ATEEZ
22 stories
Lost in dream  by fao_oti
fao_oti
  • WpView
    Reads 762
  • WpVote
    Votes 90
  • WpPart
    Parts 12
وویونگ تو دنیای خواب ها گم شده و کلید برگشتنش دست نگهبان دروازه‌ی‌ خواب سان هستش، چون نگهبان‌ها توسط خدایان انتخاب‌ شدن و قدرت مطلق دنیای خوابن. اما رسیدن به قلعه‌ی نگهبانان کار هر کسی نیست و همه می‌دونن که سان از فراری‌ها متنفره!
ROBIN HOOD 2 by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 2,020
  • WpVote
    Votes 277
  • WpPart
    Parts 12
(کامل شده) ژانر : رمنس ، پلیسی کاپل : سونگجونگ ، ووسان ، یونگی ، جونگسانگ نگاه دان هو به سمت در چرخید هونگ جونگ پلیس رو آورده بود، صدای شلیک گلوله توی فضای خالی پیچید... سونگهوا به اسلحه ی دان هو نگاه کرد :این بهترین مرگ برای توئه... باید بریم. افراد دان هو پسرا رو رها کردن و همراه دان هو از در پشتی بیرون دویدن. سونگهوا هیچ دردی رو احساس نمی‌کرد، مگه دان هو به کجاش شلیک کرده بود که دردی نداره. _وویونگ... وویونگ... تن سونگهوا لرزید... چرا برادراش داشتن این طوری وحشت زده اسم وویونگ رو صدا میزدن... مرد جوان به عقب برگشت... نگاش روی بدن وویونگ بالا و پایین میشد... چرا این همه خون روی لباس وویونگ ریخته... یقه ی برادرش رو گرفت و شروع کرد تکون دادنش :وویونگ... وویونگ... وویونگ... سر پسر جوان پایین افتاده بود :وویونگ سرتو بیار بالا... وویونگ به هئونگ نگاه کن... اومدم ببرمت خونه... وویونگ ،هئونگ میخواد ببرت خونه... عزیزم چشماتو باز کن... وویونگ چشماتو باز کن... خواهش میکنم چشماتو باز کن... سونگهوا با عجز وویونگ رو تکون میداد و ازش میخواست که چشماش رو باز کنه، هونگ جونگ و افرادی که همراهش بودن دنبال دان هو از در پشتی بیرون دویدن، سان ناباورانه به جسم وویونگ که غرق خون بود نگاه می‌کرد، پاهاش جلو میرفتن و تلو تلو می‌خورد :وویونگ... ووی...
رابین هود 3 by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 1,560
  • WpVote
    Votes 199
  • WpPart
    Parts 12
کامل شده ژانر : رمنس ، پلیسی کاپل : سونگجونگ ، ووسان ، یونگی ، جونگسانگ ، هیونشی(هیونسوک و یوشی ترژر) نگاه همه به تلویزیون بود ،اخبار داشت در مورد قتل یکی دیگه از سیاستمدارا می‌گفت :شب پیش دادستان لی به قتل رسید ،جنازه ی ایشون توسط راننده اش پیدا شده ،پلیس حاضر نیست هیچ صحبتی در این مورد با همکاران ما انجام بده . هونگ جونگ تلویزیون رو خاموش کرد :این سومین قتل به روش رابین هود...توی اداره ی پلیس اوضاع خیلی بهم ریخته ست ،رئیس پلیس سعی داره همه چی رو مخفی نگه داره اما می‌دونی که همیشه خبرنگار فضول پیدا میشه . _حالا باید چیکار کنیم ...این آدم وارد خونه ای شده که پر از دوربین و سگ و نگهبانه بدون اینکه دیده بشه ...وزیر لی رو کشته و از خونه خارج شده . سان کنار وویونگ نشست :پیداش میکنیم نگران نباش . وویونگ خنده ای عصبی کرد :چی داری میگی سان ...مگه با یک احمق طرفی که میگی پیداش میکنیم نگران نباشم ...زده 3 نفر رو کشته ما هنوز نمی‌دونیم چند نفرن بعد میگی نگران نباشم . از روی مبل بلند شد و به تلویزیون اشاره کرد :اگه همین طوری ادامه پیدا کنه همه اخبار پر میشه از رابین هودی که یک قاتل روانی و آدمای بیگناه رو می‌کشه...حالا بهم بگو چطوری آروم باشم .
