ by Vitoria_wrt
Vitoria_wrt
  • WpView
    Reads 469
  • WpVote
    Votes 57
  • WpPart
    Parts 7
بوی کارامل و قهوه‌ای که در خیابان‌های منتهی به ایفل گیرنده‌های بویایی هر کسی را نوازش می‌کرد؛ عاشقانه‌های ادبی دختری اوکراینی و پسری که به شوق او نفس می‌کشید... تنها چیزی بود که قرن ۱۹ را به تصویر می‌کشید. کیم تهیونگ پسر نوازنده‌ای اهل کره جنوبی بود که به خاطر دعوا بر‌ سر ارث و میراث ناچار به فرانسه، قلب ادبیات جهان در قرن ۱۹ سفر کرد. اما طی دیدارش با نویسنده‌ای اوکراینی تمام سختی‌های این مسافرت سخت به کامش راحت شد ولی در پس تمام این اتفاقات؛ این جدایی بود که انتظارشان را می‌کشید. و داستانی که شاید بازنویسی دیگری باشد تا جهان همیشه و تا ابد عشق موسیو کیم به مادام کارتر را در گوش مردمانش زمزمه کند! به‌راستی یاد این داستان در کجا جاری می‌ماند؟ در قلب و روح جهان... در تاج پادشاهی و یا در ملودی های آن موسیقی...؟ روز های آپلود: جمعه ها
᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 by Aristya_1016
Aristya_1016
  • WpView
    Reads 25,478
  • WpVote
    Votes 2,898
  • WpPart
    Parts 16
،، وضعیت: پایان یافته 𓏲 ⤎ کیم تهیونگ مرد موفقی که توی هیچ چیز شکست نمی‌خورد و نمونه کامل یک انسان کامل بود، تنها توی یک چیز شکست خورده بود. خانواده! بعد از مرگ تنها همسر و معشوقش، مجبور بود دخترش کیم مینی، که مسئول مرگ مادرش بود رو بزرگ کنه. بچه‌ای سیزده ساله که تنها در طلب خواستن مهر پدری بود که بهش بی‌توجهی می‌کرد. اما با ورود به چهارده سالگی و پارک جیمینی که توی مدرسه باهاش آشنا شد، اوضاع رو خیلی جالب‌تر می‌کرد! ⋅───╼─╾───⋅ - تا حالا شده یک بار بغلت کنم؟ تاحالا شده سرت رو نوازش کنم؟ اصلا تاحالا شده تو رو "دخترم" صدا بزنم؟! خودش جواب همه این‌ها رو می‌دونست. جواب همه این سوال‌های بی‌رحمانه و شرم‌آور یک "نه" بزرگ بود! - تو فقط خون منو توی رگ‌هات داری ولی هیچوقت توجه پدرانه منو نداشتی و نخواهی داشت! ᝰ Couple: ⤷ Kim Minnie x Park Jimin ⤷ Kim Taehyung x Park Soo yi ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Angst ⤷ Dram ⤷ School Life
᭝‌ 𝐒𝐞𝐫𝐞𝐧𝐝𝐢𝐩𝐢𝐭𝐲 by Aristya_1016
Aristya_1016
  • WpView
    Reads 25,249
  • WpVote
    Votes 3,242
  • WpPart
    Parts 74
،، وضعیت: پایان‌یافته𓏲 ⤎ زمانی که مین تیا از فشار زندگی نکبت‌بارش می‌خواست به زندگی خودش خاتمه بده، یک سانحه توی نظام هستی به وجود اومد. شاید تیا از درون مرد اما جسم اون هنوز زنده بود! یک سفرِ روح، شخصی رو از گذشته به آینده کشوند و در جسم اون زنده کرد. پارک تانیایی که توی تاریخ به زنی بی‌رحم مشهور بود حالا در جسم ضعیفی چشم باز کرده بود تا سرنوشتش رو کامل کنه. شاید تانیا دلش می‌خواست زندگی جدیدی رو شروع کنه اما خون یک نفر روی دست‌هاش سنگینی می‌کرد و به قتل متهم بود. عشق چطور؟ جونگ کوک می‌تونست قلب سرد اون رو گرم کنه؟ ⋅───╼─╾───⋅ جونگ‌کوک با انگشت شست مشغول نوازش گونه نرمم که به خاطر اشک‌ نسبتا مرطوب شده بود، شد. خشکی لب‌هام باعث می‌شد طعم بوسه‌ای که داشت بهم هدیه می‌داد مزه درد و عجز بگیره. - می‌ترسم از روزی که مجبور باشم این لب‌های باریک و این آغوش امن رو رها کنم و برم. با چشم‌هایی که تنها به لب‌هام خیره بود و چونه‌ام رو نگه داشته بود، زمزمه کرد: - نترس به خاطر اینکه حق همچین کاری رو بهت نمی‌دم... هر جا تو باشی من هم همون‌جا هستم چون ستاره همیشه کنار ماهِ تیره‌اش می‌درخشه! ᝰ Couple: ⤷ Jeon Jungkook x Min Tia ⤷ Park Jimin x Kim Hara ⤷ Luhan x Park Tanya ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Fantasy ⤷ Historical ⤷ Mystery ᝰ UP: یک‌بار در هفته