Survivor~2~
sharlot__20
- Odsłon 325
- Głosy 80
- Części 1
⊹⊱لبه ی ایوان سنگی نشسته بود و مسیر مورچه ها رو دنبال میکرد. یک مورچه، دو مورچه، سه مورچه، چهار مورچه، پنج مورچه... پنج سال...
پنج سال گذشته بود.
کسی روی تخت منتظرش خوابیده بود که اون نبود. بوی اون رو نمیداد. دستاش خار داشت، لمسهاش بدنش رو زخم میکرد.
هنوز هم بهش عادت نکرده بود.
بدنش اون رو به عنوان یار نمیشناخت.
اونی رو میخواست که اینجا نبود و قرار نبود که بیاد.
قلبش با عذاب تیر کشید، اون هیچوقت نمی اومد.
_نمیای عزیزم؟
به عقب چرخید و بهش نگاه کرد.
بازم زمان خواب رسیده بود.خوابی که میتونست تنها راهش برای بیداری از این کابوس باشه اگه اون کنارش نمی خوابید.
~~♡
⊹⊱Couple: sekai
⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers