The Princess Merida
«شاهدخت مریدا » یه وانشات کوتاه هدیه تولد دوست صمیمیم جانسو❤️
𖤜᭄ Fallow me Complete درد یعنی بعد سال ها بتونی عاشق یکی بشی و دقیقا زمانی ک قصد مارک کردنش رو داری سر و کله ی آدمی پیدا بشه که آیینه گذشته خودته... یک دوراهی دیوونه کننده بین عشق ورزیدن به دختری که همه جوره میخوایش و دختری که دقیقا شبیه گذشته ات تو عذابه و میخوای نجاتش بدی! Genre ⟱ ᯓ Omegavrs - Smut 🔞 - Romance ...
درشامگاهان،هنگامی که نوازنده شب مینوازد،هنگام نمایش آسمان،پیرمردی لبخندخواهد زد،نگهبان شب صدایتان خواهدکرد،اومنتظر شماست،به ندای او توجه کنید... روز های آپ:هر دوروز یکبار. .................................................................................. ژانر:ترسناک،معمایی،تخیلی،سوپرنچرال،رمنس،اسمات...
داستان از اونجایی شروع شد که مجبور شدیم واسه موندن تو اون دانشگاه کوفتی در به در دنبال ی خونه بگردیم میدونین چرا چون اون خوابگاه کوفتی تر ظرفیتش پر شده... هی واسه چی به چهار تا پسر مجرد خونه نمیدن؟؟؟ ی داستان با هشت تا نقش اصلی؟ شایدم بشه گفت عشق به توان هشت⚡ شخصیت ها:بلک پینک_ بی تی اس
دوستانی با دل های به هم پیوسته 𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒕𝒂𝒆𝒏𝒏𝒊𝒆.𝒋𝒊𝒏𝒔𝒐𝒐.𝒍𝒊𝒛𝒌𝒐𝒐𝒌.𝒓𝒐𝒔𝒎𝒊𝒏.𝒏𝒂𝒎𝒔𝒐𝒐 𝑷𝒂𝒓𝒕 𝒐𝒇 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 پاهاشون رو توی ماسه های نرم فرو کردن و به اقیانوسی که حالا اروم شده بود زل زدن الان احساس آرامش داشتن و خوشحال بودن بعد از شنیدن کات اروم از هم جدا شدن و به س...
تا به حال مجبور شدید عاشق باشید؟اوه...این یه داستان غمانگیزه..... شرح:چگونه با انجام یک ماموریت زندگی خود را داغون کنیم؟بیاین باهم همراه باشیم کوک:علاقه ای به من داری؟ لیسا:اره!...در حدی که بهت افتخار میدم به دست های من بمیری! کوک:افتخار بزرگیه....البته اگه داشتن لب هات رو افتخار حساب نکنیم! داستان دختر پلیسی که مامو...
𝐎𝐍𝐄 𝐍𝐈𝐆𝐇𝐓 "پارک چه یونگ، دختری با قلبی که سوزش زخمش گذشته ی نحسش رو یادآوری میکرد، به دنبال راهی بود برای فراموشی درد هاش و کی فکرش رو میکرد غریبه ای که مکالمشون سر جمع به دو ساعتم نرسیده بود، باعث بشه که چه یونگ به چیزی که میخواست یعنی فراموشی گذشته و کمی چشیدن طعم شادی و لذت، برسه..؟!" ✎𝚆𝚁𝙸𝚃𝚃𝙴𝙽 𝙱𝚈 :...
"𝐋𝐞𝐭 𝐦𝐞 𝐬𝐡𝐨𝐰 𝐲𝐨𝐮 𝐰𝐡𝐨 𝐈 𝐚𝐦" ✧ ✧ ✧ 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐛𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐫𝐨𝐬𝐞 ✧ 𝐚𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐬𝐞𝐥𝐢𝐧 ✧ ✧ ✧ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐣𝐢𝐫𝐨𝐬𝐞 ✧ 𝐒𝐮𝐛 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐭𝐡𝐞𝐧𝐧𝐢𝐞 _ 𝐲𝐨𝐨𝐧𝐧𝐢𝐞 _ 𝐥𝐢𝐬𝐤𝐨𝐨𝐤 ✧ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐌𝐚𝐟𝐢𝐚 _ 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 _ 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜 _ 𝐒𝐦𝐮𝐭 ✧ ✧ 𝐜𝐡𝐚𝐫𝐚𝐜𝐭𝐞𝐫𝐬: 𝐩𝐚𝐫𝐤 �...
