sekaihun
97 dzieł
KINTSUGI autorstwa SunShiine_88
KINTSUGI
SunShiine_88
  • Odsłon 1,281
  • Głosy 179
  • Części 4
فکر می‌کنی ساده‌است؟ شاید ساده باشه اما آسون نه. نه برای سهونی که صبح‌ها کارگری و شب‌ها مکانیکی می‌کنه، نه برای جونگینی که همزمان با درس خوندن، یاورِ خانه و خانواده‌ی سهونه. «آدم بی‌پول رو می‌شه تحمل کرد. آدم بی‌عرضه رو نه.» در میان همه‌ی این‌ها، یک چیز وجود داره. چیزی به‌نام زندگی. زندگی‌ای که در پایان، دو پسر جوان رو روبه‌روی هم قرار می‌ده. مقابل هم ایستادنی که نه از دست‌های سهون کاری برمیاد، نه از عشق و خانواده‌ی نیمه‌ثروتمند جونگین. Genre: Angst . Dram . Romance . Smut Couple: SeKai Writer: SunShine & ? Channel: @SeKaiWorldx
𝐶𝑜𝑙𝑙𝑒𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 ᵒⁿᵉˢʰᵒᵗ autorstwa Haratahug
𝐶𝑜𝑙𝑙𝑒𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 ᵒⁿᵉˢʰᵒᵗ
Haratahug
  • Odsłon 1,648
  • Głosy 278
  • Części 1
~وانشات •عنوان | کلکسیون •کاپل | کایهون •ژانر | جنایی، مافیایی، اسمات •نویسنده | haratahug/هارا همه چیز به شلیک یک گلوله وابسته است. هدفی متغیر و تصمیمی دشوار. کلکسیون از بین می‌رود یا کلکسیونر؟! هدف گیرنده یا هدف؟!
THE RASHOMON EFFECT autorstwa LITHINKS
THE RASHOMON EFFECT
LITHINKS
  • Odsłon 6,606
  • Głosy 1,104
  • Części 8
" اثر راشـومـــون " «ما در دو خاندان متفاوت به دنیا اومدیم. خاندان‌هایی که طی قرن‌ها فقط دشمنی کردن. هیچکس حتی تصور نمی‌کرد که روزی نشانِ حضور روح تقدیر روی مچ دستانمون نمایان بشه، سوزان و غیرمنتظره، اعلام‌کننده‌ی یک حقیقت هولناک. جفتی که الهه ماه برای من برگزیده، بزرگ‌ترین دشمن خاندان منه!» . MAIN COUPLE: SEKAI. . SIDE COUPLE: SEBAEK. CHANKAI . GENRE: MYSTERY. FICTIONAL. ROMANCE. POLITICAL. . RATE: +18 . ONGOING FAN FICTION . SINCE: 28 NOV 2024 «این فیکشن تا پایان تابستان، آپدیت نخواهد شد.»
ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ autorstwa mellirora
ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ
mellirora
  • Odsłon 7,943
  • Głosy 1,642
  • Części 14
ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ جونگین از مافیا متتفر بود؛ پس وقتی یک‌شب، همسرش، مسکو و خونه‌ش رو به‌خاطر شغل خطرناک الفاش پشت سر‌گذاشت و به کره برگشت، با خودش فکر کرد که تولد فرزندی که به زودی دراغوش می‌گیره برای ادامه‌ زندگیش کافیه‌. اما همه‌چیز دست‌خوش تغییرات شد. طبق انتظار پیش نرفت و حالا امگا بعد از گذشت سه سال شکسته‌‌تر از هر وقت دیگه‌ای مقابل الفایی قرار گرفته بود که هیچ‌وقت واقعا ازش دست نکشیده بود‌. تا فقط یک جمله رو به زبون بیاره‌‌. -پسرم رو نجات بده الفا‌. رومنس، امگاورس، مافیا، اسمات. سکای "نویسنده این کار رو گردن نمی‌گیره."
+ 18 więcej
Kill me, Save me | Ongoing  autorstwa mellodymew
Kill me, Save me | Ongoing
mellodymew
  • Odsłon 4,681
  • Głosy 991
  • Części 15
بد شانسی پشت بد شانسی، جونگین امگای تنها و بی‌کسی بود که توی بار خدمات ویژه‌ای رو به مشتری‌هاش ارائه می‌داد. همه‌چیز به اندازه‌ی کافی دردناک به‌نظر میاد اما زندگی همیشه از همون‌جایی که تصورش رو نداری بهت ضربه می‌زنه، نه؟ امگا وقتی مشتری اون شبش آلفای حقیقی خودش از آب دراومد این رو به خوبی فهمید. آلفایی که خیلی زود، پدر بچه‌ی متولد نشده‌ی توی شکمش شد و بدتر از اون، متاهل بود. جونگین دیگه شک داشت که آیا این تنبیهی برای گناه نکرده‌ش بوده باشه، و یا تاوان اشتباهات رخ نداده‌ی زندگیش. اما حتم داشت که توافق با آلفایی که به سختی سنگ و به سردیِ زمستونه و کم‌کم تبدیل به پدر فرزندش می‌شه، تعبیر دقیقی از جهنمه. کاپل‌ها: سکای، کریسهو ( زوج فرعی ) ژانر: روزمره، انگست، امگاورس، اسمات، امپرگ. روز آپ: چهارشنبه.
