Fucking favorites.
8 stories
Appa (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 165,363
  • WpVote
    Votes 16,614
  • WpPart
    Parts 21
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچه‌ی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایده‌ای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده. انگست/رومنس/ اسمات. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید. ~ تمام شده.
HEAVEN (+18) by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 1,247,610
  • WpVote
    Votes 122,569
  • WpPart
    Parts 57
"بگو مال مني!" "فقط مال توام" Vkook/Yoonmin AU
𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 365,451
  • WpVote
    Votes 45,019
  • WpPart
    Parts 73
𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد! یک دختر... یک دختر که عاشق شد و از آزمایشگاه فرار کرد اما... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠: - تو حق نداری ناراحت باشی، وقتی من اینجام، وقتی من کنارتم، وقتی من تک تک غم‌هات رو با قلبم به آغوش می‌کشم! تو متعلق به منی... تو خودِ خودِ روح منی... پس فقط قلبتو، روحتو، حستو به من بسپار... قسم می‌خورم تا ابد عاشقت باشم. 𝙎𝙪𝙗 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝗛𝗢𝗣𝗘𝗠𝗜𝗡 - بهم نگاه کن! منو می‌بینی؟ من با همین دست‌هام، با همین احساسم، با همین نبض ضعیفم، من با همین قلب خستم، تا ابد از تو محافظت می‌کنم~ ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
⌠ Apocalypse¹, vkook ⌡ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 87,371
  • WpVote
    Votes 9,535
  • WpPart
    Parts 74
« آخرالــزمان; مردگان برمی‌خیزند » ⋄‌ اون‌ها خاکسترهات رو ازت گرفتن جونگکوک، اما تو هنوز دلداده‌ی خاکستریِ منی! کاپل‌ها↵ ویکوک، نامجین ژانر↵ اکشن، رمنس، مهیج، رقابتی، هارش، اسمات‼️ وضعیت آپ↵ فصل اول - کامل شده
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,482,694
  • WpVote
    Votes 66,722
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,684,763
  • WpVote
    Votes 127,115
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
Loser | Vkook ᵃᵘ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 3,080,640
  • WpVote
    Votes 352,297
  • WpPart
    Parts 142
| کامل شده | دوست‌دخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات! • به قلمِ حنان
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 124,598
  • WpVote
    Votes 18,845
  • WpPart
    Parts 55
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببنده... پیوندی که نمی‌دونست سرنوشتش رو‌ چطور تغییر خواهد داد! ___________________________________________________ - از من می‌خوای که رازت رو نگه‌ دارم؟ باشه، من ماهیت اصلیت رو به کسی لو نمی‌دم‌. - باید... باید بهم تضمین بدی! - پس بیا یه قرار داد ببندیم. - قرارداد؟ چی به من می‌رسه؟ - اینکه تا نود و نه روز رازت رو نگه می‌دارم؟ - در عوض ازم چی می‌خوای؟ - خودتو، خودتو بهم بده دالیا! ___________________________________________________ - گلی ظریف مثل تو، نباید به تنهایی توی سرزمین مردگان قدم بذاره، نمی‌ترسی که با یک اشاره، پژمرده‌ت کنم؟