Ayumi
192 stories
961.78 °C by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 277,747
  • WpVote
    Votes 54,702
  • WpPart
    Parts 32
فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 464,478
  • WpVote
    Votes 74,118
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action
There's A Boy in my Bed (BoyxBoy) by Youroffputting
Youroffputting
  • WpView
    Reads 16,307,002
  • WpVote
    Votes 489,041
  • WpPart
    Parts 32
"We can't do this." I whisper as our lips re-connect, a tingling fire surging through my body as his hands ravage unexplored lands; my innocence dissipating away with every peck he trails down my neck. "I know we can't. That's why it's so exciting." He replies through kisses. His effortless charm intoxicates me; drowning me; hunting me; devouring me. "What if my brother finds out?" The perpetuated patter of the rain unable to subdue my groan as he digs his nails deeper into my skin. "Who cares." ********** Welcome to my story, where an innocent boy finds a not so innocent boy in his bed; where they do not so innocent things. - YOP
If I was his Ms. Right {BTS JUNGKOOK FANFIC} by Starish10
Starish10
  • WpView
    Reads 9,914,096
  • WpVote
    Votes 300,397
  • WpPart
    Parts 53
"It never came up to my mind to be with you, to you be my first kiss, and to fall for you. Because I wasn't your Ms. Right,-" he suddenly grabbed my waist that made my body be that near to him. He held my spine and passionately kissed me. "Just, shh... I didn't request any Ms. Right,"
Boy A"Vkook" by Seti656700
Seti656700
  • WpView
    Reads 6,268
  • WpVote
    Votes 841
  • WpPart
    Parts 13
کیم تهیونگ و جىٔون‌ جونگکوک توی سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟ ------------------------- تکیه داد به دیوار سرد اتاقش زانوهاش و بغل کرد یه قطره اشک از چشماش چکید؛) آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود روش دوتا پتو بود ولی میلرزید از سرمای قلب یخ زدش . . . از شدت قلب درد چشماشو بسته بود که هیچ چیزی حس نکنه مدام زمزمه میکرد! چیزی نیس! اینم میگذره! عادت میکنی عادت میکنی! عادت میکنی!!!!! ---------------------------------------- اسم فیک :Boy A کاپل : ویکوک ژانر:درام ، رومنس ، اسمات‌ ، انگست وضعیت : درحال آپ نویسنده:@Seti656700
Тот случай когда реально повезло by vikaparfenova15bts
vikaparfenova15bts
  • WpView
    Reads 12,747
  • WpVote
    Votes 412
  • WpPart
    Parts 9
[ЗАКОНЧЕН] Юнги самый известный репер в Кореи, а Чимин его большой фанат, которому удалось выиграть билет на одну из его фан-встреч
 abortive revenge by hanaiiiiiiii87
hanaiiiiiiii87
  • WpView
    Reads 29,038
  • WpVote
    Votes 1,209
  • WpPart
    Parts 47
خب این اولین فیک منه امیدوارم خوشتون بیاد 🥰🥰🥰 .................................................................... ژانر:مافیایی ،ارباب برده ای ،خشن ،شکنجه،ددی کینگ،رمنس،عاشقانه کاپل:ویکوک، یونمین، نامجین، هوسوک و لی هارا نویسنده:HANA ملقب به H.H شروع:۱۴‌۰۰/۱۱/۱۷ پایان:..............
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  by manilarise
manilarise
  • WpView
    Reads 498,209
  • WpVote
    Votes 45,980
  • WpPart
    Parts 26
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چت‌استوری، توییتر، ددی‌کینک، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سُپ» قسمتی از فیک ↶ _از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد! _منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد! •روزِ آپ: یک‌شنبه ها•
"JOKER"(جوکر) by FiFi-Writer
FiFi-Writer
  • WpView
    Reads 27,115
  • WpVote
    Votes 2,564
  • WpPart
    Parts 21
هفت نفر که توسط فردی به اسم "جوکر" انتخاب شدن. کسی حق دخالت توی زندگی شخصی هم بازیش رو نداره ... اولین قانون اصلی این بازی: قتل احساساته! و دومین قانون: نباید به کسی "اعتماد" کرد، چون ممکنه توسط هم بازی خودت ""کشته"" بشی! . . - آخرین خواستت قبل از مرگت چیه؟! - اینکه تو رو زیر خودم داشته باشم! . . - من برای تنبیه کردنت به جسمت آسیب نمیزنم، روحت رو ازت میگرم تا ذره ذره قلبت رو دق مرگ بدم! . . ژانر: _سکرت_ کاپل: تهکوک، ...؟! آپ: جمعه ها برای خوندن فیک های دیگه و ارتباط با من میتونید به پیج اینستا سر بزنید: fifiwriter