خلاصه: جیمین و جونگوک تو سن دوازده سالگی بخاطر یه اشتباه بچه دار میشن...... و حالا اون بچه پونزده سالشه...... ژانر: عاشقانه،خانوادگی ،درام، غم‌ انگیز، امپرگ،امگاورس couple: kookmin وضعیت: پایان یافته

جیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین که نگران بود به عنوان خدمتکار پاشو به عمارت کیم ها گذاشت. بنظرتون جیمین میتونه بین آدمای عجیب اون عمارت بمونه و مراقب و حامی پسراش باشه؟ قسمتی از فیک: هانول دستمو گرفت و مجبورم کرد از صندلی بلند شم ●تا همین الانم نگاهشون به امگام داره اذیتم میکنه سئوک درحالی که کمرمو گرفته بود تا به بقیه آلفاها بفهمونه که نگاهشونو کنترل کنن گفت: ○لطفا روی امگای من میم مالکیت نذار جناب رسما بینشون در حال خفه شدن بودم: +هی پسرا کی گفته من امگای شمام؟ من خودم آلفا دارم که هنوز پیداش نشده سئوک زیر لب گفت: ○کاش همونجوری گم بمونه چون میکشمش _______________________________________________________ کاپل:ویکوکمین-_ویکوک(اولش ویکوک کاپلن)-نامجین-سپ ژانر: امگاورس-تریسام-امپرگ(احتمالا)-انگست-عاشقانه-کمی طنز و... زمان آپ: پنجشنبه هرهفته توی خلاصه نویسی خوب نیستم‌ یه سر بزنید به فیک شاید خوشتون اومد خوشحال میشم به فیکام سر بزنید

همه چیز برای امگا جیمین و الفا جونگ‌کوک از جایی شروع شد که جیمین به عنوان پرستار وارد اون خونه شد کاپل:کوکمین ژانر:امگاورس،امپرگ نویسنده:jikookun_dudaklari@ مترجم:mijoo105728@

کاپل: یونمین، ژانر: هیبرید، فلاف، کمی اسمات (پایان یافته****) کی میتونه یونگی ای که بعد از مرگ پدر و مادرش دیگه ادم قبلی نشد و خودشو تو کارش غرق کرد و به حالت قبل برگردونه؟..... ........ _اروم بدو میخوری زمین ~هیچم نمیشهههه ~اخخخ _بهت گفتم پیشی ~~~~ نویسنده: popsicle همشو از ذهن خودم نوشتم و از جایی اصکی نرفتم!!

جیمین پسر دوم خانواده خودخواه پارک عه! ولی چی میشه با گندی که برادر بزرگترش میزنه مجبور میشه با کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کنه؟ اونم در صورتی که اون دوتا خودشون بچه عم دارن! ~~~~~~~~~ جیمین با اعتراض اسم پدرشو صدا زد... + بابا ! - حرف نباشه جیمین...تو برای نجات خانواده ما باید این کارو بکنی! ~~~~~~~~~ اسم:hellish marriage(ازدواج جهنمی) کاپل: ویمینکوک،سپ، نامجین.. ژانر: ؟

یه وانشات طولانی ، هیجانی و عاشقانه از یونمین :)♡ همه چیز از جایی شروع میشه که جیمین توسط باند قاچاقچی شهر دزدیده میشه ! ژانر : ددی کینک - امپرگ - اسمات - خشن - جنایی کاپل : یونمین #YoonMin #Oneshot #Smut #Mpreg #Harsh #Criminal #DaddyKink

آنا ماریا، مترجم نابغه‌ای که تصادفاً اسرار مافیای بین‌المللی کودکان را می‌فهمد، توسط نیکولای "نیک" ایوانف-مرموزترین شکارچی زیرزمینی روسیه-دزدیده می‌شود. اما این شکارچی خونسرد، رازی دارد: او قربانیان را نمی‌کشد... نجات می‌دهد.

کتابی درباره‌ی ارواح و هیولاهای معروف ژاپن 1 in horror 1 in nonfiction

چی میشه اگه حرفه ای و البته احمق ترین بازی سازه دنیا یعنی بنگ شی ، این بار بجای کد و پیکسل ، دنبال شخصیت های واقعی بگرده و با بازی جدیدش دنیا رو زیر و رو کنه ؟ فاجعه دقیقا از همون جا شروع میشه که بنگ شی پشت میز کافه میشینه ، دفترش رو میزاره روی میز و با قیافه متفکر ، عینکش رو کمی بالا میده و مینویسه : «بازیکن شماره یک....کیم نامجون .....» ___________________ ژانر : کمدی _ رمزآلود _ عاشقانه _ تخیلی کاپل ها : نامجین _ سپ _ کوکویمین

«می‌دونی، ماه کوچولوی من... فرشته‌ها وقتی گریه می‌کنن، اشکاشون توی تاریکی می‌درخشه... و هر اشک، یه ستاره می‌سازه. می‌گن هر ستاره می‌تونه یه روز به عمر کسی اضافه کنه... ولی من... من فقط تماشا کردم. تماشا کردم که چطور ستاره ها یکی یکی از آسمون رها میشن من هر شب دست دراز کردم تا ستاره های جدید رو بچینم تو آسمون ولی آسمون همیشه یه نفس دورتر بود. و حالا... حالا دارم یاد می‌گیرم که بعضی آدم‌ها، برای چیدنِ ستاره‌ها به دنیا نیومدن... اونا فقط باید زیر نورشون بمیرن.» _____________________ مینی فیک✨ کاپل: تهکوک ژانر: درام _ عاشقانه _ فانتزی _غم انگیز _ سد اند