"هی! میدونستی یه نظریه میگه که ما قبل از اینکه بوجود بیایم ذره هستیم؟ " گوله های برف روی صورتم میریختن اما من حسشون نمیکردم چون داشتم از درون میسوختم "یعنی چی؟" کریس غلتید و بدنشو به بدنم نزدیک تر کرد "فکرشو بکن.من و تو،همه ی آدم های این سیاره،هممون ذره بودیم.حتی کوچیکتر از الکترون ها.حتی کوچکتر از این کریستال های ش...
جلد دوم کتاب دانشگاه جادوگری سانهاید در این کتاب جسیکا به پرده برداری از راز رداپاک ها نزدیک و نزدیک تر می شود درحالیکه خطراطی که باید از سر بگذراند بزرگ و جدی تر می شود... لرد سفید حقیقتا کیست؟ آیا جسیکا می تواند پرده از راز او بردارد؟ پایان این ماجرا برای آنها چیست؟ دشمنی یا اتحاد؟
جسیکا، دختری بسیار متوسط در یک خانواده بسیار معمولی است تا زمانیکه او یک توانایی غیرمعمول را کشف می کند... توانایی ای که او را از هم از انسان های غیر جادویی و هم کلاسی های جادوگرش متمایز می کند. وزارت مخفی جادو به او هشدار می دهد باید که توانایی های خود را مخفی نگه دارد. سکوت او در حین ورود به دانشگاه جادوگری سانها...
عشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده شیطان به استقبالت میآید . " مگه میشه جهنم هم برات قشنگ باشه ؟ " " همج...
| کتاب اول از مجموعه خاطرات یک دورگه | "پانصد سال پیش، سه یاقوت قدرت از فرشتگان محافظ دزدیده و به زمین برگردونده شدند. شیطان پا به زمین گذاشت و از همان زمان بود که جنگی بزرگ میان موجودات افسانهای خوناشام، گرگینه و جادوگر آغاز شد. اما داستان دیگری پشت این سه یاقوت پنهان شده است... داستانی از جنس درد، غم و عشق! داستانی...
| کتاب سوم از مجموعه خاطرات یک دورگه | | ملکه شیاطین Demon Queen | - میتونید کتاب اول و دوم رو از همین پیج بخونید. چهارده سال پیش، سرزمین آتش با وضعیت بدی روبرو شده بود؛ در واقع باید بگم تمام دنیا. درست زمانی که فکر میکردیم حکومتمون رو پس گرفتیم و بالاخره میتونیم در آرامش و صلح با متحدهای جدیدمون زندگی کنیم، همه چی...
| کتاب دوم از مجموعه خاطرات یک دورگه | | روحخوار Souleater | - میتونید کتاب اول رو از همین پیج بخونید. - پنج سال پیش با شکسته شدن یاقوت سرخ خوناشامها، اتحاد صلح چهار نسل نابود شد و خوناشامها وارد جنگی بزرگ در مقابل یکدیگر شدند. پادشاه پیشین هستیا ناپدید شد و چانیول، یک ریپر فرمانروایی حکومت آتش را به دست گرفت. حال بع...
(ɴ.): ᴛᴏ ꜰɪɴᴅ ꜱᴏᴍᴇᴛʜɪɴɢ ɢᴏᴏᴅ ᴡɪᴛʜᴏᴜᴛ ʟᴏᴏᴋɪɴɢ ꜰᴏʀ ɪᴛ; ᴛᴏ ᴅɪꜱᴄᴏᴠᴇʀ ꜱᴏᴍᴇᴛʜɪɴɢ ʙᴇᴀᴜᴛɪꜰᴜʟ ʙʏ ᴄʜᴀɴᴄᴇ ᴏʀ ᴀᴄᴄɪᴅᴇɴᴛᴀʟʟʏ سرندیپیتی (اسم.): خوشبختی غیرمنتظره؛ اتفاق خوبی که بدون این که به دنبال آن باشیم و تصادفی برایمان اتفاق میافتد. • Characters : Kihyun, Hyungwon (Monsta X) Lia (Itzy) • Genre: Action, Romance • Writers...
در روزگاران گذشته، جادوگر آزورا بالاترین مقام در جامعهی جادوگران شناخته میشد. خود الهه آزورا اون رو انتخاب میکرد، زمانی که اولین نشونههای گرگومیش فرا میرسید نماد خورشید و ماه رو بر تن جانشین حقیقیش حک میکرد و رهبری نسل جادوگران رو به اون میسپرد. اما آخرین جادوگر آزورا مرتکب گناهی نابخشونی شد، گناهی که تقاصش...
