بوک رو میپرستم
19 stories
"my booklover" ~SOPE~ by abyss_xx
abyss_xx
  • WpView
    Reads 19,564
  • WpVote
    Votes 4,482
  • WpPart
    Parts 31
میشه یه کتاب از " تو " بنویسم ؟ اونوقت کلمه به کلمه ش رو حفظ میکنم و هر وقت که احساس ناراحتی کردم ، این کلمات رو مثل چسب زخم میچسبونم به زخمای ریز و درشتِ روی قلبم . - با عشق . مین یونگی xx
Watch My Back ( yizhan ) by violey_sh
violey_sh
  • WpView
    Reads 4,137
  • WpVote
    Votes 779
  • WpPart
    Parts 22
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ➳ yizhan 𝐓𝐲𝐩𝐞 ➳ bjyx / yibo top 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ➳ romance , crime ,smut 🎐𖤝─────⊰᯽⊱─────𖤝 ⊹ افسر وانگ از سخت گیر ترین مربی های تمام دوره ها بود. به شدت جذاب بود و چهره ی جدی و بی حسش هر آدمی رو مجبور به اطاعت میکرد. هیچکس تاحالا اون رو در حال خنده و شوخی ندیده بود. گرچه شایعات زیادی وجود داشت که اون، در واقع آدم خوش خنده و خوش اخلاقیه‌. ابتدا این توصیف باور نکردنی بنظر میرسید. اما حالا جان مطمئن بود که خودش تنها کسیه که این وجهه ی فرماندش رو به چشم دیده!
♡𝑴𝑫𝒁𝑺𝑯:𝑫𝒆𝒔𝒕𝒊𝒏𝒚♡ by wangxian_dragon
wangxian_dragon
  • WpView
    Reads 88,477
  • WpVote
    Votes 16,386
  • WpPart
    Parts 75
🦋𝐼 𝓌𝒶𝓈 𝒷𝑜𝓇𝓃 𝒻𝑜𝓇 𝒶 𝓇𝑒𝒶𝓈𝑜𝓃 🦋 [completed] 《وقتی هوانگوانگ جون و ایلینگ لائوزو در روز های اوج شکوهشون به دست تعلیم دیده هایی گمنام کشته میشن، روزگار چه تقدیری رو برای اون ها در نظر میگیره؟ آیا دوباره شانسی وجود خواهد داشت تا اون دو به هم بپیوندن و صلح و آرامش رو برای مردمشون به ارمغان بیارن؟ این رمان داستانی متفاوت از عشق، جدایی، ناامیدی و امیده. داستانی پر فراز و نشیب از سرنوشتی پیش بینی نشده و پر رمز و راز》 . ☆حتما وت بدید☆
ولیعهد سرکش by samirabagha
samirabagha
  • WpView
    Reads 27,631
  • WpVote
    Votes 2,940
  • WpPart
    Parts 43
بوی خون و مرگ در اطرافم پیچیده بود، دشمن از هر طرف محاصره شده بود، سربازان و ژنرال‌های قدرتمند همگی برای نجات جانشان زانو زده و تسلیم شده بودند و من به او خیره شده بودم؛ جسم زخمی و عصیان‌گری که همچنان در برابر فوج عظیم سربازانم می‌جنگید. شاید در نگاه سربازانم تنها رقص ماهرانه شمشیرش به چشم می‌آمد اما من میتوانستم ناامیدی، خستگی و حتی ترس را از چشمانش بخوانم. محبوب سرکش و عاصی من.... در بحبوحه جنگ شیلا و بکجه، یونگی ولیعهد بکجه مجبور به انتخابی سخت می‌شود؛ قربانی شدن مردم و سربازانش یا قربانی شدن سرنوشتش و البته که ولیعهد سرکش ما مقام خود را در راه نجات مردمش فدا می‌کند. امپراطور شیلا شرط سختی پیش پای یونگی میگذارد؛ قتل‌عام سربازان و مردم بکجه یا واگذاری ولیعهدی و ازدواج با برادر کوچکتر امپراطور شیلا.... داستان در دنیای امگاورس اتفاق می‌افته و البته که این اولین فیک و تجربه من هست.
