Select All
  • شبیه به تو 🪧 like you
    26.7K 2.8K 33

    داستان ازدواج اجباری با کاپیتان خشن سردی که کل رابطه فکر خودش و محموله های قاچاق موادش میگرده همسرش کیم تهیونگ به شدت ناسازگار تخسه این وسط کاپیتان بی عصاب ما میخواد رامش کنه اما خبر نداره تهیونگ .... اند کاپل ها : چانهون . کوکوی . یونمین. هونهان. نامجین باقیش خودتون بخونید حاوی صحنه های فول اسمات و خشن سادیمسمی اگه...

    Completed   Mature
  • "Bullet"
    151K 11.9K 60

    _Bullet_ گلوله_ _یه اسلحه زمانی خطرناک میشه که گلوله داشته باشه_ ـ ـ ـ [ اسـمـش هـفـت تـیر ولـی شـیـش مـاشـه داره] [ پـنـج تـا تـیـر ولـی یـک گـلـولـه ] [ پـنـج تـا سـانـحـه ولـی یـک مـرگ ] [ تـاریـخ نـحـس 2017 ] [ 25 سـپـتـامـبـر ] ـ ـ ـ جئون جونگکوک = یکی از خطرناک ترین و خون خوار ترین رئیس باند مافیای سئول کیم...

  • 𝐕𝐢𝐩𝐞𝐫(Kookv)
    6.8K 729 8

    جئون جونگ‌کوک وارث بزرگترین شرکت‌های زنجیره‌ای دل به پسر رقصنده‌ای می‌بازه. و چی می‌شه اگر سر و کله‌‌ی افعی وسط زندگی شیرینشون پیدا بشه؟ افعی مار خوش و خط‌خالی که هرکسی اون رو ببینه کشته می‌شه. + امشب، دوست‌داشتم بدون توجه به کل اون مهمونی، روی اون میز خَمِت کنم و بفاکت بدم ته. _ پس باید خَمَم می‌کردی و اونقدر محکم تو...

    Completed  
  • 𝗣𝗮𝗿𝘀𝗼𝗻𝘀 𝗠𝗮𝗻𝘀𝗶𝗼𝗻 | 𝗩𝗸𝗼𝗼𝗸 |
    407 95 5

    | عمارت پارسونز | _ موش کوچولو، زبونت بنده اومده؟ ───── Couple: Vkook Genres: Dark Romance/Psychological Thriller/Mystery/Horror/suspense Translated by "Grey" داستان فیکشن الهام گرفته شده از کتاب Haunting Adeline

  • DEAD LOVE // KOOKV
    1.8K 346 7

    [عشق مُرده || DEAD LOVE]⚰️☠️ | 👩🏻‍💻✨ | جونگکوک دکتری که اتفاقی سر از سردخونه در میاره چی میشه همون شب یکی از جسد ها زنده بشه؟ پوست برنزه و برهنه اش-که رد زخم و بخیه روش دیده میشد- تو نور کم و چراغ چشمک زن سردخونه می‌درخشید و موهای فندوقیش پریشون تو هوا معلق مونده بود... چشمای کشیده و قهوه ای رنگش که با ترس و همینطو...

  • Boy A"Vkook"
    4.3K 698 13

    کیم تهیونگ و جىٔون‌ جونگکوک توی سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟ ------------------------- تکیه داد به دیوار سرد اتاقش زانوهاش و بغل کرد یه قطره اشک از چشماش چکید؛) آهنگ غمگین زیادی رو...