Woosan
38 stories
The Song Of Eilor   𔘏 Woosan  𔘏 by mococo8343
mococo8343
  • WpView
    Reads 651
  • WpVote
    Votes 118
  • WpPart
    Parts 18
وویونگ با قلبی پر از اندوه و پشیمونی جادویی رو اجرا میکنه که میتونه مرز بین زندگی و مرگ رو بشکنه. اما چیزی که ظاهر میشه معشوقش نیست، بلکه پسری اسرارآمیزه با چشمانی طلایی و حافظه‌ای گمشده. در تقاطع عشق و فداکاری، وویونگ باید انتخاب کنه: بازگشت به گذشته یا پذیرفتن عشقی تازه و ناشناخته.
𝐑𝐞𝐝 𝐒𝐭𝐚𝐭𝐢𝐜🩸 (𝐖𝐨𝐨𝐬𝐚𝐧) by Hera_ishere
Hera_ishere
  • WpView
    Reads 2,787
  • WpVote
    Votes 400
  • WpPart
    Parts 12
سرگرد چوی سان، رئیس جدید واحد جرایم سایبری، اخیرأ در مقابله با موج جعل اطلاعات شخصاً رهبری تیم مقابله رو برعهده گرفته بود؛ اما خبر نداشت که تحت نظر هکری خطرناک به نام جونگ وویونگ قرار گرفته. پسر بیست و هشت ساله‌ای که وقتی فهمیده بود رئیسش قصد داره چوی رو از بین ببره، درموردش کنجکاو شده و برای شناختش نقشه‌ای کشیده بود؛ اما افسر خیلی زود متوجه شد و تلاش کرد تا بازی رو به‌نفع خودش برگردونه. این رویارویی باعث شد که پسر جوون نه تنها سرگرم بشه، بلکه کنجکاویش هم تقویت و جذبِ این مرد باهوش و جدی بشه. بنابراین تصمیم گرفت که اجازه نده تیم قدرتمندِ مافیایی که براشون کار می‌کنه جون سرگرد رو بگیره. اما بازی بین این دو نفر پُر از رمز، خطر، و کششی پنهانه که ممکنه خشم مافیا به‌ویژه ریچارد لی رو برانگیخته کنه... Couple: Woosan, Yungi Channel: @Herahomee
My Boss My Rules | YunWoo | by SanShineAfterRain
SanShineAfterRain
  • WpView
    Reads 6,523
  • WpVote
    Votes 1,094
  • WpPart
    Parts 26
"خیلیا میگن که تتوم ترسناکه ولی انگار تو اینطور نیستی." "ترسناکه..انگار میخواد روحم رو ببلعه.از این حس خوشم میاد." ‌ ‌ ‌وویونگ تمام عمرش رو مثل یه پسر خوب درس خوند.با وعده ی موفقیت تمام تلاششو کرد ولی بعد از فارغ تحصیلی اعتقاد خودش رو به عدالت از دست داد.انگار که همه چیز براش بی معنی شده بود هر کاری که دلش خواست انجام داد. ولی چی میشه اگر یه روز توی معروف ترین کمپانی کره مشغول به کار شه؟ چی میشه اگر توی یه نگاه عاشق رئیس خوشتیپش شه؟ و چی میشه اگر بخواد رئیس لعنتیش رو از لذت به گریه بندازه؟ به هر حال جونگ وویونگ حتی در نگاه اول هم، یه پسر خوب به نظر نمیرسید!
Drive|ʷᵒᵒˢᵃⁿ  by aremkim_
aremkim_
  • WpView
    Reads 2,838
  • WpVote
    Votes 251
  • WpPart
    Parts 9
"خب چیه که نمیزاره بیخیالش شی؟" "دیکش." ~ "بهم بگو؛ تعریف کن." وویونگ با همون چشمهای براق بهش نگاه کرد و یک جمله گفت؛ "به فاک رفتم." "چی؟" "فکرکنم عاشقش شدم." couple:woosan genre: full smut_ romance _ comedy
The Marsh  فصل اول by Baran_moongirl
Baran_moongirl
  • WpView
    Reads 6,590
  • WpVote
    Votes 610
  • WpPart
    Parts 24
ژانر:مافیا.روان شناختی.انگست.اسمات کاپل:یونگی.ووسان.سونگجونگ.جونگسانگ (مرداب، داستان زندگی کسی که در مرداب دنبال دستی برای نجات بود) خلاصه: وویونگی که توسط یکی از دوستای قدیمیش که رئیس مافیاست دزدیده می‌شه، تلاش می‌کنه از دستش فرار کنه، ولی این شخص از بیماری روانی رنج می‌بره و باعث می‌شه وویونگ تا مدتها آزار ببینه...
Atonement | جبران   by Zherminal
Zherminal
  • WpView
    Reads 4,030
  • WpVote
    Votes 574
  • WpPart
    Parts 22
برای خیلی از آدم ها ناامیدی مستمر جای خودش رو به درد و افسردگی میده. ولی برای وویونگ اینجوری نبود؛ ناامیدی رو به خشم رفت. سان، افسر جاه طلب مواد مخدر مدت ها بود که اکس غیرقابل کنترلش، وویونگ‌، رو کنار گذاشته بود. ولی اون شب، دقیقا زمانی که داشت مجبور میشد شکست رو بپذیره، وویونگ مثل یه بلای آسمونی ظاهر شد؛ مثل یه صاعقه.
