BxG
26 stories
Death GOD (Luhan X Reader) ✔ by angel_StephAnie
angel_StephAnie
  • WpView
    Reads 15,023
  • WpVote
    Votes 3,059
  • WpPart
    Parts 37
✔ خدای مرگ| پایان یافته دیدن یک پسر خوشتیپ و جذاب که اسم و فامیلی‌ات رو صدا میزنه همیشه هم نمیتونه خوب باشه، مخصوصا وقتی لبه کلاه سیاه و عجیبش رو بالا بده و با لحن خونسردی بهت بگه: _ متاسفم که اینو میگم، اما شما فوت کردید. • ژانر: فانتزی، رمنس • کاپل: لوهان x خواننده، کاپل سکرت (اکسو x بلک پینک) • محدودیت سنی: ندارد • نویسنده: Angel Stephanie
The Leader (Baekhyun x Reader) ✔ by angel_StephAnie
angel_StephAnie
  • WpView
    Reads 22,940
  • WpVote
    Votes 3,630
  • WpPart
    Parts 35
✔ رهبر | پایان یافته با آرزوی داشتن انسان‌هایی با قدرت‌های فوق بشری برای پیروزی در جنگ جهانی سوم، کشور های قدرت طلب ساخت سربازهای ابرانسانی را شروع کردند؛ فارغ از آن که درحال ساختن بزرگترین و خطرناک ترین دشمن بشریت هستند. با شکست پروژه و فرار ابرانسان‌ها از آزمایشگاه برگ جدیدی در تاریخ رقم خورد و انسان‌ها زندگی جدیدشان را زیر سایه این ابرانسان‌های آدمخوار شروع کردند. در چنین دنیای تیره و تاری (ا/ت)، تصمیم بزرگی در زندگی‌اش گرفت. تصمیمی که مجازاتش چیزی جز جویده شدن توسط آدمخوار هایی نبود که بر دنیا حکمرانی می کردند... تصمیم به فرار. فرار (ا/ت) برخلاف تصورش با موفقیّت به اتمام رسید و چند سال بعد کسی که رهبری گروه انسان های فراری را به عهده داشت کسی نبود جز (ا/ت). وجود انسان های خاطی و فراری برای دولت ابر انسان ها زنگ خطر محسوب می شد. در این بین یکی از پسران ابر انسان های تَراز A برای پیدا کردن این گروه فراری و سردسته‌ آن ها داوطلب می شود و پا به دنیای بیرون از مجموعه می گذارد. قوی‌ترین و ماهرترین پسر گونه ابر انسان های تَراز A، بکهیون. هشدار: این فیک شامل صحنه های خشونت آمیز است و برای همه سنین مناسب نیست 🚫 کاپل: خواننده x بکهیون، جنی x کای ژانر: علمی تخیلی، ماجراجویی، رمنس، اسمات نویسنده: Angel Stephanie
𝑷𝒓𝒂𝒈𝒎𝒂𖣸 by Kimtellin
Kimtellin
  • WpView
    Reads 31,452
  • WpVote
    Votes 4,500
  • WpPart
    Parts 56
پراگما یه سوپرمدل خیلی معروفه که تصمیم میگیره برای تولید و جابه جایی مواد با مین یونگی همکاری کنه. اون دلش میخواد برای یه بارم که شده بزرگترین ریسک زندگیش رو انجام بده و قدم تو راهی بذاره که هیچ ربطی به زندگیش نداره... از طرفی بکهیون یه دانشجوی پزشکی اخراجیه که نبوغ و هوشش رو تو راه کثیفی به کار گرفته و برای چندین سال مواد تولید کرده. اون کسیه که تو اقیانوسی از غم و سیاهی شنا میکنه و اونجارو مثل خونه اش میدونه.. حالا پراگما میخواد ترس رو کنار بذاره و خطر غرق شدن رو به جون بخره. ولی آیا کسی هست که شنا کردن بلد باشه و تو این راه ازش محافظت کنه...؟
'𝑹𝒆𝒅 𝑾𝒊𝒏𝒆 ♡ by Kimtellin
Kimtellin
  • WpView
    Reads 15,489
  • WpVote
    Votes 2,360
  • WpPart
    Parts 36
