✦𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐚𝐧𝐝 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕✦
97 stories
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,203,078
  • WpVote
    Votes 84,516
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut
RUN║KOOKV by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 138,925
  • WpVote
    Votes 19,672
  • WpPart
    Parts 18
«کیم‌تهیونگ و جئون‌جانا قرار بود به خواست هردو خانواده‌ با هم دیگه ازدواج کنن. همه هم چیز داشت خوب پیش‌ می‌رفت تا اینکه که پای برادر عروس به ماجرا باز شد...» ❈نام‌اَثر: |فــــرار کـن| ❈کاپل: کوکویـ / یونمین ❈ژانر: طنز‌اجتماعی / عاشقانه‌ماجرایی / اسمات / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
TigerBun🐯🐰 by sara860606
sara860606
  • WpView
    Reads 314,889
  • WpVote
    Votes 49,635
  • WpPart
    Parts 57
"کوک... رونای تو واقعا بزرگن!" ببر هایبرید بدون هیچ خجالتی اینو گفت و به خرگوش کوچولویی که داشت هویجش رو میخورد خیره شد. پسرک با چشمای درشت شده اش پرسید"هیونگی میدونی چی بزرگتره؟" پسر بزرگتر تلاش کرد تا افکار منفیش رو کنار بزنه. اون میدونست که بانیش معصوم تر از این حرفاست... "چی بزرگ تره جونگکوکی؟" پسرکوچکتر هیجان زده جواب داد"معلومه، عشق من نسبت به هیونگی!" ژانر: هایبرید/امگاورس/فلاف/اسمات/امپرگ کاپل: ویکوک
The Cry Of Devil  (VKook)  by nazafarin_
nazafarin_
  • WpView
    Reads 53,784
  • WpVote
    Votes 9,223
  • WpPart
    Parts 27
هیچ‌کس صدای فریاد‌های شیطان را، وقتی از آغوش خدا رانده میشد نشنید... فقط یک نفر، یک نفر با قلب معصومش برای اولین بار تهیونگِ لال رو شنید و دل به سکوت گناه‌آلود و در عین حال اندوه‌بارش سپرد. اما جونگکوک دیر رسیده بود، خیلی دیر؛ بعد از سال‌ها گناه و جنایت به نجات شیطان امیدی بود؟ ⊱ فیک ⊸ فریاد شیطان ⊱ ژانر ⊸ انگست، رومنس، درام ⊱ کاپل اصلی ⊸ VKook ⊱ کاپل فرعی ⊸ Hopemin, NamJin
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 397,123
  • WpVote
    Votes 60,408
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
Sexy Master 🍷💙•Vkook by smut-lov_e
smut-lov_e
  • WpView
    Reads 1,010,508
  • WpVote
    Votes 86,797
  • WpPart
    Parts 100
✘ بوک اصلی چنل کیم تهیونگ استاد ادبیات کره دانشگاه ملی سئول. مرد سرد و محکمی که روی درسش کاملا جدیه و با کسی شوخی نداره. جئون جانگکوک پسری از خودراضی و مغرور که خودشو برتر از بقیه میدونه. دانشجویی که با پارتی بازی باباش وارد دانشگاه شده و همه ی درساشم از طریق دانشجوهای دیگه پاس میکنع. چی میشه اگه این دو تا کوه یخ با هم برخورد کنن؟ بالاخره کدومشون تسلیم اون یکی میشه؟ کاپل : ویکوک | کوکوی | سپ | نامجون(دختر) ژانر : اسمات
IT STARTED IN A WRONG SENT|| VKOOK by kim_bunny2020
kim_bunny2020
  • WpView
    Reads 265,186
  • WpVote
    Votes 41,451
  • WpPart
    Parts 41
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢𝗣=𝗧𝗔𝗘𝗛𝗬𝗨𝗡𝗚 𝗕𝗢𝗧𝗧𝗢𝗠=𝗝𝗨𝗡𝗚𝗞𝗢𝗢𝗞
the Princess :::... ✔  by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 528,097
  • WpVote
    Votes 119,091
  • WpPart
    Parts 80
༺شاهدُخت༻ جونگکوک از مَرد بودن شرمی نداشت... اون از یک مردِ متفاوت بودن هم شرمی نداشت. اما نمیتونست بشینه و ببینه که تک تک اعضای خانواده ش جلوی چشم هاش پر پر میشند! پس توی دنیای لباس های پر زرق و برق و جواهرات گرون قیمت غرق شد و خودش رو به جای یک دختر جا زد و پا به قصرِ سلطنتی گذاشت... اما هیچوقت فکر نمیکرد شاهزاده ی کشورش به هویت دروغینش دل ببنده! لعنت... اون حتی یک دختر هم نبود! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اصلی Yoonmin هم توی همین اکانت با همین اسم وجود داره⛔) ~.~ ~.~.~ ژانر : ( سلطنتی-کلاسیک / رمنتیک / درام / طنز /... ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ یونمین ~.~.~ ~.~ [فیکشن الهام گرفته از سریِ Selectionـه. ولی روند داستانها هیچ شباهتی ندارند. کافیه چند پارت بخوونید تا متوجه بشید^^]
Diavolo Del Nord | VK by Mortellenta
Mortellenta
  • WpView
    Reads 100,002
  • WpVote
    Votes 11,710
  • WpPart
    Parts 48
ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه! ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت کنه. Diavolo Del Nord | شیطانِ شمال Genre : Criminal, Dark romance, Psychological, Angst, Smut Couple : Vkook - Secret
The Proposal | VKOOK | Completed  by elicasso
elicasso
  • WpView
    Reads 432,804
  • WpVote
    Votes 55,000
  • WpPart
    Parts 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.