fiction yizhan
6 stories
⌈ 𝐑𝐞𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 ⌋ by KuiYangFiction
KuiYangFiction
  • WpView
    Reads 1,785
  • WpVote
    Votes 223
  • WpPart
    Parts 15
꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Pary ꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : Romance, Sci-fi, Angst, Fluff, Drama, Dark, Smut ꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : ZSWW وانگ ییبو پسری که عشق ممنوعه ای رو نسبت به پدرخونده‌ی جوونش حس میکنه.... پدری که برخلاف مردم عادی ژنتیک متفاوتی داره و روز به روز جوونتر میشه.
⌈ 𝐈𝐧𝐯𝐞𝐫𝐭𝐞𝐝 𝐂𝐥𝐨𝐜𝐤 ⌋ by KuiYangFiction
KuiYangFiction
  • WpView
    Reads 2,269
  • WpVote
    Votes 307
  • WpPart
    Parts 15
꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Morana ꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : Mysterious, Dark , Romance ꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : Lsfy وانگ ییبو و خانواده‌اش بعد از چند سال به شهرشون برگشتن تا اون خودش رو برای جانشینی شرکت و حرفه خانوادگی‌شون آماده کنه. تنهایی و محیط جدید به ییبو فشار آورده و در این بین شیائوژان رو می‌بینه.. کسی که ییبو تا حد مرگ ازش متنفره..
Patient Of the Bed Number 85 by KuiYangFiction
KuiYangFiction
  • WpView
    Reads 5,060
  • WpVote
    Votes 1,149
  • WpPart
    Parts 31
ییبو یه نقاش و بچه ی شاد و شوخی که طی یه ماجرایی زندگی گذشته اشو به یاد میاره و همه فکر میکنن دیوونه شده و میفرستنش تیمارستانی که جان دکترشه... حالا جان بعد دیدن ییبو دقیقا مثل ییبو داره گذشته اشو به یاد میاره... این داستان در دو بازه زمانی روایت میشه حال و آینده و این دو نفر تو آینده به طرز دردناکی از هم جدا شدن:) ꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Hana ꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : : Angst, Romance ꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : LSFY
Tunnel(کامل‌شده) by Mahshid_61
Mahshid_61
  • WpView
    Reads 3,275
  • WpVote
    Votes 706
  • WpPart
    Parts 11
تونل شون تسه سقوط کرد این چیزی بود که درست جلوی چشمهای ییبو رخ داد، اونم وقتی داشت تمام تلاششو می‌کرد که ماشین جان وارد اون تونل نشه... اما شد و ییبو دید که سقف تونل چطور پشت سر اون ماشین فرو ریخت حالا تیم امداد برای بیرون کشیدن جان از زیر آوار تونل داره اقدام می‌کنه و ییبو پشت دیوار تونل با جان حرف می‌زنه تا اونو برای لحظه نجات سرپا نگه داره بخشی از مکالمات: - ییبو! یه چیزی می‌گم نترس - این یعنی قراره تا سرحد مرگ بترسم - نه حالا تا اون حد، اینکه خاک زیر پام داره منو به داخل می‌کشه اونقدر هم ترسناک نیست 👈 هپی اند 👈 پایان یافته
professor (پروفسور) by baharan_kim
baharan_kim
  • WpView
    Reads 6,741
  • WpVote
    Votes 1,291
  • WpPart
    Parts 14
تایپ :جان تاپ تفاوت سنی : ۱۶ سال ژانر : فرا طبيعی، اسمات، انگست توضیح داستان: پروفسور شیائو سال ها در غم از دست دادن تنها دخترش زندگی می کنه با این همه تنهایی و مشکلاتش اون تحمل یه موجود عجيب و خلقه رو نداره
Dalia by Hana_a329
Hana_a329
  • WpView
    Reads 214
  • WpVote
    Votes 26
  • WpPart
    Parts 5
چی میشه اگر توی یه موقعیت عجیب دو تا ادم کاملا متفاوت با شرایط عجیب غریب باهم آشنا بشن و از قضا تبدیل به بهترین دوستای همدیگه بشن و بفهمن سولمیت همن؟ (من برای این نوشته ژانری انتخاب نمیکنم اما اگر دوست دارید تفکرات دو نفری که تو زندگی با هم هم‌مسیر شدن و باعث تغییرات هم میشن و بخونید این داستان برای شماست❤️) اگر دنبال اسمات و کیس هستید سراغ این داستان نیاید، اینجا فقط احساسات عمیق بین دوتا دوست که روحشون مکمل هم هست و میتونید بخونید امیدوارم از این داستان کوتاه همونقدر که من لذت بردم شماهم لذت ببرید و دوسش داشته باشید✨