Kim__titi's Reading List
4 stories
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 444,845
  • WpVote
    Votes 44,057
  • WpPart
    Parts 37
"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer
Capo | Vkook | AU by evena202
evena202
  • WpView
    Reads 1,133,911
  • WpVote
    Votes 113,943
  • WpPart
    Parts 71
كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Genre: Romance / Smut / Crime ↳Writer: #Sahel 🥇1Taehyung 🥇1Fiction 🥇1Romance 🥇1BTS 🥈 2عاشقانه 🥇1Crime 🥇1teakook 🥇boyxboy
Achmaz by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 90,740
  • WpVote
    Votes 8,130
  • WpPart
    Parts 11
جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابل‌تصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو می‌خوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه‌ایم؟ _ تو شکار منی، منم شکارچی‌ام. - غذا نیستم من. اخم‌هاش رو توی هم کشید؛ به غرور پسرانه‌اش برخورده بود خب! اما مرد، خیره به لب‌های آویزون پسر که تبدیل شده بود نقطه‌ضعفش، گفت: _ اما خوشمزه‌ای. - معلومه که هستم! 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Achmaz-Vkook 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Comedy, Smut, BDSM, School life
COLORS | VKOOK-HOPEMIN by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 492,993
  • WpVote
    Votes 55,392
  • WpPart
    Parts 60
رنگ ها🎨 دل بستن به کسی که تمام شهر دلداده‌ی اون بودند آسون نبود... پسری که با موهای بلند پرکلاغیش یک شبه از میون رویاهاش سر در آورده و حالا تمام هستی رو ازش گرفته بود! دل به کسی بسته بود که میون رنگ ها غلت می‌خورد، رد بدن برهنه‌اش رو روی بوم‌های سفید به جا می‌گذاشت و حالا اون رو به همخوابی روی بوم با بدن‌های برهنه و رنگی دعوت می‌کرد. " امشب این‌طوری با من می‌رقصی... با پاهای رنگی روی بوم" 🌈✨ writer: @Moonlike_Rmy couple: Vkook - Hopemin Genre: Secret