داستان درمورد خودته، دختری که برای تحصیلات تو رشته‌ی مورد علاقه‌ش تو ۱۸ سالگی به رم میره و بعد از بازگشتش به سئول با ادم های جدیدی آشنا میشه و چیزه های متفاوتی رو باهاشون تجربه میکنه، حالا چی میشه که اون آدما از اولشم آدمای جدیدی نبوده باشن و یه جورایی با زندگی قبلی‌ای که هیچ وقت ازش خبر نداشته ارتباط داشته باشن؟~
➷𝐓𝐡𝐞𝐁𝐨𝐲𝐍𝐮𝐦𝐛𝐞𝐫𝟓𝟎𝟔➹  by Kimtellin
Kimtellin
  • WpView
    Reads 40,776
  • WpVote
    Votes 6,598
  • WpPart
    Parts 40
بیون بکهیون عاشقِ عدد ۵۰۶ بود، اولین دلیلش این بود که تو شِش مِی به دنیا اومده بود و دومین دلیلش هم‌ این بود که یه جایی، احتمالا تو یکی از سایت‌های مزخرف پیشگویی، خونده بود ۵۰۶ بهترین عدد شانس دنیاست؛ کسی که شماره اش ۵۰۶ ـه خودمونیه، صمیمیه، صبور نیست ولی کنجکاو و باهوشه. بکهیون فکر میکرد خیلی خودجوش و بانمکه و میتونه راحت مردم رو بخندونه. فکر میکرد معاشرتیه و کارش تو جذب کردن دخترا به خودش عالیه. ولی اون فقط 'فکر' میکرد. اون احمق چیزی نبود جز عنق‌‌ترین، عوضی ترین، لوس‌ترین، حسود‌ترین و رو اعصاب ترین پسرِ مو فرفری‌ای که تو کلِ عمرت دیده بودی و متاسفانه این پسر شماره ۵۰۶ شده بود همسایه ای که درست تو واحد شماره ۵۰۶ روبروییت زندگی میکرد و قرار بود هر صبح و هر شب نگاهت به ریخت عنش بیوفته، عذابت بده و روح و روانت رو به بازی بگیره!
Collision XY by ParniaKim
ParniaKim
  • WpView
    Reads 27,873
  • WpVote
    Votes 2,695
  • WpPart
    Parts 46
بچه ی من یه کلونه. کلون پارک چانیول... من میتونستم یه دختر ساده باشم اما نیستم. من خودم زندگی سخت رو انتخاب کردم و حالا باید تاوانش رو پس بدم... Warning : R rated episodes : 4th Y 5th Y 8th Y Highest 🏅 #1 on Chanyeol
Report of Abduction by zarzartala
zarzartala
  • WpView
    Reads 21,953
  • WpVote
    Votes 3,737
  • WpPart
    Parts 62
[کامل شده] گزارش یک آدم ربایی ژانر؛ جنایی، کمدی، عاشقانه کاراکترا؛ جونگین/مینجو/اکسو خلاصه؛ مینجو یه افسر ساده‌ست که تو جریان یه آدم‌ربایی سر از خونه‌ی کیم جونگین درمیاره، مردی که با وجود ظاهر الهه مانندش بویی از عاطفه نبرده؛ جونگین همراه باقی پسرا عضو یه تیم فوق سریه که وظیفه‌شون انجام جنایتاییه که سیاست مدارای رده بالای کشور سفارش میدن. مینجو ماموریت داره یه ماه همراه این تیم بمونه، بی‌خبر از اینکه آخرش قراره قربانی سیاست بالادستیا بشه‌‌. تو این یه ماه پسرا باید ببین می‌تونن نسبت به مرگ و زندگی این دختر ساده و خوش‌خیال بی‌تفاوت باشن یا نه؛ خصوصا جونگین که از زن‌ جماعت فراریه! "انگار فرقی نمی‌کنه لباسی که می‌پوشی چقدر به شونه‌های پهنت کش بیاد، توی خشاب اسلحه‌ات چندتا گلوله داشته باشی یا چند نفر ازت حرف شنوی داشته باشن، تهش توی خلوتت دلت میمیره برا اینکه یه نفر همین طوری که هستی دوستت داشته باشه. مثل دیو زشتی که خودشو توی یه قلعه‌ی بی‌درو پیکر زندونی کرده باشه، جونت درمیاد برا اینکه یه نفر پا بزاره به دنیای تاریکت و با انگشتای ظریفش لمست کنه..."