نیلوفر آبی  by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 1,683
  • WpVote
    Votes 203
  • WpPart
    Parts 26
نیلوفر آبی 🪷 کامل شده کاپل : ووسان ، سونگجونگ ژانر ، رمنس ، پلیسی _تو این قدر پستی که حتی به پسر خودت هم رحم نمیکنی و اونو داخل همچین کثافتی کشیدی. _تو که میدونی سربازرس... این شغل خانوادگی ماست... بعد از من پسرم صاحب همه ی ایناست، این چیزیه که خودشم دوست داره... پسرم بهش نشون بده. لرزش بدن وویونگ داخل کمد بیشتر شده بود، این حرفا حس خوبی بهش نمیداد، صدای شلیک گلوله و جیغ مادرش باعث شد پسرک حتی نفس کشیدن رو هم از یاد ببره :یوبو... جی چان... جی چان... صدای شلیک دوم و صدای مادرش قطع شد :خونه رو بگردین مطمئنم پسرشون هم خونه ست. در اتاق باز شد، پسر جوان در حالی که اسلحه ای به دست داشت پا داخل اتاق گذاشت، با دقت و چشمایی سرد اطراف رو نگاه می‌کرد که کمد بزرگ داخل اتاق نظرش رو جلب کرد. به سمتش رفت و آروم درش رو باز کرد، پسری مچاله شده توی خودش در حالی که بدنش میلرزید و سرشو روی زانوهاش گذاشته بود اونجا نشسته بود. وویونگ هر لحظه منتظر بود صدای شلیک گلوله رو بشنوه و دردی زیاد بدنش رو پر کنه، اما به جاش صدایی سرد و یخی شنید :اینجا کسی نیست. سر وویونگ کمی بالا اومد، دستی اسلحه به دست رو دید که روی ساعد دست صاحب صدا خالکوبی یه نیلوفر آبی بود.
وقت اعتراف کردن  by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 2,162
  • WpVote
    Votes 255
  • WpPart
    Parts 35
وقت اعتراف کردن کاپل : ووسان ، جونگسانگ ، سونگجونگ ، یونگی ژانر : مدرسه ای ، حادثه ای لگدی محکم تر توی شکم پسر خورد و صدای خنده ی اون 8 نفر بلند شد : وای نمیدونی چقدر داره بهمون خوش میگذره .... بعد از چند ماهی که نتونسته بودیم تفریح کنیم الان داره خیلی خیلی خوش میگذره .... این طور نیست پسرا . بقیه همون طور که میخندیدن حرفش رو تایید کردن ، از روی سکو پایین پرید و به طرف پسر روی زمین اومد ، پاش رو روی دستش گذاشت و شروع کرد به فشردن : می‌دونی تو کمک بزرگی بهمون کردی .... خیلی وقت بود که میخواستم از اون احمق یه اتوی حسابی داشته باشم و الان به لطف تو دارم و حالا دیگه تموما در اختیار ما هستن.... از تموم اون فیلم ها و عکسا بهترین استفاده رو میکنم .
My Unfriendly Neighbor, Spiderman! | Yunsan| by SanShineAfterRain
SanShineAfterRain
  • WpView
    Reads 1,418
  • WpVote
    Votes 328
  • WpPart
    Parts 21
چوی سان، یه دانشجو و عکاس معمولی، مهم ترین تفریحش اینه که از اسپایدرمن عکس بگیره و دنبالش کنه! روزی که همکارش بهش پیشنهاد میده که اگر توی خطر بود نجاتش بده، سان توی خطر میوفته. آیا سان میتونه از اون خطر جون سالم به در ببره؟ میتونه فقط به خاطر اینکه صورت آیدلش یعنی اسپایدرمن رو دیده، ازش فرار کنه؟ یا باید سرنوشتش رو بپذیره و بزاره که همه ی ویلن ها ازش سوءاستفاده کنن؟ حقیقت همینه. اینکه آیدلِ سان، کسی که سان بدبختانه میپرسته، میخواد اونو بکشه و هیچکس نمیتونه نجاتش بده!
𝐕𝐎𝐑𝐓𝐄𝐗🌪[𝐖𝐨𝐨𝐬𝐚𝐧] by Hera_ishere
Hera_ishere
  • WpView
    Reads 5,674
  • WpVote
    Votes 1,034
  • WpPart
    Parts 18
توی دنیایی که تنها یک درصد از مردم قدرت‌های ویژه داشتن، آلفایی ملقب به وُرتِکس، سال‌ها به‌عنوان قهرمانی بی‌رقیب توی میدون‌های نبرد درخشید اما بعد از حادثه‌ای مرموز، کنترلش رو از دست داد؛ از نماد افتخار به خطری مهیب برای جامعه تبدیل شد و داخل سلولی تاریک و سرد به زنجیر کشیده شد. مردم خواستار نابودیش شدن اما دولت حاضر نبود اون رو کنار بذاره. برای مطیع کردنش، نیاز به فردی بود که دیوونگی رو در آغوش بکشه. بنابراین وویونگ، اُمگای جوون و مبارز، داوطلب شد تا این کار رو انجام بده... اما مواجهه با این آلفای وحشی، چیزی فراتر از مهارت یا قدرت می‌طلبید و کنار اومدن با اون سخت‌تر از چیزی بود که فکرش رو می‌کرد. آیا وویونگ می‌تونست هیولای درون وُرتکس رو مهار کنه؟ یا این بازیِ خطرناک، اون رو به کُشتن می‌داد؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐖𝐨𝐨𝐬𝐚𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲, 𝐇𝐲𝐛𝐫𝐢𝐝, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐓𝐡𝐫𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫, 𝐒𝐦𝐮𝐭