CB.
78 stories
Diavolo (Chanbaek/Sekaihun)  by CecilionV
CecilionV
  • WpView
    Reads 7,047
  • WpVote
    Votes 1,739
  • WpPart
    Parts 20
دیاَوُلو؛ رئیس بزرگترین و پرقدرت‌ترین سازمان جنایی در نواحی جنوبی ایتالیا، شیطانی که روی سیسیل سایه انداخته بود. پارک جونگین؛ ژنرالی که به اجبار زیر پرچم اون اسم منفور مرگ رو در آغوش کشیده و اوه سهون؛ افسری که روزی برای نابودی دیاولو نفس‌هاش رو خرج کرده بود و حالا بعد از پنج سال تبعید، به عنوان نفوذی درگیر مأموریتی می‌شد که نقطه‌ی پایان‌ش قلب مردیِ که قرار نبود دوباره ببینه؛ کای. پارک چانیول؛ دکتری که خارج از محیط کارش با لقب یولیوس یه قاتل مشهورِ و بیون بکهیون؛ پرستاری که دوازده سال قبل از تیغ یولیوس گریخت و حالا با عطش حقیقت و ماجراجوییِ بزرگ، دوباره پا به خاک خونین جزیره می‌گذاشت. خاکی که هیچ‌کس از اون بی‌زخم عبور نکرد. Name : Diavolo | دیاولو Genre : Mafia, Action/Thriller, Crime/Dark Romance, Psychological Drama, Angst, Smut, HappyEnd Couples : Chanbaek | Kaihun/Sekai Written by : Cecilion
 ꧁༒☬Bᴀᴇᴋʜʏᴜɴ☬༒꧂  by lbluesfoxl
lbluesfoxl
  • WpView
    Reads 9,919
  • WpVote
    Votes 2,283
  • WpPart
    Parts 15
_𝓑𝓪𝓮𝓴𝓱𝔂𝓾𝓷 ____ ׂׂૢ་༘࿐ بکهیون قرار بود یه پیشکش باشه. به جفتی که از بین مردم عادی برای گرگ‌ها انتخاب می‌شد پیشکش می‌گفتند. ده سال از زمانی که لامیا اون رو به عنوان جفت رهبر پک انتخاب کرده بود می‌گذشت. حالا وقتش بود که به قله بره... و هیچکس نمیدونست بعد از رفتن به قله چه سرنوشتی در انتظار پیشکشی‌هاست... ╰┈➤ ✎
♤ Desdemona ♤ by Viaiba
Viaiba
  • WpView
    Reads 19,667
  • WpVote
    Votes 3,305
  • WpPart
    Parts 15
دو خانواده مافیایی که به خون هم تشنه ان و برای کشتن همدیگه لحظه شماری میکنن .. چانیول آلفای خانواده نیکولایچ ، از یه پدر صربستانی و مادر کره ای و بکهیون امگای خانواده بیون ... این دو نفر هیچوقت فکرنمیکردن وسط دشمنی که خانواده هاشون باهم دارن ؛ عاشق همدیگه بشن . قرار های یواشکی همراه با ترس و لرز ؛ بوسه و لمس های سریع وسط مهمونی های بزرگ و دور از چشم بقیه ، کادوهایی که از سر ترس قایم میشدن ، تعصبی که روی همدیگه داشتن ، سرانجام همه اینا به یه ازدواج پنهانی منجر شد ‌. ولی هیچکدوم نمیدونستن که عشق و ازدواجشون قراره یه جنگ بزرگ بین دو خانواده رو شروع کنه . ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ ♤ ʜᴜɴʜᴀɴ ♧ ᴋʀɪꜱʜᴏ♡ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ , ᴍᴀꜰɪᴀ , ᴍᴘᴇʀɢ , ᴅᴀʀᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ꜱᴍᴜᴛ ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
 CHERRY PIE 🜼 by ByunHera6104
ByunHera6104
  • WpView
    Reads 2,221
  • WpVote
    Votes 425
  • WpPart
    Parts 6
خلاصه؛ داستانی به شیرینیِ یک برش پای گیلاس! 🥧 توی دنیایی که همه‌ی آلفا‌ها رایحه‌ی تند و سردی دارن که نشونه‌ی ابهت و جذبه‌شونه... و امگاها عاشق همین رایحه‌ی آلفاهان، چی میشه اگه همه‌چیز برعکس پیش بره و دو نفر این موضوع پیش پا افتاده رو نقض کنن؟ این چرخه‌ ممکنه به‌ هم بخوره؟ آیا این دو نفر از قبل همو میشناسن و گذشته‌ای کوتاه باهم دارن؟ سرنوشت چی رو براشون رقم زده؟ بیاید باهم ببینیم! ✿✿✿ •پارک چانیول، مأمور پستِ آلفایی که رایحه‌ی گیلاس داره و از همه مخفیش میکنه چون از واکنش‌ها و پذیرفته نشدن به عنوان یه آلفا هراس داره. •بیون بکهیون، قناد جوون و امگا با رایحه‌ی پای گیلا‌س‌هایی که میپزه؛ از رایحه‌ی تندِ زننده و سرد آلفاها بیزاره. ✿✿✿ 🍒کاپل‌ها﹕چانبک 🥧ژانر﹕فلاف ⋆ امگاورس ⋆ روزمره ⋆ رمنس 🍒محدودیت سنی: +18 🥧نویسنده﹕ Hera 🍒ادیتور﹕Loey -برای اطلاع از روند آپ، در چنل زیر داخل تلگرام جوین بشید ❗ @VersionsOfCB
