ایح
15 stories
🔥under the skin of the city🔥 by E2209las
E2209las
  • WpView
    Reads 87,165
  • WpVote
    Votes 13,552
  • WpPart
    Parts 97
سرهنگ پارک، سرهنگی نمونه با افتخارات فراوان بعد از مرگ مشکوک همسرش برای فراموش کردن اتفاقات گذشته به سئول نقل مکان میکند و به دنبال آرامش در ایستگاه پلیس کوچکی مشغول به کار می شود ولی با وجود سروان جوان و شیطان و بی تجربه جونگ کوک هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود... کیم جونگ کوک بعد از مرگ مادرش با حقیقت زندگی پدرش روبه رو میشه... حقیقتی که تمام باور هاشو نابود میکنه... دیدن پدرش کنار نزدیک ترین هیونگش به عنوان زوج آخرین چیزی بود که میتونست بهش فکر کنه... 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔥under the skin of the city🔥 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 Writer : Ella Couple :kookmin , jikook Genre : dram , romance , angst , police , adventure
truth or dare by jackil_666
jackil_666
  • WpView
    Reads 41,142
  • WpVote
    Votes 3,239
  • WpPart
    Parts 20
جیمین وقتی تو کریسمس تو خونه تنهاست برای سرگرم شدن تو گوشی میگشت که تبلیغ ربات جرات و حقیقت +۱۸ رو تو یکی چنلها میبینه و خب یکم‌شیطنت بد نبود !!! کاپل :ویکوکمین فرند شیب ویکوک /کوکوی فرند شیپ نمیمونه😼
"Whiskey & Roses"«کوکمین» by jshsjssee
jshsjssee
  • WpView
    Reads 14,433
  • WpVote
    Votes 1,694
  • WpPart
    Parts 24
مقدمه بارون نم‌نم می‌بارید. اون‌قدری نبود که بخوای چتر باز کنی، ولی کافیه موهات خیس شه و از اون حس مرطوب لعنتی متنفر بشی. ماشین مشکی براق با یه توقف آروم جلوی درِ بزرگ عمارت ایستاد. ساختمون... درست همون‌طور بود که توی توصیف‌ها گفته بودن؛ بلند، باشکوه، با در و دیوارهای سنگی و رنگ‌هایی که انگار از دل شب دراومده بودن. طوسی، مشکی، آبی تیره. هیچ‌چیز گرم یا خوشایندی توش نبود. جیمین، با یه نفس عمیق، از ماشین پیاده شد. بارون آروم روی موهای بلوندش نشست. قطره‌ها روی پوست سفید و نرمی صورتش می‌لغزیدن، اما اون بی‌تفاوت ایستاده بود. نه از محیط ترسید، نه از نگاه‌های سنگین گاردها. جیمین امگا بود، اما از اون امگاهایی نبود که ساکت کنار می‌موندن. با اون‌که بدنش ظریف بود، توی نگاهش یه جور لجبازی خاص بود، یه زبون‌درازی خفه. اون از امگا بودنش استفاده نمی‌کرد، ازش می‌جنگید. قرار بود دستیار جدید رئیس بشه. رئیس... یعنی همون مردی که همه ازش با ترس اسم می‌بردن. جئون جونگ کوک.
"Room 308"*کوکمین* by jshsjssee
jshsjssee
  • WpView
    Reads 18,372
  • WpVote
    Votes 1,419
  • WpPart
    Parts 27
جونگ‌کوک، سکس‌تراپیستی منظم و جدی، همیشه فکر می‌کرد مرزهای خودش رو خوب می‌شناسه-تا وقتی که جیمین وارد زندگیش شد. یه پسر بازیگوش با موهای رنگ‌شده، لبخندی مرموز، و عاداتی که جونگ‌کوک رو دیوونه می‌کرد. اما پشت ظاهر شلخته و شوخ‌طبع جیمین، رازی خوابیده که جلسه‌ی درمانی ساده رو به نقطه‌ی عطفی تبدیل می‌کنه... جایی که مرز بین حرفه و احساس، کم‌کم شروع به محو شدن می‌کنه.
Deadly human weapon
 by nana_bl_navel
nana_bl_navel
  • WpView
    Reads 165,578
  • WpVote
    Votes 28,471
  • WpPart
    Parts 69
بخشی از فیک: امگای مذکر باردار بود! برای امگای بیست ساله ای که نه مارک شده، نه ازدواج کرده، نه حتی دوست پسر و پارتنر دارد، این یک رسوایی ویران کننده محسوب میشد، daedly human weapon خلاصه: امگای جوان به قصد تحمل درد خیانتی که بهش شده برای مست کردن به بار میره و این مستی به درگیری با یک گروه گنگستر خطرناک، و بارداری ناخواسته و رشته اتفاقاتی که سرنوشتش رو به طور کامل تغییر میده ختم میشه... . نام فیک: سلاح کشتار انسانی . ژانر:درام/ عاشقانه/ امگاورس/امپرگ . کاپل: kookmin / namjin/supe 🎖 bts 🎖jongkook
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 465,036
  • WpVote
    Votes 45,423
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
stalker|kookmin by park_Karina2006
park_Karina2006
  • WpView
    Reads 204,251
  • WpVote
    Votes 24,320
  • WpPart
    Parts 61
﹝استاکر﹞ *یک پیام جدید از ناشناس مشکیه بیشتر بهت میاد کاپل: کوکمین ژانر: اسمات ، مدرسه ای ، فیک چت ، هارش وضعیت: در حال اپ نویسنده: پارک کارینا
Give me back/منو بهم پس بدید by Parminbanoo
Parminbanoo
  • WpView
    Reads 27,671
  • WpVote
    Votes 3,371
  • WpPart
    Parts 12
چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میاره میدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه! انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد! بوی دو الفای اصیل و قوی و...... از شانس بدش هورنی! چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟! ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن! و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه! ولی از همه بدتر......! نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!! این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!! شکسته از عشقش غمگین از خانوادش ناامید از خانواده نامزدش و پر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............ درحال اپ امگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اند کاپل: ویمینکوک
‪𝗔𝗹𝗽𝗵𝗮 𝗼𝗿 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮؟ by BooMi_13
BooMi_13
  • WpView
    Reads 101,336
  • WpVote
    Votes 17,498
  • WpPart
    Parts 48
اخطار: ما هیچ مسئولیتی در قبال اکلیل هایی که قراره ازتون بپاچه قبول نمیکنیم :)))🌈 "سیزده سال اول زندگیم به این فکر میکردم که قرار یه آلفا باشم؛ ولی خب این دنیا همیشه خواسته های منو به تخمش گرفته‌. و از اونجایی که کارما در برابر من تبدیل میشه به مادر فولاد زره، در یه تصمیم ناگهانی منو تبدیل کرد به چیزی که خودمم نمیدونم چیه! محض رضای خدا! من یه امگام که فورومون آلفا رو داره! و موضوع جایی پیچیده تر شد که اون امگا، یعنی پارک جیمین رو دیدم. اوه! راستی خودمو معرفی نکردم؛ من کیم تهیونگم، ۲۵ سالمه و نمیدونم آلفام یا امگا..." [Complete] Name: Alpha or Omega? Genre:Smut،Mpreg، Romance، Comedy، omegaverse، fluff Couple: Vmin Written by: BoOMi #1:omegaverse #1:teahyung #2:jimin #5:mpreg