Mine
81 stories
Your Voice | Minsung by RoziDabiri
RoziDabiri
  • WpView
    Reads 70,074
  • WpVote
    Votes 6,564
  • WpPart
    Parts 33
" صدای تو " ( پایان یافته ) دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود. درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد. یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟ کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟ کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟ یا بهتره بگم... کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟! 𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات کاپل: مینسونگ، هیونلیکس امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕ MinsungW2
The Healer: Hyunlix by hyunlix_hera
hyunlix_hera
  • WpView
    Reads 6,641
  • WpVote
    Votes 577
  • WpPart
    Parts 6
اسم : شفادهنده. ژانر : زندگی مدرسه، رمنس، روزمره مینی فیکشن، روز های آپ: دوشنبه ها. نویسنده : سراف «داستانی از یک عشق مقدس و پاک» - شاید اگه همه تو زندگیشون یه دکتر داشتن، هیچوقت افسرده نمی‌شدن. روند آپ : کامل شده
𝑩𝒍𝒐𝒐𝒅 𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓𝒇𝒍𝒚🦋 پروانه خونی  by ameliaf2001
ameliaf2001
  • WpView
    Reads 975
  • WpVote
    Votes 42
  • WpPart
    Parts 24
🦋سرش رو روی سینه اش گذاشت _به این تپش دیوانه وار گوش بده؟ مگه چیز دیگه ای هم به غیر از این صدا برات مهمه؟ گریه نکن وجود من که قلبم از تپش می ایسته »»----> 🦋𝑏𝑙𝑜𝑜𝑑 𝑏𝑢𝑡𝑡𝑒𝑟𝑓𝑙𝑦🦋<----«« 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝐬: 𝐝𝐚𝐫𝐤 _𝐬𝐦𝐮𝐭_ 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜 _𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚_𝐰𝐚𝐫_𝐚𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧_𝐝𝐫𝐚𝐦𝐚𝐭𝐢𝐜_𝐩𝐚𝐫𝐭 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞_𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐲 🦋شروع فیکشن : ۱۴۰۴/۴/۱۵ 🦋پایان فیکشن..............ᡕᠵ᠊ᡃ່࡚ࠢ࠘ ⸝່ࠡࠣ᠊߯᠆ࠣ࠘ᡁࠣ࠘᠊᠊ࠢ࠘𐡏 ♡ »»----> 🦋𝑏𝑙𝑜𝑜𝑑 𝑏𝑢𝑡𝑡𝑒𝑟𝑓𝑙𝑦🦋<----««
Innocence in a Gray City by REYY1389
REYY1389
  • WpView
    Reads 5,501
  • WpVote
    Votes 782
  • WpPart
    Parts 17
وقتی وارث بی‌رحم مافیا، عاشق چشم‌های غمگین پسری میشه که حتی اسمشو نمی‌دونه...کی فکرشو می‌کرد روزی هوانگ هیونجین عاشق پسری بشه و حتی ندونه اسم اون پسر چیه؟ عشقی که می‌تونه سرنوشت هر دوشونو عوض کنه. اما مگه میشه قلبی که توی تاریکی بزرگ شده، بتونه نجات‌دهنده یه فرشته باشه؟
The File by LittlleMoa
LittlleMoa
  • WpView
    Reads 23,569
  • WpVote
    Votes 2,968
  • WpPart
    Parts 40
چوی یونجون مسئول پرونده ای شده که برای ثابت کردن خودش به پدرش باید اونو به بهترین نحو انجام بده، اما چی میشه اگه نخ اون پرونده یه سرش از دیوارای اداره پلیس بگذره و به شرکت یوری برسه که چوی بومگیو رئیسشه و یه سر نخ به قلب خود چوی یونجون وصل شه؟ _______________________________ -کامل شده- -رتبه اول بین فیکشن های یونگیو-