ROBIN HOOD1 by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 2,748
  • WpVote
    Votes 343
  • WpPart
    Parts 16
(کامل شده) ژانر : رمنس ، پلیسی کاپل: سونگجونگ ، ووسان ، یونگی ، جونگسانگ نگاه هونگ جونگ و معاون وزیر به سمت سان چرخید :این تیره... هونگ جونگ تیر رو از دست سان گرفت :دست سازه... سان کاغذی رو به سمتش گرفت :هئونگ اینم باهاش بود. هونگ جونگ کاغذ رو باز کرد :جناب معاون وزیر نام سو جونگ... بهتره بدونی پولهایی که ازت برداشتم سهم اونایی که ازشون دزدیدی... سهم بچه هایی که والدین شون رو به خاطر اون ساختمونی که تو درست کردی و خراب شد از دست دادن. رابین هود حق مظلوم رو از ظالم میگیره. _رابین هود... هونگ جونگ زیر لب تکرار کرد :رابین هود...
نیلوفر آبی  by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 1,619
  • WpVote
    Votes 200
  • WpPart
    Parts 26
نیلوفر آبی 🪷 کامل شده کاپل : ووسان ، سونگجونگ ژانر ، رمنس ، پلیسی _تو این قدر پستی که حتی به پسر خودت هم رحم نمیکنی و اونو داخل همچین کثافتی کشیدی. _تو که میدونی سربازرس... این شغل خانوادگی ماست... بعد از من پسرم صاحب همه ی ایناست، این چیزیه که خودشم دوست داره... پسرم بهش نشون بده. لرزش بدن وویونگ داخل کمد بیشتر شده بود، این حرفا حس خوبی بهش نمیداد، صدای شلیک گلوله و جیغ مادرش باعث شد پسرک حتی نفس کشیدن رو هم از یاد ببره :یوبو... جی چان... جی چان... صدای شلیک دوم و صدای مادرش قطع شد :خونه رو بگردین مطمئنم پسرشون هم خونه ست. در اتاق باز شد، پسر جوان در حالی که اسلحه ای به دست داشت پا داخل اتاق گذاشت، با دقت و چشمایی سرد اطراف رو نگاه می‌کرد که کمد بزرگ داخل اتاق نظرش رو جلب کرد. به سمتش رفت و آروم درش رو باز کرد، پسری مچاله شده توی خودش در حالی که بدنش میلرزید و سرشو روی زانوهاش گذاشته بود اونجا نشسته بود. وویونگ هر لحظه منتظر بود صدای شلیک گلوله رو بشنوه و دردی زیاد بدنش رو پر کنه، اما به جاش صدایی سرد و یخی شنید :اینجا کسی نیست. سر وویونگ کمی بالا اومد، دستی اسلحه به دست رو دید که روی ساعد دست صاحب صدا خالکوبی یه نیلوفر آبی بود.
