تا اینا تموم شن کون منم پاره میشه 😭
6 stories
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 620,688
  • WpVote
    Votes 61,158
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 610,467
  • WpVote
    Votes 81,684
  • WpPart
    Parts 34
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
Tension between us by iamliraaaa
iamliraaaa
  • WpView
    Reads 4,130
  • WpVote
    Votes 528
  • WpPart
    Parts 3
خلاصه: زندگی جونگکوک بعد امدن اون مرد، به دو قسمت تقسیم شد...قبل اون مرد و بعد ان... جونگکوک هفده ساله شدیدا مخالف ازدواج مادرش با مردی به نام کیم تهیونگ بود که از شانس بدش، اون مرد نه تنها همسر مادرش شد بلکه سرپرستی جونگکوک رو هم به عهده اش گرفت __________________________ جیمین به دلیل اشتباهی که در گذشته مرتکب شده بود هیونگش رو از دست داده بود ولی اون همچنان امید داشت که به روزای خوب گذشته برگردند توجه داشته باشید که این فیک پ..د..و..ف..ی..ل، م..ح..ا..ر..م و این چرت و پرتا نیست فقط فاصله سنی بین کاپل تهکوک یکم زیاده چون ژانرش پدر خوانده هست برای همین اگر فاصله سنی کم بود غیر واقعی بنظر میرسید(هر چند که من سعی کردم سنش رو پایین بیارم جوری که سن تهیونگ از سن مادر جونگکوک کوچیکتر شده) تهیونگ جونگکوک رو بزرگ نکرده و از بچگی هم عاشقش نشده و رابطشون بعد هجده سالگی کوک عمیق تر خواهد شد! توضیحات: این فیک قبلا با نام پدر خوانده یا پدر خوانده من، با ویوی چند ده کا ح.ذ.ف شد و من یک بار هم تلاش کردم اپ کنم ولی متاسفانه اکانتم از دسترسم خارج شد و الان تصمیم گرفتم با اکانت خودم و با تغییر نام فیک مجددا از اول اپ کنم! نام جدید فیک، تنش بین ما هست! توجه: در این فیک کاراکتر جونگکوک و جی کی کاملا از هم جدا هستند
+ and -  :::... ✔ by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 381,841
  • WpVote
    Votes 53,395
  • WpPart
    Parts 31
+ مثبت و منفی - "شوخی میکنی یونگی هیونگ؟ من و جئون جونگکوک شبیه مثبت و منفی ایم! حتی تصورش هم ناممکنه. اون هیچوقت به کسی مثل من نگاه نمیکنه." ـ10MinUtEs LaTerـ "عاح....مارکم کن تهیونگ!" ژانر : ( فول سمات / رمنتیک / برشی از زندگی / طنز / ورزشی / تینِیجر پسند / ... ) کاپلز : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامعلوم
TENSION🍷(vkook) by seta8603
seta8603
  • WpView
    Reads 230,894
  • WpVote
    Votes 20,492
  • WpPart
    Parts 39
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
the ShowCase :::... by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 841,581
  • WpVote
    Votes 174,165
  • WpPart
    Parts 96
ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا میکنه.... ~.~ ~.~.~ ژانر : ( روانشناسی جنسی / سمات / رمنتیک / درام / اکشن / سیاسی ... ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامشخص