TheNelin
- Reads 730
- Votes 155
- Parts 1
「First Love 🌈」
𖦹 Namgi
𖦹 Slice of Life, Romance, Light Smut
𖦹 Translator: Nelin
𖦹 Writer: Mmelrene
تهیونگ روی پیشخوان لمید و گفت: «برادرم امروز میاد.»
یونگی مدادش رو زمین گذاشت و سرش رو بالا آورد. «آره، اسمش رو توی دفتر نوبتها دیدم. نامجون، درسته؟»
تهیونگ سرش رو تکون داد و لبش رو گزید. «هیونگ باید باهاش حرف بزنی و منصرفش کنی. این اولین تتوییه که میخواد بزنه و آستانهی دردش پایینه. در حال حاضر هم درگیر مشکلات احساسیِ زیادیه و میترسم بعداً از کاری که کرده پشیمون بشه.»