Kookv
52 stories
Strange Start [kookv] by mobinaashabi
mobinaashabi
  • WpView
    Reads 48,297
  • WpVote
    Votes 5,531
  • WpPart
    Parts 22
«شروع عجیب» "درحال آپ..." جئون جونگ‌کوک معتقده که به‌جز کارش و دخترش عاشق هیچکس نمی‌تونه باشه... اما وقتی جفت حقیقی‌تون رو پیدا می‌کنید مهم نیست نظرتون راجبش چیه به هرحال نمی‌تونید اون رو با کسی به غیر از خودتون ببینید! این داستان یک عشقِ پر ماجراست... . ✨️بخشی از متن فیکشن: جونگ‌کوک اروم روی تهیونگ خزید و با گرفتن مچ پاهاش، دستور داد: - وقتشه پاهات رو برای آلفا باز کنی، امگا. تهیونگ که از لذت شنیدن امگا، گرگ بی‌قرارش از خود بی‌خود شده بود، با حس کردن خیسی بیش از حد شلوارش، ناله‌ی بلندی کرد. - هیش‌... بهتره صدات رو کنترل کنی. تو که نمی‌خوای رز کوچولو با صدات از خواب بیدار شه کارامل! ژانر: امگاورس، اسمات، رومنس،کمدی زمان‌آپ: جمعه_ منظمه کاپل: کوکوی(ورژن ویکوک داخل پیج) کاپل فرعی: یونمین_ نامجین ●wrιтer: #mobina & #Camomile 𝑩𝑳𝑨𝑪𝑲 𝑺𝑾𝑨𝑵
𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash
A_by_Atash
  • WpView
    Reads 523,911
  • WpVote
    Votes 54,615
  • WpPart
    Parts 37
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد. نمیخوام پارتی رو جا بندازین که بعدش گیج بشین⚘️ *حتما اینکارو بکنین خیلیا پارت جا میندازن. coples: Kookv,Yoonmin and secret ganre: omegavers/smut/mafia/boyXboy/action/empreg/soft daddy kink/agenst/harsh/happy ending and others.
Affliction  by ErienneKim0
ErienneKim0
  • WpView
    Reads 140,845
  • WpVote
    Votes 12,075
  • WpPart
    Parts 55
جئون جونگکوک، کسی که دقیقا‌ً مثل یک آفت درست وسط زندگی کیم‌ تهیونگ افتاده، یک بوکسور ماهره،ولی تهیونگ اینطور فکر نمی‌کنه، به‌نظر تهیونگ، جونگکوک بداخلاق‌ترین، بی‌ادب‌ترین، و بدترین آدمی هست که اون به چشمش دیده. ولی مرز بین عشق و نفرت، یک مرز باریکه. و اون‌ها باید از اون مرز بگذرن تا متوجه بشن قراره چه اتفاقی براشون بیفته.
In The Colour Of Acacia by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 503,593
  • WpVote
    Votes 50,485
  • WpPart
    Parts 57
- این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: کامل شده «این فیکشن، امگاورس نیست»
Kookv | رد نیش  by cafune_ii
cafune_ii
  • WpView
    Reads 152,332
  • WpVote
    Votes 22,212
  • WpPart
    Parts 72
وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد
Before you (I thought I had it all) | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 329,056
  • WpVote
    Votes 32,169
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانوهاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره‌ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره‌ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیزها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه‌هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش‌تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em. ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (Es_and_Em), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.
+13 more
Strawberry farm||Kookv by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 241,666
  • WpVote
    Votes 26,000
  • WpPart
    Parts 38
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 297,864
  • WpVote
    Votes 27,415
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
𝑊𝑖𝑛𝑡𝑟𝑦 by Alyonaishere
Alyonaishere
  • WpView
    Reads 23,573
  • WpVote
    Votes 2,726
  • WpPart
    Parts 22
𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝑊𝑖𝑛𝑡𝑟𝑦 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠𝑒, 𝑀𝑝𝑟𝑒𝑔, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑆𝑚𝑢𝑡 𝐴𝑢𝑡ℎ𝑜𝑟: 𝐴𝑙𝑦𝑜𝑛𝑎 🌨خلاصه: تهیونگ، تجربه‌ی یک شکست تلخ توی گذشته‌ رو داره. موضوع پنهان اعتیادش، بعد از اتفاق تلخی که برای خودش و همسر آلفاش رخ می‌ده، برملا می‌شه و همه‌ی تقصیرها به گردن امگایی می‌افته که قضیه رو‌ مخفی کرده بوده. حالا زندگی اون دونفر به مرز یخ‌زدگی و فروپاشی رسیده؛ جایی که برای ذره‌ای امید، باید دست‌ و پا زد...
dear(عزیزکرده) by im-not-arshyabro
im-not-arshyabro
  • WpView
    Reads 52,570
  • WpVote
    Votes 5,148
  • WpPart
    Parts 23
اسم:dear(عزیزکرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس:تاریخی:امپرگ،اسمات و علمی تخیلی.... کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان کیم معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستن همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون کیم ها رو داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فرد چینی که که سفیر پادشاهیه چین بود توی بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو با زور با خودش تا گیشا خونه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندن کیم بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاق گیشا خونه آویزون میکنه و خودکشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان کیم امگایی از خون خودش نداشتند و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود تهیونگ کوچولوی ما این نفرین شکسته شد روز های اپ:تموم شده این بوک خیلی گوگولی مگولیه و دردسر های بزرگی نداره خیلی ساده و شیک میرن سر خونه زندگیشون فقط اون وسط یکم،یکمممم مشکل پیش میاد و این حرفا🎀 🎀ورژن ویکوک تو ی همین اکانت با همین اسم🎀