Taekook
8 stories
Forbidden love  by iamliraaaa
iamliraaaa
  • WpView
    Reads 678,139
  • WpVote
    Votes 47,084
  • WpPart
    Parts 60
پسری که عاشق ممنوعه ترین فرد زندگیش بود... عشق ممنوعه جونگکوک به همسر خواهرش تهیونگ که از قضا سرهنگ بود چی میشه اگه جونگکوک نتونه جلوی احساساتش رو بگیره و بخاطر اینکه تهیونگ بازداشتش کنه دست به کارای خلاف بزنه؟! ___________________________ میدونستم که اشتباه بود....یک اشتباه بزرگ.... ولی من هیچوقت پشیمون نشدم.... اون زیبا ترین و لذت بخش ترین اشتباهم بود و من حتی بارها و بارها متولد میشدم باز هم با کمال میل همون اشتباه رو تکرار میکردم! چون من عاشق اشتباهم بودم!... عاشق اشتباهی بنام کیم تهیونگ.... ❗کپی برادری، باز گردانی و انتشار این بوک به هر شکلی غیر مجازه مگر اینکه اجازه نویسنده رو داشته باشید من فیک رو بجز این اکانت و چنل تلگرام خودم جای دیگه ای منتشر نمیکنم و اگه جایی دیدید که افرادی این کارو میکنند بهم اطلاع بدید writer:lira couple:vkook Genre:romance, dram, angst...
Insolent | گستاخ by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 75,288
  • WpVote
    Votes 7,442
  • WpPart
    Parts 28
| رمنس | اسمات | آرتیستیک | راز آلود | وقتی قراره نقاش مخصوص معروف ترین گالری دار هنری نیویورک باشی و یک مجموعه نقاشی نود از خود صاحب گالری نقاشی کنی... تهیونگ نگاه دقیقی به صورت خونسردش کرد و گفت: _ با نگاه کردن به تن لخت مردها که مشکلی نداری؟ جونگ کوک پوزخندی زد و جواب داد: _موقع نگاه کردن به سوژه با چشمام باهاش عشق بازی میکنم ، تو چی؟ تو مشکلی با این موضوع نداری؟ Vkook | kookv تمام شده 🫀
Falling For The Devil  by kaihan_33
kaihan_33
  • WpView
    Reads 9,619
  • WpVote
    Votes 899
  • WpPart
    Parts 21
ژانر : دارک ، مافیا ، اکشن ، درام ، رومنس، مثلث عشقی خلاصه : اگر کیم نامجون پادشاه امپراطوری بی‌رقیب مافیا بود ، کیم تهیونگ خود شیطان و مغز متفکر عمليات و معاملات مافیایی و لجستیکی بود ، در نهایت ، قطب کامل کننده‌ی این مثلث مرگبار ، مین یونگی ملقب به ماشین کشتار بود ... حالا قرار بود چه اتفاقی بیوفته وقتی افسران تازه فارغ‌التحصیل شده از دانشکده‌ی افسری ( جیمین ، هوسوک ) تحت فرمان رئیس پلیس بخش جنایی ( کیم سوک‌جین ) شروع بکار می‌کردند ؟ تاروپود مافیا قرار بود چه چیزی رو طعمه کنه ؟
TENSION🍷(vkook) by seta8603
seta8603
  • WpView
    Reads 231,154
  • WpVote
    Votes 20,492
  • WpPart
    Parts 39
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,083
  • WpVote
    Votes 5,259
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
𝒜𝓃 𝒶𝒸𝒽𝒾𝑒𝓋𝑒𝒹 𝓌𝒾𝓈𝒽 𝑜𝓇...?!🗡(𝓈𝑜𝓅𝑒 )  by _darkbluefic_
_darkbluefic_
  • WpView
    Reads 15,634
  • WpVote
    Votes 1,443
  • WpPart
    Parts 5
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی) •ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات •کاپل⸙ یونسوک(سپ) •رده سنی⸙ +۱۸ •خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من جانگ هوسوک ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم! کاش لال میشدم و همچین حرفی از دهنم بیرون نمی اومد....! ورژن یونمین این چندشاتی رو میتونین توی همین پیج پیدا کنین😊
دوباره نه! by ZahraAmini4
ZahraAmini4
  • WpView
    Reads 54,564
  • WpVote
    Votes 2,822
  • WpPart
    Parts 65
-به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید! در میان اطلاعات فروخته شده توسط هکر ها از اعضای بی تی اس عکسی مبنی بر تجاوز به عضو ۲۸ ساله این گروه یعنی مین یونگی پیدا شده! لطفا... کاپل: سپ کاپل فرعی: نامجین،تهکوکمین «پایان یافته»
"JOKER"(جوکر) by FiFi-Writer
FiFi-Writer
  • WpView
    Reads 27,115
  • WpVote
    Votes 2,564
  • WpPart
    Parts 21
هفت نفر که توسط فردی به اسم "جوکر" انتخاب شدن. کسی حق دخالت توی زندگی شخصی هم بازیش رو نداره ... اولین قانون اصلی این بازی: قتل احساساته! و دومین قانون: نباید به کسی "اعتماد" کرد، چون ممکنه توسط هم بازی خودت ""کشته"" بشی! . . - آخرین خواستت قبل از مرگت چیه؟! - اینکه تو رو زیر خودم داشته باشم! . . - من برای تنبیه کردنت به جسمت آسیب نمیزنم، روحت رو ازت میگرم تا ذره ذره قلبت رو دق مرگ بدم! . . ژانر: _سکرت_ کاپل: تهکوک، ...؟! آپ: جمعه ها برای خوندن فیک های دیگه و ارتباط با من میتونید به پیج اینستا سر بزنید: fifiwriter