About LENA by zarzartala
zarzartala
  • WpView
    Reads 7,302
  • WpVote
    Votes 1,057
  • WpPart
    Parts 31
[کامل شده] برو... برو و به اندازه تمام رنج‌هایی که کشیدی زندگی کن، به اندازه همه اشک‌هایی که توی خلوتت ریختی شادی کن، برو و طوری بخند که همه‌ی این خاطره‌های بد از یادت بروند. . . لنا آیدول تازه‌کاریه که یه راز بزرگ و خطرناک داره؛ تمینم سونبه‌ییه که از دروغ و دورویی متنفره، چی میشه اگه این دو نفر بهم علاقه پیدا کنن، بدون اینکه بدونن ممکنه چقدر بهم آسیب بزنن؟ . . 📎در کنار داستان بالا ما کیم جونگینی رو داریم که یه اشتباه بزرگ می‌کنه؛ مینهویی که قصد داره خودشو تو تجارت ثابت کنه؛ یه عدد اونیو با مجردی طولانیش و کیبوم غرغرویی که هر کاری میکنه قاطی دردسرای بقیه نشه نمیشه و از همه مهمتر یه دختر کوچولوی ناز به اسم ارین که با کلی کاراکتر دیگه قراره یه رمان طولانی و پرهیجانُ بسازن🤞 . . با حضور تقریبا همه‌ی بروبچه‌های اس‌ام و برخی از آیدل‌های کمپانی‌های همساده😀
About You by zarzartala
zarzartala
  • WpView
    Reads 5,468
  • WpVote
    Votes 820
  • WpPart
    Parts 34
[کامل شده] تو دوباره اینجایی، توی بغل من... بازم به هیچی نه نمیگی و مردی که دخترتو ازت گرفته‌رو می‌بوسی، باید اقرار کنم خیلی خیلی از اون چیزی که فکر می‌کردم سنگدلتری. چطوره منم یکم مثل خودت باشم ها؟ خلاصه؛ سانا بدون هیچ گناهی سه سال جهنمیو پشت سر گذاشته؛ هنوز با جونگینی که ادعا می‌کنه عاشقشه درگیره و از یه طرفم سرو کله‌ی مینهویی پیدا شده که می‌خواد ازش استفاده کنه تا به اهدافش برسه... اگه دنبال یه مثلث عشقی هات و غیرقابل پیش بینی هستید داستانو از دست ندید. برای درک بهتر اتفاقات داستان بهتره که "درباره‌ی لنا" رو بخونید. این فیک تقریبا مستقله اما شخصیتاش همون شخصیتای درباره لناست.
ʏᴏᴜʀ ʙᴇᴀᴜᴛɪғᴜʟ ᴇʏᴇs 💙 by Shiny_ownstory
Shiny_ownstory
  • WpView
    Reads 549
  • WpVote
    Votes 120
  • WpPart
    Parts 11
✧уσυя вєαυтιfυℓ єуєѕ ✧ 🥀✧ چشمان زیبایِ تو ' داستان دوم مروارید سیاه ' 🥀✧ژانر:عاشقانه،غمگین،پزشکی،زندگی روزانه ،+۱۹ (داستان بلند) 🥀✧شخصیت ها :بیون بکهیون ،دو کیونگسو ، کیم نینا ،اوه سهون ،جانگ نارا و ... 🥀✧نویسنده : - @shiningpark ⇝ #typing // #YBE // #Shiny ∙∙ @Shiny_ownstory🥀✧