𝖺𝖼𝖼𝗈𝗆𝗉𝗅𝗂𝖼𝖾 by TalesByElsa
TalesByElsa
  • WpView
    Reads 6,566
  • WpVote
    Votes 1,558
  • WpPart
    Parts 27
«گاهی خاطره‌ها به بدترین شکنجه‌ها تبدیل میشن» این رو بکهیون زمانی متوجه شد که خاطره اون شب بارونی و ترسناک، هرگز اجازه نداد با تمام وجود لبخند بزنه و از شنیدن صدای قطرات بارون لذت ببره چون تصاویر خون‌آلودی از چهره والدینش لرز به اندامش می‌انداخت. -هم‌گنـاه -ژانر: عاشقـانه، روان‌شناختی، درام، اسمـات، هپی‌اند -کاپل: چانبک -نویسنده: السا چنل تلگرام: WildBeauty_Fic
The Type [ Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 229,428
  • WpVote
    Votes 43,636
  • WpPart
    Parts 68
دو نفر که آشنا شدنشون یه حادثه، عاشق شدنشون یه اتفاق و جدا شدنشون یه فاجعه بود. دونفری که کنار هم بهترین، شادترین و جذاب‌ترین کاپل رو تشکیل میدادن و به دور از هم پر از نقص بودن. دو نفر که سال‌ها پیش مسیرشون رو از هم جدا کردن. یکی برای تحصیل به آمریکا میره و روز به روز پیشرفت میکنه و دیگری، توی کره میمونه و... به قعر جهنم سقوط میکنه. پارک چانیول... آلفای مغرور و جدی‌ایی که به زودی قراره ازدواجش با دختر بزرگترین سهامدار شرکت‌های زنجیره‌ایی Mitchel اتفاق بیوفته. بیون بکهیون، امگایی که خانواده و دوستانش طردش میکنن، مجبور میشه درس و دانشگاهش رو ول کنه تا... بچه‌ایی رو که پدرش خبری از وجود داشتنش نداره بزرگ کنه. زندگی بعد از چهار سال... چه چیزی براشون داره؟ این دیدار مجددشون چطور میتونه رخ بده؟ آیا اون دلخوری‌ایی که از هم دارن، مانع این میشه که باز هم عاشق همدیگه بشن؟ ژانر داستان: فانتزی،امگاورس، رمنس، درام،اسمات، انگست، امپرگ
𝐄𝐒𝐏𝐑𝐄𝐒𝐒𝐎♨  by rosezizi
rosezizi
  • WpView
    Reads 19,270
  • WpVote
    Votes 3,956
  • WpPart
    Parts 35
⋆خلاصه⋆ "دو پسر، با زندگی‌هایی پر از سکوت و روز هایی که با احتياط سپری میشن. غافل از اینکه قراره زندگی‌های دور از هیاهو‌شون با وجود هم واردِ مسیری تازه و سرشار از عشق بشه و وجودشون رو مثل یک فنجون اسپرسوی داغ، گرم کنه..." ♨⋆♨⋆♨ ♨نام فیکشن⋆ 𝐄𝐒𝐏𝐑𝐄𝐒𝐒𝐎⋆ ♨کاپل ها⋆ چانبک⋆ ♨ژانر⋆ رومنس⋆ روزمره⋆ درام⋆ ♨نویسنده⋆ 𝑹𝑶𝑺𝑬⋆ NC+18🔞 ♨⋆♨⋆♨ مرسی از انتخابتون برای خوندن اسپرسو خوشگلا. این داستان فقط در همین پیج آپ میشه و برای اطلاع از آپ داخله Cbrose6104@ این چنل تلگرام عضو شین. لینک چنل تو بایوی پیج واتپد هست🤎
Lie by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 15,191
  • WpVote
    Votes 3,254
  • WpPart
    Parts 28
همیشه فکر می‌کردم من مثل یه جزیره‌م که با آب احاطه شده‌، با این تفاوت که دریای اطراف من، آدم‌هایی بودن که دروغ می‌گفتن. مدتی که گذشت فهمیدم در واقع این جزیره است که به خودش دروغ می‌گه، از عمق آب در‌اومده؛ ولی خودش رو خشکی می‌دونه. فقط کافیه تا سطح آب یه مقدار بالا بیاد تا جزیره کاملا غرق شه. چه اشتباهی بدتر از دروغ گفتن به خودت؟ [ChanBaek]
🌱𝗽𝗲𝗮𝘀🌱 by Rubyl10
Rubyl10
  • WpView
    Reads 2,168
  • WpVote
    Votes 485
  • WpPart
    Parts 3
🌱پایان یافته🌱 برای لحظه‌ای احساس کرد محیط اطرافشون تا حدودی تاریک شد. انگار ابرها برای لحظه‌‌ای جلوی خورشید قرار گرفتن تا به بکهیون موقعیتی برای فرار بدن. باید فرار می‌کرد تا قبل از اینکه چانیول هم اون رو "هیولا" صدا بزنه‌. به نظر امروز نخود فرنگی‌ها اشتباه کرده بودن! 🌱☂🌱☂🌱☂🌱 🌱فیک: نخود فرنگی 🌱کاپل: چانبک 🌱ژانر: رمنس، روزمره، درام