red gun/vkook
هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•
هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار میکنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Ge...
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• « _نمرهاتو بررسی کردم و متوجه پیشرفتت شدم. +این خوبه آلفا؟ رون پسر روی پاش رو نوازش کرد و دستشو داخل لباسش برد و ناخونشو روی شکم پسر کشید _عالیه پسرم ، باید بابتش بهت جایزه بدم هوم؟ ناخونشو تندتند روی نیپل پسر کشید که ناله بلند پسر دراومد و نیشخندی روی لبش نشست _اصیل کوچو...
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون ع...
چی میشد تهیونگ به کلاب بره و چشمش به یه پسر بیوفته و عاشقش بشه؟؟؟ چی میشد بخواد او پسرو بدزده و ماله خودش کنه؟؟؟ قسمتی از رمان: کمره باریکشو میکشه میچسبونش به خودش"نمیدیش؟؟" کوک بدنش داغ شده بود .. سعی میکنه از بدنش فاصله بگیره"نه حالا ولم کن!" تهیونگ با این حرفش لبای پایینش و محکم گاز میگیره اخماش مشخص بود چشای کوک ب...