‌jeayco
103 stories
"𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘄𝗶𝗳𝗲" by lOreAL____
lOreAL____
  • WpView
    Reads 108,280
  • WpVote
    Votes 13,406
  • WpPart
    Parts 43
تهیونگ و جونگکوک هفت ساله که ازدواج کردن ،اما این ازدواج فقط توی کاغذ ثبت شده و چیز بیشتری نیست،حتی پسر پنج سالشون هم این رو تغیر نمیده . ____________________ _احتمالا نشئه ای که این حرف و میزنی ولی ازت میخوام که دیگه تکرارش نکنی،خواهش میکنم،چون باعث میشه من باورش کنم و بعد همش حرف های قشنگی مثل این به همدیگه میزنیم و بعد من احمق هر شب با یه عالمه فکر و یه لبخند بزرگ خوابم میبره،اون موقست که مثل یه احمق بهت میگم که دوست دارم و شاید تو هم دوباره بگی که اره تو هم برام مهمی،و در نهایت یه روز از خواب بلند میشی و تصمیم میگیری که دیگه بهم اهمیت ندی،به همین سادگی همه ی حرفاتو پس میگیری،بهم نگو که این کارو نمیکنی چون میکنی،دقیقا مثل کاری که با بقیه انجام دادی!.. • • • NAME ‏ະ همسر فراموش شده GENRE ‏ະRomance'omegaverse'Drama'Smut' Thriller'Mystery'Tragedy' COUPLE ‏ະ kookv،... AUTHORະ AFRA هر دوشنبه و جمعه منتظر پارت جدید باشید 🌸🍃
Strange Start [kookv] by mobinaashabi
mobinaashabi
  • WpView
    Reads 47,673
  • WpVote
    Votes 5,498
  • WpPart
    Parts 22
«شروع عجیب» "درحال آپ..." جئون جونگ‌کوک معتقده که به‌جز کارش و دخترش عاشق هیچکس نمی‌تونه باشه... اما وقتی جفت حقیقی‌تون رو پیدا می‌کنید مهم نیست نظرتون راجبش چیه به هرحال نمی‌تونید اون رو با کسی به غیر از خودتون ببینید! این داستان یک عشقِ پر ماجراست... . ✨️بخشی از متن فیکشن: جونگ‌کوک اروم روی تهیونگ خزید و با گرفتن مچ پاهاش، دستور داد: - وقتشه پاهات رو برای آلفا باز کنی، امگا. تهیونگ که از لذت شنیدن امگا، گرگ بی‌قرارش از خود بی‌خود شده بود، با حس کردن خیسی بیش از حد شلوارش، ناله‌ی بلندی کرد. - هیش‌... بهتره صدات رو کنترل کنی. تو که نمی‌خوای رز کوچولو با صدات از خواب بیدار شه کارامل! ژانر: امگاورس، اسمات، رومنس،کمدی زمان‌آپ: جمعه_ منظمه کاپل: کوکوی(ورژن ویکوک داخل پیج) کاپل فرعی: یونمین_ نامجین ●wrιтer: #mobina & #Camomile 𝑩𝑳𝑨𝑪𝑲 𝑺𝑾𝑨𝑵
MUST BE SUNNY [KookV] by Jasminjhs
Jasminjhs
  • WpView
    Reads 220,917
  • WpVote
    Votes 24,392
  • WpPart
    Parts 47
-Completed _وات د فاک کیم؟! _م-من... _باید میدونستم که خریدنت اسونه. بالاخره تو یه کیمی. _اگر فکر کردی نظرت در مورد فقیر بودن من برام مهمه سخت اشتباه کردی. من چیزی بهت مدیون نیستم جونگکوک شی. _امروز خیلی پر حرف شدی اینطور نیست؟ حیفه واقعا. صورتت برای داغون شدن زیادی خوشگله. - - سرگرمی کیم تهیونگ اینه که اون بچه پولدارارو دید بزنه. حالا اون بچه پولدارا کیان؟ جئون جونگکوک و دوست دختر فوقالعادش جولیا... یه روز جونگکوک و دوست دخترش باهم شرط میبندن. کسی که شرطو ببره یه نفرو برای تریسام میاره! حالا چشمای جولیا کیو گرفته؟ گارسون فقیر و خوشگل کیم تهیونگ! با کنار رفتن جولیا همه چیز بین جونگکوک و تهیونگ پیچیده میشه! ✼ •• ┈┈┈┈๑⋅⋯ ୨˚୧ ⋯⋅๑┈┈┈┈ •• ✼ Couple: KookV Genre: Drama/Angst/Smut/Romance Writer: AlainaMill Translator: Yasi Up: Fridays Start: 1400/07/05 End: 1401/04/24
Redrum | KOOKV by helenebula
helenebula
  • WpView
    Reads 164,598
  • WpVote
    Votes 16,407
  • WpPart
    Parts 36
تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقه‌ی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بی‌افته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بی‌بندوبار، یعنی جونگکوک جئون سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟ ژانر: ای‌یو، گنگستا، رمنس، کمدی، اسمات
𝙘𝙧𝙮𝙨𝙩𝙖𝙡 𝙨𝙣𝙤𝙬 [KookV] by Jasminjhs
Jasminjhs
  • WpView
    Reads 116,126
  • WpVote
    Votes 16,573
  • WpPart
    Parts 28
یکدفعه صدای جیغ باد پیچید. برف با شدت روی سقف ریخت و کل کابین تاریک شد. -خیلی خب. تهیونگ گفت، نفسش رو رها کرد و با قاطعیت سری تکون داد. -خیلی خب. مشکلی نیست. از پسش برمیای. چیزی روی در پشتی کشیده شد. تهیونگ داد زد، سرجاش تکونی خورد و یه جورایی روی انبوهی از هیزم‌ها کوبید. اره، کاملا از پسش برمی‌اومد. - - تهیونگ ارتیستی بود که توی پنت‌هوسش توی گانگنام زندگی می‌کرد، اما برای مدت کوتاهی به شهر کوچکی اومد تا توی کابین مادربزرگش زندگی کنه. اما چیزی که انتظارش رو نداشت این بود که توی روزهای برفی اون شهر، گرگی بهش پناه بیاره. Name: Crystal Snow Couple: KookV Genre: Omegaverse, Fluff, Romance, Smut. Writer: shadowsinsounds CREDIT to the rightful owner. This story is not mine. I'm just a translator.
