•مینی فیک : لولیتای من •ژانر : جنایی _ درام _ ارباب-برده ایی _ انگست •کاپل : چانبک کامل ✓ ══════════════════════════ *پیش گفتار* خب اول بذارید درمورد قصه خود مینی فیک یکم بهتون توضیح بدم اسم مینی فیک از کتاب " لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف "گرفته شده اما موضوع متفاوته.چون موضوع کتاب لولیتا درمورد برده های جنسی کوچیک...
هميشه تو فف ها ، پسره رئيس يه باند يا هر گروهي هست ، حالا چي ميشه اگه 180 درجه بچرخونيمش ؟! ~~~~~ ويروس سياه ؛ لقب دختريه كه چيزي براي از دست دادن نداره ... اما پادزهر اين ويروس كسي نيست جز ..?.. •••••• ولي يه سوال.... هميشه كه پادزهر ها نمي تونن ويروس ها رو بكشن ؟! ميتونن؟!؟ ~~~~ $ sexual content $
دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!
«طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...
Highest ranking: #4 in romance اسم من دارسیه ، دارسی ویلیام یه دختر ۲۰ ساله اهل انگلیس که تو رشته روانشناسی تحصیل میکنم همین دیروز تو دانشگاه اگهی مربوط به استخدام تو یه شرکت مشاوره رو دیدم که ظاهرا خیلیم مشکل پسندن سرپرست ومسئول اصلی شما خانم ادوارد هستش "جورجیا ادوارد"
کار لویی در زندگی تمرین دادن فُک هاست. هری توی استخر فُکش میافته و باهاش همراه میشه. ترجمه ی این http://archiveofourown.org/works/973210
Based on 1D's new Stockholm Syndrome. Harry's world is turned upside down when he wakes up bound and blindfolded somewhere. He doesn't know who she is, but deep inside, he knows she's what he needs. A mini-series dedicated to whammystyles for her upcoming birthday! Love you, C! Disclaimer: All lyrics to the song Sto...
|sequel to dEVIL| "I couldn't become the King of Hell if I still cared about you, so I became void."
A mysterious tunnel stands in Carter's town. Ever since a little girl, she was told to always stay away from the tunnel. Danger lurks inside of it, and that scared Carter. No one was ever able to see the very end of the tunnel; even daylight couldn't shine through it. Now, 19 years old with such curiosity, Carters fri...
Harry has waken up from that terrible nightmare, and Louis and him couldn't be happier. But things don't end there from their perfect little fairy tale. With management on their cases about staying in the closet, Eleanor tantrums, and sweet revenge. This story isn't finished.
Detention is supposed to be a punishment, but for Louis and Harry, it's the start of something beautiful. Unfortunately, what starts off as a harmless love affair quickly takes a turn for the worse. Through all the stereotypes, judgments, family issues, and demons from the past, Louis and Harry struggle to stay stro...
What would you do if your best friend committed suicide? What would you do if there was no way that you could help them? All there is left, is 199 letters. The only thing they left behind for you. © 2014, Ashley (larrystyIinson), All rights reserved
وقتی تیفانی با یه پسر خوش قیافه و خوب به اسم هری ملاقات میکنه برای اولین بار عاشق میشه و فکر میکنه باید تا تموم عمرش با هری باشه اما گاهی وقتا سرنوشت بر خلاف میل افراد رغم میخوره...
سلام دوستای گلم.. داستان قبلی درباره ی زین جونم بود و این یکی دریاره ی داداش جونم هری هستش... امیدوارم ازش لذت ببرین.. نظر فراموش نشه.. بووووووووس
Winters in London are cold. Harry drinks tea to keep warm. Lena doesn't like that. She's much more of a coffee person, really.
This is just our own little corner of Wattpad to discuss all things girl related and help each other. Any chapter requests, just let me know via comment or PM. I'll dedicate the chapter to you.
Last summer I turned 17 and that's when everything started changing. Everything started off normal at first, but I found some things out about myself. I was different. And because I was different, I was kidnapped.
نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.
This story is about a boy who is 100% blind in one eye and has a passion for Louis Tomlinson. When he loses his phone at a one direction concert and louis hands it in it changes his life forever
He wanted her, she'd never tell, secretly, she wanted him as well. 1st book in the song series.
❝ he watched her from the balcony, eyes lit up with the promise of the night, she didn't see him however, but that didn't matter; all that mattered was how luke felt for her ❞ © ocaenics (was @ trashlouis) || 2014. all rights reserved
"Isn't that tiring?" He shifted his arm so it leaned on the counter. "You know, never choosing anywhere to stay and building a life of your own?" "I don't mind it, really."
وقتي يه برگه جلوت ميذارن كه باهاش ميتوني سرنوشتتو عوض كني ؛ امضا كردنش آسونه اما اگه يكي بياد كه بخواي به خاطرش از كاري كه زندگيتو نجات ميده دست بكشي چي؟ كسي كه هر لحظه كه كنارشي از بهشت بهتره ... كسي كه شيطان هاي درونتو از اعماق وجودت بيرون ميكشه و هر لبخندش لبخندت ميشه و هر ثانيه اش ، زندگيت...
one direction lyrics : Midnight memories album Four Album Take me home album Up all night album
Roxy is your regular 18 year old girl. She just started collage away from home when she meets a mysterious boy named Harry. Little does she know the secrets that he's been keeping.
