Nazaninyari9's Reading List
7 stories
tormentor/VkookVer/editing by reyhanekimm
reyhanekimm
  • WpView
    Reads 103,727
  • WpVote
    Votes 10,752
  • WpPart
    Parts 40
جونگ کوک پسری که دریک شب بارونی،باماشین فردی تصادف میکنه و به کما میره ! چه اتفاقی میوفته اگه اون شخص سردسته ی بزرگترین و خطرناک ترین باند قاچاق بدن انسان باشه؟! پس پا به سرنوشت جدیدی میزاره و بازی سرنوشت جوری رقم میخوره که رییس اصلی این باند اونو به عنوان برده ی جنسی اش انتخاب میکنه! 🚫هشدار🚫 این فیک بشدت خشنه و اگه روحیتون لطیف یا تاثیر پذیری بالایی دارید نخونیدش🔞 Couple:"vkook_sope_namjin_xusuk(xukai&leejongsuk" genre:"angst_hard_smut_b.d.s.m_psycholic" writer:"kimhwayung"
King Of Emotions (VKook) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 1,157,883
  • WpVote
    Votes 125,318
  • WpPart
    Parts 65
کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت حقیقیشه؟! بخشی از فیک👇🏼 _ جئون جونگ کوک هستم... شما هم توی کاخ کار می‌کنید؟ _ آ-آره... من هم مثل یونگی... محافظ پادشاهم. ' البته من خوده پادشاهم!' جونگ کوک با فضولی بو کشید و گفت: _ چرا هیچ بویی نمیدی؟ ته لبخند کوچیکی زد و مسخره‌ترین دروغ زندگیش رو به زبون آورد: _ خب راستش... من بتام! *** ژانر: عاشقانه، سلطنت مدرن، امگاورس، امپرگ، اسمات، کمدی، کمی انگست🌳 Start:02/05/01 End:03/01/15 Rankings: 🥇Bts 🥇Omegaverse 🥇Bangtan 🥇Farsi 🥇Persian 🥇Mpreg فیک🥇 🥇NamMin 🥇Sope 🥇Jungkook 🥇Hoseok ویکوک🥇 بنگتن 🥈 🥈Fiction 🥈Namjoon 🥈Jimin 🥉Vkook 🥉FanFiction 🥉Royal وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: DESA🖤
OBSESSED "VKOOK" (completed)  by sahar_78
sahar_78
  • WpView
    Reads 229,011
  • WpVote
    Votes 16,410
  • WpPart
    Parts 72
جونگوکِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیله‌ی رئیس مافیای نیویورک به تاریک‌ترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: ویکوک تلگرام نویسنده: taekooki_lvee
Belong to Alpha || متعلق به آلفا by maybeIV
maybeIV
  • WpView
    Reads 267,987
  • WpVote
    Votes 21,477
  • WpPart
    Parts 35
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• « _نمرهاتو بررسی کردم و متوجه پیشرفتت شدم. +این خوبه آلفا؟ رون پسر روی پاش رو نوازش کرد و دستشو داخل لباسش برد و ناخونشو روی شکم پسر کشید _عالیه پسرم ، باید بابتش بهت جایزه بدم هوم؟ ناخونشو تندتند روی نیپل پسر کشید که ناله بلند پسر دراومد و نیشخندی روی لبش نشست _اصیل کوچولو. ! VKOOK ! OMEGAVERSE ! SMUT - FUN - ROMANCE
داداش مزاحم 🚶‍♂️💦 by teakook_09
teakook_09
  • WpView
    Reads 75,043
  • WpVote
    Votes 7,763
  • WpPart
    Parts 29
هیچ وقت فکر نمیکردم یکی بیاد تو زندگیم ک بتونه انقدر زندگیم رو تغییر بده و بشه کل زندگیم!
MOON | VK by KookieKim575
KookieKim575
  • WpView
    Reads 29,644
  • WpVote
    Votes 2,377
  • WpPart
    Parts 30
" جونگکوک پسر دانشجویی که برای اینکه هزینه های دانشگاه و خرج زندگیش رو بده به آشپزی مشغوله ، یک روز با پیشنهادی روبه روی میشه که به اون نمی تونه نه بگه و به عنوان آشپز مخصوص وارد خونه تهیونگ میشه که یک مرد ثروتمند و حساس که به شدت از امگاها متنفره ... " کاپل : ویکوک، هوپگی ژانر : امگاورس، درام، هپی اند، اسمات روز های آپ : دوشنبه
ریحون و مجنون (دو ورژن ویکوک و کوکوی) by Vernious
Vernious
  • WpView
    Reads 30,604
  • WpVote
    Votes 3,419
  • WpPart
    Parts 26
🌱[ریحون‌ و مجنون]🌱 [Completed] کاپل: تهکوک [دو ورژن ویکوک و کوکوی] ژانر: عاشقانه، طنز، روزمره، اسمات +۱۸ خلاصه: تا به حال به این فکر کردید که اگر تهکوک ایرانی بودن، چه زندگی‌ای داشتن؟ چطور عاشقی می‌کردن و یا زندگی چه مشکلاتی رو براشون رقم می‌زد؟ ریحون و مجنون داستان طنز عشق تهیونگ و جونگکوک، دو پسر معمولیه که در یکی از محله‌های قدیمی و سنتی یکی از شهرهای ایران زندگی می‌کنن و عشق تنها عاملیه که این دو پسر رو به جنگیدن با مشکلات دعوت میکنه! "مثل عاشق‌های دلباخته ی توی قصه ها حرف میزنی آقا! یاد لیلی و مجنون افتادم." "دستِ کمی از مجنون ندارم من. تو هم لیلی‌ ای؛ همونی که منو اسیر و خراب خودش کرده." "ولی لیلی یه زن بود!" "پس ریحون منی؛ ریحونی که این مجنون مادر مرده رو خراب خودش کرده و جون میگیره با عشوه ها و ناز کردناش." ──────⊹⊱✫⊰⊹────── این داستان طنز زاده‌ی ذهن‌های بیمارِ دو نویسنده‌ی عاشق انگسته که یک روز به طور اتفاقی مغزشون تصمیم به سم‌سازی می‌گیره.