جیمین قبلا توی زندگیش تصمیم گرفته که خونوادهاش رو به خاطر پول ول کنه! حالا برگشته تا همه چیز رو درست کنه،ولی خونوادهاش نمیدونن که جیمین ۱۲ سال پیش چرا ولشون کرده.... ******************************* جیمین با شنیدن صدای گریه جیهون،میخواست مثل وقتهایی که جیهون روی زمین میافتاد و گریه میکرد،اشکهاش رو پاک کنه و بغلش ک...
Couple:JIMIN & YOU انقدر خودتو به من نچسبون،هر چقدر هم که تلاش کنی من از تو خوشم نمیاد!تو فکر میکنی کسی از اون خوشش نمیاد؟مطمئنی؟!قرار نیست که همه مثل تو فکر کنن.!دیگه هم نمیخوام همچین رفتاری ازت ببینم! ژانر:وانشات،عاشقانه،ورزشی،دخترپسری ۱۳۹۹/۱۲/۲۱
Couple:JIMIN & JENNIE چند درصد احتمال داره که دوتا آدم خیلی شبیه به هم باشن؟ چند درصد احتمال داره که اون دوتا همدیگر رو ملاقات کنن؟ جنی خیلی شبیه به جسی هست،ولی جیمین اونها رو با هم اشتباه میگیره...... ژانر:وانشات،عاشقانه،درام،تراژدی،دخترپسری ۱۳۹۹/۱۱/۲۴
Couple:JIMIN & YOU ضربان قلب جیمین از اون همه نزدیکی و تماس به شدت زیاد شده بود و تند تند میزد،اون میترسید صدای قلبش رسواش کنه،چون حتی توی اون شلوغی به خوبی شنیده میشد. ژانر:وانشات،عاشقانه،دخترپسری ۱۳۹۹/۱۰/۲۷
طوسی رنگ جالبیه... اگه بهم بگن چه رنگی هستی میگم طوسی طوسی ای که نه میتونه سفید باشه نه سیاه انگار میخواد داد بزنه و بگه که سیاه نیست فقط اونو به حال خودش بزارید مثل من... -اینجا زندونیم کردی بهونه عم جور میکنی؟ -من بهت اخطار دادم که از اون خط رد نشی حتی میتونستم گولت بزنم ک رد بشی ولی بهت اخطار دادم خودت بودی که رد...
-من با اسلحه جلوت وایسادم، ولی تو با لبخندت خلع سلاحم کردی! Couple: Jimin x Girl Genre: Angst, Crime, Romance
خلاصه: توی خیابون بارونی قدم میزد. توی خیابون سکوت کمرنگ ترین معنا رو داشت . آدما رد میشدن و پچ پچ میکردن ، لعنت میکردن، دروغ میبافتن. ذهنش : کاش میدونستم چجوری دهنای گشادشون که پر از حرف بی ارزش و بی فایدست ببندم ...... . . . . . دختری که توی هوای بارونی بدون چتر ، چاقو بدست ، غرق در خون با صورتی پوشیده از چسب زخم...
__completed__ من فریاد کشیدم... فریاد کشیدم اما... یه فریاد خاموش... فریاد من به گوش هیچ کس نرسید... نه تو و نه هیچ کس دیگه... فریاد من خاموش بود... تو نمی شنوی... هیچ وقت نمی شنیدی... البته حق داری، بین من و تو به اندازه ی یه دنیا فاصله ست، تو... پارک جیمین! تو اینو هم نمی خونی، چون مهم نیست برات اما... من فریاد کشی...
دو پزشکی که به شدت از هم متنفرند برای کمک رسانی به مردم زلزله زده مجبور به همسفر شدنند. اتفاق هایی که در طول این سفر برای هریک می افتد باعث نزدیکی آن دو می شود و ... 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐞𝐥: 𝐉𝐢𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐎𝐧 𝐆𝐨𝐢𝐧𝐠....
❞ چرا من اینقدر میترسم تو رو از دست بدم ، وقتی تو حتی مال من نیستی؟ ❝ .................................. لیسا بعد از اینکه به دلیل وابستگی شدید به الکل و سیگار از کلینیک درمانی و مشاوره که توش به عنوان یه تراپیست کار میکرد به طور موقت اخراج شد، به رئیسش قول داد خیلی زود خودش رو جمع و جور کنه و برگرده. اما بعد از سه ما...