📍♟️🏫Hell school for rich kids🏫♟️📍 by Hastishahriye
Hastishahriye
  • WpView
    Reads 2,649
  • WpVote
    Votes 388
  • WpPart
    Parts 14
● چی میشه اگه بچه هایی خودخواه، از خوانوادهایی پولدار اونقدر مشکل و دردسر ساز باشن که حتی به حرف های والدین هاشونم گوش نکنن و توی دبیرستان هاشون مشکل درست کنن و هی از دبیرستان هاشون اخراج شن موجب بشه که والدین هاشون از دستشون عصبانی و خسته بشن، و چی میشه اگه والدین اونا، بچه هاشون رو به دبیرستان کانزاس که خیلی دور از شهر سئول هست ببرن، که از بقیه دبیرستان ها خیلی متمایز هست، و حتی بچه ها متوجه شن که دبیرستان کانزاس به دبیرستان قبلیشون شباهتی نداره و خیلی ترسناک‌تر آنچه که فکر میکنن هست و چی میشه این موجب بشه که اونا بچه های خودخواه باهمدیگه دوست بشن و نقشه بکشن تا از اون دبیرستان جهنمی فرار کن● group memebrs" straykids_ itzy_ ateez_ gidel_ bts_ blackpink_txt_ ateez" couples" hyunlix_ minsung_chagnin_ chanmin_ kookv_ jenlisa_ woosan_ soosho(maybe) yuyeon_ yeonbin" ژانر: مدرسه ای_ عاشقانه ای_معمایی_ کمی طنز_ خونین_ دارک_ رومنس_ کمی ترسناک، و کمی جنایی( کمی). ●توجه" تو بالا که اسم گروه ها رو نوشتم، از داخل شیپ های معروف اون گروه هست مثلا استری کیدز هیونلیکس، یا بلک پینک، جنلیسا یا توی بی تی اس تهکوک● و توجه ۲= ای کسانی که به این نویسنده مشکل دارن و هی میان بعد از خوندن فیک بنده رو به فحش میبندن، خواهشا از اول نخونین که بعدش بیاین فحش بدین که دوست نداشتیم یا این چیه از الان دارم
Blue Umbrella | چتر آبی by Monilllaa
Monilllaa
  • WpView
    Reads 30,278
  • WpVote
    Votes 4,336
  • WpPart
    Parts 30
وویونگ در آستانه سالگرد جداییش از سان یه تصمیم احمقانه می‌گیره، اینکه به همه بگه با فلیکس تتو آرتیست معروف کره خوابیده. Couples: Woosan , Hyunlix , Minsung کمدی، روزمره، رومنس
I Turned Into A Girl! (Woosan) by SanShineAfterRain
SanShineAfterRain
  • WpView
    Reads 17,245
  • WpVote
    Votes 3,276
  • WpPart
    Parts 27
"این چه جهنمیه؟!!..من..بدنم.." محض رضای خدا!!اون هیچ‌کاری نکرده بود که باعث بشه بدنش همچین رشدی کنه!! اون چهره ای دخترونه داشت.. سان طی یه شب به یه دختر تبدیل شده بود و این مسئله داشت دیوونش میکرد! Ateez - Woosan
🔮THE SPELL🔮 by san_thats_me
san_thats_me
  • WpView
    Reads 1,779
  • WpVote
    Votes 331
  • WpPart
    Parts 7
[تمام شده✅] چند تا جوون کنجکاو که دنبال شایعه ی طلسم جنگل سیاه راهی اونجا میشن... چی درانتظارشونه؟... 🔮کاپل:یونهوا_مینجونگ_ووسان_جونگسانگ🔮 🔮ژانر:درام_ترسناک_ماوراءالطبیعه🔮 سلاممم هه سان هستم🤩🔮 امیدوارم دوسش داشته باشین❤❤❤🙌🏻
+6 more
FxxkBoys' Karma | Woosan | by SanShineAfterRain
SanShineAfterRain
  • WpView
    Reads 5,915
  • WpVote
    Votes 617
  • WpPart
    Parts 27
"اگر ما شماره ی 2ییم پس حتما کسی شرورتر از ما وجود داره، اینطور فکر نمیکنی؟" "شماره ی 2یید چون شماره ی 1 خودِ شیطانه!" کارما وجود نداره. این چیزی بود که وویونگ فکر میکرد. ولی حالا اون مجبور بود که به خاطر تمام کارهاش خودش رو بارها بکشه..و بدتر از اون، وویونگ با چوی سان یه جا گیر افتاده بود! کارمای اون این بود! عاشق پسری شه که از کشتن هیچ ترسی نداشت!