New Roommate
نفس عمیقی کشید و دستهی چمدونش رو فشار داد، هنوزم باورش نمیشد به خاطر یک لجبازی مسخره از خونه بیرون زده بود و قرار بود ادامهی روزهای تحصیلش رو توی خوابگاه زندگی کنه. وانشات کوچولو و سوییت مینسونگ
نفس عمیقی کشید و دستهی چمدونش رو فشار داد، هنوزم باورش نمیشد به خاطر یک لجبازی مسخره از خونه بیرون زده بود و قرار بود ادامهی روزهای تحصیلش رو توی خوابگاه زندگی کنه. وانشات کوچولو و سوییت مینسونگ
اسم من هان جیسونگه، مأمور ویژهی بخش میدانی پلیس مخفی کره که هیچ مأموریت نیمهکارهای داخل پروندهام ندارم. بقیه من رو یک پسر وسواسی، بداخلاق و جدی میدونن اما از نظر خودم من فقط پایبند به قوانینم چون قوانین آدم رو زنده نگه میدارن. همهچیز برای من خوب پیش میرفت و هیچ دغدغهای در زندگی شخصیم نداشتم. توی بخشمون من به...
•°. *࿐𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 "ام خب ببین تو خیلی آدم خوبی هستی و کاکائو داغ خوشمزه ای درست میکنی... ولی کل این قضیه لب و اینا- ببین وقتایی که تو به لبام خیره میشی متوجه میشم و حقیقتش این خیلی رو م-" "آه ببخشید، ممکنه درخواست عجیبی باشه ولی میشه سرت رو بالا بگیری؟" مینهو همونطور که سرش رو کج کرده بود ادامه داد "آخه باید لب...