" صدای تو " ( پایان یافته )
دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود.
درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد.
یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟
کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟
کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟
یا بهتره بگم...
کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟!
𓆝 𓆟 𓆞 𓆝
ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات
کاپل: مینسونگ، هیونلیکس
امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕
MinsungW2
معشوقه عزیزم؛
کسی که به اجبار بودن کنار من را تحمل کرد و هرگز حسی به من نداشت،
گرفتن زندگی ام کمترین چیزی است که در ازای گرفتن آرزوها و جوانی اش باید بپردازم.
تو من و به عنوان راز نگه داشتی، اما من
تو رو مثل یه سوگند و قسم برای خودم نگه داشتم.
رویاهای تو خیلی بزرگ و بلند بود اما رویای من
فقط در کنار تو بودن خلاصه میشد.