🐩🎀
200 stories
Hand job | Vkook by silverfic
silverfic
  • WpView
    Reads 662,037
  • WpVote
    Votes 50,199
  • WpPart
    Parts 34
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار می‌کنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Genre : omegavers , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : جمعه ها (اگه که خدا بخواد)
Past's Shadow (Namjin/Vkook) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 24,447
  • WpVote
    Votes 5,097
  • WpPart
    Parts 18
کاپل های اصلی: نامجین و ویکوک«ورس» کاپل فرعی: یونمین خلاصه: عشقی که تبدیل به نفرت شد... نامجون و جین از همدیگه متنفرن و برای زمین زدن همدیگه هرکاری می‌کنن، اما حالا، مجبورن دست دوستی بدن و همکار همدیگه باشن، این وسط پسراشون جونگ کوک و تهیونگ که سال ها توی گوششون خونده شده باید از همدیگه فاصله بگیرن و از همدیگه متنفر باشن، با همدیگه رو به رو می‌شن، سوال پیش میاد که آیا بچه ها همیشه به حرف والدینشون گوش می‌دن؟ خب معلومه که نه! ژانر: عاشقانه، اسمات، انگست، درام♟️ روز پارت گذاری: چهارشنبه ها. Start: 04/05/13 End: Rankings: 🥇Dram 🥇Bangtan 🥉Fic 🥉Farsi وضعیت: در حال آپ. نویسنده: Desa🖤
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 605,489
  • WpVote
    Votes 57,997
  • WpPart
    Parts 53
{ وضعیت فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایبند به سنت» - پی‌دی‌اف فول پارت رو می‌تونید از چنل بردارید. 🗨 تلگرام : @cityofcrazypeople . . . ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗏𝗄𝗈𝗈𝗄 / 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 [𝗏𝖾𝗋𝗌] 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌، 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖲𝗆𝗎𝗍، 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍، 𝖲𝗈𝖼𝗂𝖺𝗅 𝖼𝗋𝗂𝗍𝗂𝖼𝗂𝗌𝗆. 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
His Eyes. by qzll_hn
qzll_hn
  • WpView
    Reads 8,734
  • WpVote
    Votes 1,824
  • WpPart
    Parts 8
- راستی...امروز یه دست فروش دیدم نزدیک داروخونه! گل میفروخت...میخواستم برات نرگس بخرم اما اون فقط نرگس زرد داشت...گفت فردا حتما برام یک بسته نگه میداره! کاپل : ویکوک ژانر : رمنس ، انگست ، روزمره
Jk Marry Me (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 174,914
  • WpVote
    Votes 22,997
  • WpPart
    Parts 22
←⁩ جی‌کی باهام ازدواج کن تمام‌شده‌. ✔️ قطعاً اگر یه آلفای معمولی باشید که نه پول داره و نه استایل، اعتراف عاشقانه‌ی یه امگای پولدار و زیبا رو با تصور اینکه دوربین مخفیه رد می‌کنید. جونگ‌کوک هم وقتی که اون امگای نارگیلی توی چشم‌هاش زل زده بود، با همین فکر ردش کرد؛ ولی چیزی که انتظارش رو نداشت این بود که یک هفته بعد دزدیده و بعد هم مجبور به ازدواج با اون امگا بشه! کاپل: کوکوی، یونمین ژانر: ازدواج اجباری، امگاورس، امپرگ، عاشقانه، کمدی، اس.مات، درام، فلاف
﴾ Moon wolf  ﴿ by kimkook_Lovrita
kimkook_Lovrita
  • WpView
    Reads 155,657
  • WpVote
    Votes 19,255
  • WpPart
    Parts 57
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
Silk Skin Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 80,213
  • WpVote
    Votes 10,657
  • WpPart
    Parts 14
پسرعموی ناتنی تهیونگ به‌عنوان یه انیگما برای قشر امگاها بی‌خطر بود؛ چون میل‌ و کشش انیگماها فقط به دسته‌ی آلفا بود. به همین دلیل توی دو ماهی که والدین امگا به سفر کاری می‌رفتن، اون مرد قرار بود ازش مراقبت کنه؛ اما هر شب پارتی‌گرفتن، مصرف دراگ و خوابیدن با آلفاهای مختلف اصلاً شبیه به مراقبت نبود. ‌ ژانر: امگاورس، روزمره، ای‌یو، کمدی، اسمات، ایج گپ.
NEWYORK & YOU by sope_are_in_love
sope_are_in_love
  • WpView
    Reads 675
  • WpVote
    Votes 95
  • WpPart
    Parts 5
کاپل:کوکوی،سپ،جونگ‌دانک روز های آپ:نامشخص ژانر:رمنس،معمایی،اکشن،کمدی همه چی از اون مهمونی داخل بار شروع شد توی یک چشم بر هم زدن تهیونگ بجای اینکه همچنان تو مهمونی باشه خودشو داخل نیویورک دید جایی که مایل ها با خونش فاصله داشت البته همه چی بد بود و با فروشش به یه بیزنس من همه چی از نظرش بدتر شد.
NIGHT HUNTER - KOOKV by Alaric_Fiction
Alaric_Fiction
  • WpView
    Reads 117,222
  • WpVote
    Votes 17,004
  • WpPart
    Parts 40
در دنیایی که قدرت در سایه مافیا پنهان شده، مردی از خاندانی قدرتمند، زندگی پرمخاطره‌ای را در پیش گرفته است. او در کنار دخترش، در تاریکی امپراتوری خود گام برمی‌دارد. اما یک شب، راز هولناکی از اعماق دریا سر برمی‌آورد. در اعماق تاریکی، رازهایی نهفته است که فقط دریا می‌داند.... موجی از فلس‌های آبی، در تاریکی شب می‌درخشد... موجودی افسانه‌ای، با موهایی به رنگ آسمان و فلس‌هایی که نوری از جنس دریا را ساطع می‌کنند، در قفس اسارت گرفتار شده است. مرد مافیایی، با میل به قدرت و رازگشایی، این معشوق اقیانوس را به قلمرو خود می‌برد. اما این آغاز ماجرایی شگفت‌انگیز است. رازهای ناگفته،عشق ممنوعه،و نبردی برای آزادی،تار و پود داستانی را می‌بافند که در آن،مرز بین انسان و افسانه،تاریک و روشن،و عشق و نفرت،درهم می‌شکند. • • ≈ Fic ↬ NIGHT HUNTER ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Mafia , Fantasy , Smut , Angst , Mermaid ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric
The Proposal | VKOOK | Completed  by elicasso
elicasso
  • WpView
    Reads 430,077
  • WpVote
    Votes 54,845
  • WpPart
    Parts 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.