+ 12 więcej
Back to you ( Totem ) | Ongoing autorstwa mellodymew
Back to you ( Totem ) | Ongoing
mellodymew
  • Odsłon 2,106
  • Głosy 375
  • Części 9
توتم | Totem : در برخی قبایل بومی توتم‌ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل‌هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه به‌شمار می‌روند. جونگین معنی تنهایی و بی‌کسی رو خوب درک می‌کرد و شاید این همون دلیلی بود که تصمیم داشت یه مهمون ناخونده‌ی مو مشکی رو به عنوان هم‌خونه‌ش بپذیره‌. "بهت گفته بودم دردسر می‌شه هیونگ!" "دردسر؟ اون بچه‌ی منه. سهونا، به عمو سلام کن." کاپل: سکای. ژانر: رومنس، انگست، روزمره، اسمات. روز آپ: پنجشنبه. ⚠️ هشدار: فیکشن دارای صحنه‌های اسمات پاورباتمه. لطفا بنا بر میل و اختیار خودتون شروع به خوندن کنید.
Survivor~2~ autorstwa sharlot__20
Survivor~2~
sharlot__20
  • Odsłon 325
  • Głosy 80
  • Części 1
⊹⊱لبه ی ایوان سنگی نشسته بود و مسیر مورچه ها رو دنبال میکرد. یک مورچه، دو مورچه، سه مورچه، چهار مورچه، پنج مورچه... پنج سال... پنج سال گذشته بود. کسی روی تخت منتظرش خوابیده بود که اون نبود. بوی اون رو نمیداد. دستاش خار داشت، لمسهاش بدنش رو زخم میکرد. هنوز هم بهش عادت نکرده بود. بدنش اون رو به عنوان یار نمیشناخت. اونی رو میخواست که اینجا نبود و قرار نبود که بیاد. قلبش با عذاب تیر کشید، اون هیچوقت نمی اومد. _نمیای عزیزم؟ به عقب چرخید و بهش نگاه کرد. بازم زمان خواب رسیده بود.خوابی که می‌تونست تنها راهش برای بیداری از این کابوس باشه اگه اون کنارش نمی خوابید. ~~♡⁩ ⊹⊱Couple: sekai ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
+ 1 więcej
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed autorstwa crazy_doctor94
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed
crazy_doctor94
  • Odsłon 136,004
  • Głosy 38,743
  • Części 102
📘 عنوان: #زیبای_خفته 🧚🏻‍♂ 👨‍❤️‍👨️ کاپل ها: کایهون/چانبک 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فانتزی، فلاف، خوناشامی، اسمات ✍🏼 خلاصه: کایهون ⬇️ همه با شنیدن اولین جیغ ها و تقلاهای یک نوزاد لبخند خوشحالی به لب هاشون میارن و با شوق بهش خیره میشن اما اوضاع برای اون نوزاد بیچاره! پسر پادشاهی که ملکش از قبل با مردی دیگه توی رابطه بود، اینطور نبود! هیچکس به نوزاد نیازمند توجهی نکرد و هیچکس تولدش رو تبریک نگفت.. اون نحس بود و این نحسی قرار بود برای تولدش، جادوگری رو بهش هدیه بده که اون رو از مادرش دزدیده بود...! چانبک ⬇️ نفرین شده ها اغلب چه شکلی بودند؟ در قدم اول هیچکس فکر نمی‌کرد که نفرین یک جادوگر بزرگ بتونه یک جادوگر دیگه رو به پست ترین موجود هستی، یعنی خوناشام ها، تبدیل کنه! بکهیون با چشمهای خودش نابود شدن زمین رو دیده بود.. و زمین جهنم شدش میخواست با وارد کردن انسانی به نام چانیول به زندگیش، خودش رو نشون بده و بهش لبخنده بزنه!
D̸͟͞E̸͟͞S̸͟͞O̸͟͞L̸͟͞A̸͟͞T̸͟͞E̸͟͞ autorstwa phonix_L1485
D̸͟͞E̸͟͞S̸͟͞O̸͟͞L̸͟͞A̸͟͞T̸͟͞E̸͟͞
phonix_L1485
  • Odsłon 1,371
  • Głosy 294
  • Części 10
فقط کافیه تو زندگی، یه روانی به تورت بخوره اون‌وقت تا آخر عمر، خودت باید تیکه‌هاتو از روی زمین جمع کنی؛ با یه روح متروک و پوچ، درمونده و تنها، خالی، ویران شده! Main Couple: SeKai Side: SuRene • Genre: Criminal, Drama Written by: Phonix_L1485 (Lighty) نکته: اگر فکر می‌کنید یه داستان با فضای سنگین و تلخ، آخرین‌چیزیه که به‌ش احتیاج دارید و با پرونده‌های جنایی کنار نمیاین، از خوندنش صرف‌نظر کنید♡
𝐂𝐚𝐧 𝐘𝐨𝐮 𝐁𝐥𝐨𝐰 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐮𝐛𝐛𝐥𝐞𝐠𝐮𝐦? autorstwa phonix_L1485
𝐂𝐚𝐧 𝐘𝐨𝐮 𝐁𝐥𝐨𝐰 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐮𝐛𝐛𝐥𝐞𝐠𝐮𝐦?
phonix_L1485
  • Odsłon 1,279
  • Głosy 310
  • Części 7
~ اوه سهون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود! اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین! و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کنارش ایستاد و از آدامسی که انگار بوی دلنشین از اون میومد، به‌ش تعارف زد: - هِی! ریلکس باش! بلدی باهاش بادکنک درست کنی؟ •Multi shot• Couple: SeKai Genre: Fantasy،Healing
+ 16 więcej