اونایی که منتظر پارت جدیدشونم
26 story
Love Is A Word, You Gave It A Name [L.S] بقلم eyasmin
eyasmin
  • WpView
    مقروء 7,003
  • WpVote
    صوت 1,177
  • WpPart
    أجزاء 24
ROMANCE || - بعد از بیست سال توي صنعت وحشي بيزنس فيلم، لويي تاملینسون سعي داره آرامش ذهنیش رو توي شمال اروپا پیدا کنه، جاییکه خورشید به سختي غروب میکنه، بار ماریا همیشه بازه و هريِ جوان، یه برق غیرقابل مقاومت توي چشماش داره. On AO3 : CuckooTrooke - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮, 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙫𝙚 𝙩𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙚𝙙 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙗𝙤𝙤𝙠 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙩𝙝𝙚 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧'𝙨 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣.
Vas happenin  [L.S | Z.M] بقلم _FadedSun_
_FadedSun_
  • WpView
    مقروء 438
  • WpVote
    صوت 83
  • WpPart
    أجزاء 6
پشت آپدیت های فراوانی که ما دایرکشنرها دریافت میکنیم، چه خبرهایی در جریان است؟ [1D]
Relief next to me L.S بقلم Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    مقروء 1,088
  • WpVote
    صوت 177
  • WpPart
    أجزاء 11
چی میشه وقتی یک نانوا و یک طراح گرافیک از طریق یه آگهی توی سایت "Craigslist" همدیگه رو ملاقات میکنن؟؟؟؟ سرنوشت، دوستی، غذا، و شاید بیشتر..... 《Craigslist: یک سایت تبلیغاتی درمورد خرید و فروش و استخدام و انواع خدمات است.》 این داستان من نیست. من فقط به فارسی ترجمه ش کردم. credit to: Dolce_piccante On AO3
SwanFire بقلم erodawoods
erodawoods
  • WpView
    مقروء 1,526
  • WpVote
    صوت 243
  • WpPart
    أجزاء 9
تمام تار و پودم به تو وصل بود، پینه شده بر زخم‌های قدیمی‌ات... هنوز هم هست. کیلومترها فاصله داری، اما حس می‌کنم ناخوش‌احوالی. آن‌قدر بد قلبم را شکستی که صدایش به گوش دنیا رسید، آسمان گریست، خورشید و ماه از درد من پنهان شدند. راستش را بگو... بابت این دوری ناراحتی؟ یا فقط منم که هنوز در این ویرانی مانده‌ام؟ نفسِ ریه‌های آلوده‌ام، خودت رفتی، رها کردی... یادت هست؟ می‌گفتی از رفتن می‌ترسی، اما رفتی... فرار کردی... از منی که برایت مُردم. کاش مرده بودم، ولی این کابوس... کابوس رفتن تو بخاطر هیچ، واقعی نمی‌شد.
+16 أكثر
The 30 Day smut challenge (L.s)Persian translate  بقلم 00Libraaaaa
00Libraaaaa
  • WpView
    مقروء 4,839
  • WpVote
    صوت 317
  • WpPart
    أجزاء 10
یه چالش سی روزه سکس بین یه زوج هات 💦 ترجمه شده کاپل :لری استایلینسون Libra
My husband,My sir[L.S] بقلم 1D2003story
1D2003story
  • WpView
    مقروء 411,006
  • WpVote
    صوت 47,964
  • WpPart
    أجزاء 97
_له کردن قلبی که صاحبشی توی مشتت انقدر راحت بود عزیزکرده ی آلفا؟ Larry BDSM husbands Mpreg ⚠محتوای داستان تجاوز،خشونت فیزیکی،فحاشی و... هست.
Bring Your Body Baby (I Could Bring You Fame) [L.S] بقلم eyasmin
eyasmin
  • WpView
    مقروء 5,391
  • WpVote
    صوت 1,136
  • WpPart
    أجزاء 16
COMPLETED || EDITED SPORT ROMANCE || - تابستان سال ۲۰۱٥، جاييكه هري ۱۸ ساله، تازه دبیرستان رو تموم کرده و بعنوان یه واتربوي توي تیم فوتبال موردعلاقه‌اش مشغول به کار شده. وظایفش خیلي ساده‌اس: ⟨ آماده باشه که به بازیکنا آب و حوله بده.⟩ ولي ظاهراً این شامل لويي تاملینسون، بازیکن ۲۳ ساله‌اي که تازه به پاري سن ژرمن منتقل شده، نمیشه؛ چون اون دوست داره کار هري رو خیلي سخت‌تر از چیزي که هست بکنه!. Word Count: 80,000 On AO3 : Theboyfriendstagram - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮, 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙫𝙚 𝙩𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙚𝙙 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙗𝙤𝙤𝙠 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙩𝙝𝙚 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧'𝙨 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣.
Victorian Boy [L.S] بقلم eyasmin
eyasmin
  • WpView
    مقروء 7,680
  • WpVote
    صوت 1,854
  • WpPart
    أجزاء 27
COMPLETED || EDITED VICTORIAN ROMANCE || - هري، دوك باکرهٔ سامرست، چیز زیادي از عشق نمیدونه، درحالي که لويي، دوك زیرك واروئیك، شاید زیادي میدونه. وقتي این دو دوك براي شکار روباه بیلزدیل در یورك دور هم جمع میشن، هري خودش رو توي تخت لويي پیدا میکنه. اما وقتي رازهایي از گذشتهٔ تاریك لويي آشکار میشه، هري میترسه که فقط روباه نیست که شکار شده!. Word Count: 85,000 On AO3 : Audreyhheart - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮, 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙫𝙚 𝙩𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙚𝙙 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙗𝙤𝙤𝙠 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙩𝙝𝙚 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧'𝙨 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣.
Violet♡[Ziam] Season 1 Completed بقلم ngra20
ngra20
  • WpView
    مقروء 160,516
  • WpVote
    صوت 22,049
  • WpPart
    أجزاء 92
بقراط میگه هر آدمی یکی از رنگ های آبی، قرمز، سبز یا زرده اما من میگم تو ویولتی... زیباترین تناژ بنفش💜 "اگه روحیه حساسی دارید خوندن این بوک رو بهتون پیشنهاد نمیکنم" آپ نامنظم
+11 أكثر