THE DIVEL OF THE SEOL  by 2004_sope_
2004_sope_
  • WpView
    Reads 24,258
  • WpVote
    Votes 2,232
  • WpPart
    Parts 24
_ ل...لطفا ولم کن! _خیلی شانس اوردی که زیبایی. ■■■■■■■■■■■■■■■■ دنیایی که یونگی توش فقط یه باریستایه سادس و هوسوک مردیه که تمامه سئول از اون میترسند! ژانر : خشن، رومنس، اسمات مترجم: honey کاپل: سپ
Prisoner | Sope, Vkook ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by IELAORIGINAL
IELAORIGINAL
  • WpView
    Reads 55,894
  • WpVote
    Votes 9,151
  • WpPart
    Parts 23
جانگ اوکامی، پادشاه ترسناک زندانه و شکی درش نیست! اما یه روز پسر لال و نحیفی به اسم مین یونگی باهاش هم سلولی میشه و همه چیز رو برای اوکامی زیر و رو میکنه... ■ کاپل اصلی: Sope ■ کاپل فرعی: Namgi, VKook ■ ژانر: اجتماعی، انگست، رمنس، اسمات ■ نویسنده: ELA ■ تکمیل شده. #1 Rank In: #Sope #Full #Namgi #Social #Angst #Harsh
+21 more
Atargatis | آتـارگـاتـیـسـ by zhra_m
zhra_m
  • WpView
    Reads 3,792
  • WpVote
    Votes 480
  • WpPart
    Parts 6
❀ مولتی‌شات کامل⁶ ᝰ آتارگاتیس ❀ ژانر ᝰ مافیایی . دارک . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧⁶ ᝰ Full ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘ᝰ Gangs , Dark , smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" ______________________________________ "می‌خوام بهت بفهمونم احساس واقعی یعنی چی. می‌دونی جان؟ وقتایی که با من حرف می‌زنی، اون حسی که باید رو ازت نمی‌گیرم. برام اهمیت نداره که زن داری یا بچه‌ت سال دیگه قراره بره مدرسه..." کمی پیش رفت و برای این‌که به گوش‌های مرد با آن صورت اخم‌آلود برسد، سرش را در حد چند سانت بالا برد. به آرامی لب زد: "اگه لب‌هام رو تکون بدم، یک ثانیه‌ی بعد خبری از هیچ‌کدومشون نیست. همون‌قدر که من به حضورت محتاجم، تو هم به من نیاز داری شیائوجان! فقط دست از مخالفت بردار." مرد بزرگ‌تر سرش را کمی کج کرد. از گوشه‌ی چشم، به مرد کنارش خیره شد و مچ دستی که درحال نزدیک شدن به بند شلوارش بود را میان انگشتانش فشرد؛ سریع، بی‌رحمانه، محکم. هردو با جدیت در چشمان هم خیره شدند و او با خشم غرید: "از صدات، رفتارت، حرف‌زدنت، از هرچی که در مورد تو و خاندان وانگ باشه نفرت دارم. دسته‌ی کفتارها از لاشه‌های مرده تغزیه می‌کنن و بدا به حالت که توی کفتارصفت حتی از گوشت خودت هم نمی‌گذری."
the story of two losers by f_skndri
f_skndri
  • WpView
    Reads 39,520
  • WpVote
    Votes 8,712
  • WpPart
    Parts 35
داستانِ دُو بازَندِه "تکمیل شده" _____________________ روزی روزگاری... دو بازنده ی زخمی مقابل هم زانو زدن. و داستان شروع شد... _____________________ ژانر: روزمره، رومنس، یه کوچولو خشن، طنز؟ کاپل: سُپ شروع آپ: سیزدهم اکتبر 2021 پایان آپ: سیزدهم جولای 2022
𝑷𝒓𝒂𝒈𝒎𝒂 by mhy_ken2
mhy_ken2
  • WpView
    Reads 37,191
  • WpVote
    Votes 8,491
  • WpPart
    Parts 116
«پایان یافته» 𝕻𝖗𝖆𝖌𝖒𝖆 𝚈𝙸𝚉𝙷𝙰𝙽 (𝙱𝙹𝚈𝚇) -KN شیائو ژان مجال فکر کردن یا حرف زدن رو از ییبو گرفت" من رو تو شرط بستم." انگشت شستش رو با ملایمت روی لب های ییبو کشید. نگاهش حالا به لب های نیمه باز ییبو دوخته شده بود، انگار که می‌خواست انگشتش رو تو دهن ییبو بفرسته و توقع داشت مطیعانه لب هاش رو از هم بازتر کنه.اما هیچ کار دیگه ای نکرد. در حالی که همچنان با ملایمت لب های ییبو رو می‌مالید،زمزمه کرد" اگه مسابقه رو ببری، از این‌جا نجاتت می‌دم. اگه قراره ببازی،همون‌جا بمیر." نگاهش بالا رفت و دوباره به چشم های ییبو گره خورد. ادامه داد" مرگ زیر دست های من اصلا خوشایند نیست. فهمیدی ییبو؟" Ranks: #1 thriller #1 mystery #1 Bozhan #1 Zhan #1 Yibo #1ییبو #ژان ⛓️Channel: @𝚄𝙺𝙸𝚈𝙾𝚂𝚃𝙾𝚁𝚈
A garden beyond paradise  by ptfm5yizhan
ptfm5yizhan
  • WpView
    Reads 8,996
  • WpVote
    Votes 1,806
  • WpPart
    Parts 19
عنوان فیک: باغ مخفی بهشت کاپل: ییجان ژانر: کلاسیک، روانشناختی، رمنس اپ اصلی: چنل UkiyoStory روزهای اپ: دوشنبه‌ها تعداد پارت: 19 چپتر خلاصه ای از داستان: "اگه کسی از بیرون به زندگی وانگ ییبو نگاه کنه، تاجر ثروتمند و با نفوذی رو می‌بینه که نصف مایملک شانگهای به نام اونه. تاجری که خانواده‌ای خوشبخت و فرزند پسری داره که جانشین تمام کسب و کارشه. اما این فقط دیوار بیرون از خونه‌ایه که به چشم میاد؛ وقتی وارد زندگی این مرد قدرتمند میشه کسی رو می‌بینه که با قفل و زنجیر به آدم‌های اطرافش وصل شده و واژه‌ی خوشبختی توی زندگیش به یه افسانه‌ تبدیل شده. اما روزی اپرایی دوره‌گرد پا به زندگیش میذاره که به زیبایی خوشبختی رو برای وانگ ییبو معنا می‌کنه و به برکه‌ی یخ زده‌ی قلبش زندگی می‌بخشه.