Mouraki Kookv (Completed) by LaraJeon97
LaraJeon97
  • WpView
    Reads 3,646
  • WpVote
    Votes 722
  • WpPart
    Parts 12
«اتمام‌یافته.» همه فکر می‌کردن فقط یه طبیب امگاست، یه تنِ نرم واسه شب‌های سرد مورکای؛ ولی تهیونگ هیچ‌وقت اون‌قدر ساده نبود که توی آغوش یه آلفا، فقط بلرزه. اون لبخند خجالتی، اون چشم‌هایی که به آلفا زل می‌زد... زیادی همه‌چیز رو خوب به‌خاطر می‌سپرد. هر شبی که رئیس اسمش رو زمزمه می‌کرد، یه قدم به چیزی نزدیک‌تر می‌شد که هیچ‌کس نمی‌دونست دنبالش بوده.
Endowment [kookv] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 282,262
  • WpVote
    Votes 31,050
  • WpPart
    Parts 17
- واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
✻Ethereal✻  by _Moonsan_
_Moonsan_
  • WpView
    Reads 85,185
  • WpVote
    Votes 10,786
  • WpPart
    Parts 19
࿐[کامل‌‌شده] کیم تهیونگ، معلم هنر و ادبیاتی که از قضا دبیرِ محبوب دانش‌آموزش، جئون جونگ‌کوک بود. امگای بزرگ‌تر، مرد پخته و روزگاردیده‌ای هستش که بعداز یک سال، گذر زمان اون رو مجدداً با دانش‌آموزِ کوشا و موردعلاقه‌اش آشنا می‌کنه. 𝀤𝀤𝀤 «هنوز هم فکر می‌کنی که می‌تونی دوستم داشته باشی؟ با اینکه من قبلاً عاشق مرد دیگه‌ای بودم؟» «قبلاً بودی، الان نیستی. من هم الان عمیقاً دوستت دارم و قبلاً فقط بهت علاقه داشتم.» ــــــــــــــــــــــــــــ༺Ethereal༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Omegaverse, Romance, Angst, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡
One More Touch, One More Apology by Itsshadowbaby
Itsshadowbaby
  • WpView
    Reads 1,825
  • WpVote
    Votes 207
  • WpPart
    Parts 4
-پایان یافته- "رابطه تهیونگ و دوست پسر عوضیش یک روند ثابت داشت، عاشق هم بودن، بحث میکردن، از هم جدا میشدن، چند روز بعد به خودشون میومدن و میدیدن دوباره توی تختن و بدن های عرق کردشون رو بهم میمالن. تهیونگ تقریبا به اینکه اکسش دائماَ دنبالش باشه عادت کرده بود ولی این بار دیگه نمیخواست کوتاه بیاد... " کاپل: کوکوی
Train |vkook,kookv| by Itsshadowbaby
Itsshadowbaby
  • WpView
    Reads 2,332
  • WpVote
    Votes 219
  • WpPart
    Parts 11
-پایان یافته- اون هیچوقت توی لیست برنامه هاش سکس توی کوپه‌ی قطار رو نداشت... خب شاید اون فرمانده زیادی برای نادیده گرفته شدن جذاب بود... "+میدونی که چقدر دارم خودمو نگه میدارم درسته؟" زیر گلوش رو گاز گرفت و با ییشتر شدن فشار پاشنه کفش جونگ‌کوک رونش رو بیشتر فشار داد. "-چقدر؟" "+اونقدر که بعدش دوباره مجبور میشدی چند روز کلاساتو کنسل کنی و منم اونقدر از کارم عقب بیوفتم که وقت نکنم یک دقیقه هم از اون خراب شده بزنم بیرون." ○ این چند پارتی در دو ورژن ویکوک و کوکوی نوشته شده که هردو توی همین بوک آپ میشن.