𝑶𝒏 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒑𝒔 | 𝑴𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 ✓ by WanderingVincent
WanderingVincent
  • WpView
    Reads 15,532
  • WpVote
    Votes 3,612
  • WpPart
    Parts 6
•°. *࿐𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 "ام خب ببین تو خیلی آدم خوبی هستی و کاکائو داغ خوشمزه ای درست میکنی... ولی کل این قضیه لب و اینا- ببین وقتایی که تو به لبام خیره میشی متوجه میشم و حقیقتش این خیلی رو م-" "آه ببخشید، ممکنه درخواست عجیبی باشه ولی میشه سرت رو بالا بگیری؟" مینهو همونطور که سرش رو کج کرده بود ادامه داد "آخه باید لب خونی کنم وگرنه نمیتونم بفهمم چی میگی" •°. *࿐𝑃𝑒𝑟 𝑇𝑟𝑎𝑛𝑠𝑙𝑎𝑡𝑒
It was always you  by Drkagela
Drkagela
  • WpView
    Reads 664
  • WpVote
    Votes 111
  • WpPart
    Parts 1
"همیشه تو بودی" OneShot Couple: Minsung Genre: Slice of Life, Romance
Sleeping Monster (Completed) by -Erienne
-Erienne
  • WpView
    Reads 5,584
  • WpVote
    Votes 743
  • WpPart
    Parts 12
لی مینهو گرگینه‌ی دورگه‌ای که به‌خاطر داشتن خون هایبرید سگ، قوی‌تر و بزرگ‌تر از یک گرگینه‌ی عادی بود. با ترس از رها شدن بزرگ شد و راز بزرگش رو از همه مخفی کرد. زمانی که به دستور پادشاه و با اجبار وارد ارتش شد، چیزهایی رو تجربه کرد که تمام زندگیش ازش فرار می‌کرد. هیولایی که سعی داشت پنهانش کنه، هر لحظه بیشتر خودش رو نشون می‌داد و ته مونده‌ی احساسات انسانی مینهو رو می‌بلعید. اون باید به سختی تلاش می‌کرد تا تسلیم خواسته‌اش نشه. Wolfdog: وولف داگ یا گرگاس، از جفت گیری سگ و گرگ به وجود میاد. این موجود از سگ بزرگ‌تر و از گرگ وحشی‌تره و به هیچ عنوان رام نمی‌شه. گرگاس‌ها در طبیعت به وفور دیده شدن؛ نه در بین گله‌ی گرگ‌ها و نه در بین انسان‌ها جایی ندارن چون به شدت خطرناکن. شخصیت مینهو از این موجود ایده برداری شده، برای همین نسبت به باقی گرگینه‌ها بزرگ‌تر و دردنده‌تره.
Oneshot (Stray Kids) by -Erienne
-Erienne
  • WpView
    Reads 7,378
  • WpVote
    Votes 400
  • WpPart
    Parts 33
وانشات و سناریوهای کوتاه و بلند از کاپل‌های اسکیز ✨
𝑨𝒓𝒕 𝑻𝒉𝒆𝒓𝒂𝒑𝒚 by Thelanita
Thelanita
  • WpView
    Reads 5,187
  • WpVote
    Votes 787
  • WpPart
    Parts 12
سلام من هان جیسونگ هستم. بیست‌ و سه سالمه و شش ماه پیش مادر و پدرم رو توی تصادف از دست دادم. تک فرزندم و هیچ دوستی ندارم. منزوی و بدبختم و هیچ‌جا هیچ بردی نداشتم بلکه همیشه باخت دادم. از آشناییتون خوشبختم. 𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒐𝒇 𝒂 𝒃𝒐𝒚 𝒅𝒆𝒂𝒍𝒊𝒏𝒈 𝒘𝒊𝒕𝒉 𝒕𝒓𝒂𝒖𝒎𝒂 𝒘𝒉𝒊𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗𝒊𝒏𝒈 𝒂 𝒎𝒂𝒓𝒓𝒊𝒂𝒈𝒆. 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑯𝒚𝒖𝒏𝑴𝒊𝒏𝑺𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚, 𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆, 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒃𝒊𝒕 𝒔𝒎𝒖𝒕.