SUNSET_Vk
- Reads 50,631
- Votes 5,153
- Parts 23
_اگه دیدی اینطور اینجا افتادم چیکار میکنی؟
با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد
مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید
_میری پایین به؟
+میرم پایین به جیمینی خبر میدم!
دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید
_آفرین جگرگوشه من
____________________
اهمیتی نداشت کجا و کی؛ اون از پسرش محافظت میکرد،باید ازش مراقبت میکرد حتی اگه دیگه فرصتی برای موندن نداشت!
____________________
~🅅𝒌𝒐𝒐𝒌_🅈𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_🄽𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏
~🅁𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄_🄰𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕_🄳𝒂𝒊𝒍𝒚 𝒍𝒊𝒇𝒆_🅂𝒐𝒇𝒕_
🄿𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚_(🅂𝒎𝒖𝒕 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆)
•🅆𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:🅂𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
"شروع 1402/11/24"
"پایان 1403/08/18"
*توجه؛ فیک بهزودی تحت ویراستاری قرار خواهد گرفت*