hehe
105 story
𝗧𝗲𝘅𝘁𝗶𝗻𝗴 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  بقلم manilarise
manilarise
  • WpView
    مقروء 191,713
  • WpVote
    صوت 22,964
  • WpPart
    أجزاء 17
تکستینگ | 𝖳𝖾𝗑𝗍𝗂𝗇𝗀 -کامل شــده- قسمتی از فیک ↶ Unknown تو لیاقت یه تنبیه و داری بیبی ؛) JSeagull آم...شماره اشتباه؟ جونگکوک یه پیام سکسی از طرف یه فرد ناشناس میگیره و از جواب دادن بهش پشیمون میشه! ژانر ↶ اسمات، چت‌استوری، عاشقانه کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ ×این فیکشن تا پارت یازده توسط نویسنده اصلیِ فیکشن نوشته شده ؛ از پارت ۱۱ به بعدِ داستان نوشته‌ی مترجمه.× 𝗦𝗲𝘅𝘁𝗶𝗻𝗴,𝘀𝗶𝗱𝗲𝘀𝗵𝗶𝗽𝘀,𝘀𝘄𝗲𝗮𝗿𝗶𝗻𝗴,𝗺𝗮𝘁𝘂𝗿𝗲 𝘁𝗵𝗲𝗺𝗲𝘀,𝗯𝗮𝗱 𝗵𝘂𝗿𝗺𝗼𝗿 𝗮𝗻𝗱 𝗸𝗶𝗻𝗸𝘀. 𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 𝘣𝘺; @𝘷𝘪𝘷𝘪𝘦𝘦𝘵𝘦𝘢 𝘛𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘦 𝘣𝘺; @𝘮𝘢𝘯𝘪𝘭𝘢𝘳𝘪𝘴𝘦
The Real Me [kookv]  بقلم Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    مقروء 1,048,132
  • WpVote
    صوت 147,764
  • WpPart
    أجزاء 85
- نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Mყ Vampire. [Completed] بقلم tara97jk
tara97jk
  • WpView
    مقروء 136,689
  • WpVote
    صوت 17,199
  • WpPart
    أجزاء 35
Genre : Romance ❄ Vampire ❄ Smut ❄ and .... Cap :Vkook ❄ Up: Unknown❄ By Amador❄️ ❄همیشه بین دوگروه گرگینه ها و ساحره ها دشمنی بوده و هست.البته حضور پررنگ خوناشام هارو نمیشه نادیده گرفت.! ❄یک روز این دو گروه ، تصمیم گرفتن که با وصلتی به این دشمنی چندین ساله خاتمه بدن.... ❄کسی چه میدونست، ثمره این وصلت نه تنها باعث ازبین رفتن دشمنی نمیشه بلکه باعث به وجود اومدن تنشی جدید، اینبار بین تمامی موجودات شب میشه؟؟ ❄در این میان خوناشام ها چه نقشی رو ایفا میکنند؟؟؟؟ Full [Completed] 🥇اکسو 🥇ومپایر 🥇فنفیک
𝔻𝕚𝕒𝕞𝕒𝕟𝕥𝕤 /ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ/ بقلم tara97jk
tara97jk
  • WpView
    مقروء 41,265
  • WpVote
    صوت 3,628
  • WpPart
    أجزاء 10
Genre : Romance | Smut | Secret | Secret | Cap :Vkook | Up: Author: Amador | Teaser: in part 1 | 🥇مافیا - بدون گرفتن نگاهش از رقص پسر، بهش اشاره کرد: بیارش اینجا... چانیول از پله های استیج بالا رفت و به جونگ کوکی که با قطع شدن آهنگ، رقصیدن رو متوقف کرده بود اشاره کرد: برو پیش رییس... جونگ کوک نفس عمیقی کشید و به سمت تهیونگ راه افتاد. در لباس گشادش و باکسر به پا کمی معذب بود. صاف ایستاد و منتظر ماند تا حرفی از جانب کسی که رییس خطاب شده بود، بشنوه. ته از پایین تا صورت کوک رو آنالیز کرد. اون پسر خیلی تو دل برو بود... لبخند زد و با نگاه نافذی به کوک خیره موند: اسمت چیه؟ جونگ کوک به دو چشمی که از اول ورود توجهش رو جلب کرده بودند خیره شد: جئون... جئون جونگ کوک ته سر تکان داد: خوب میرقصی...یه سری آموزش حرفه ای لازم داری...تو قبول شدی جونگ کوک تهیونگ می توانست قسم بخوره... زیباترین خنده رو به عمرش دیده بود...
Love You So Bad | VKOOK - YOONMIN بقلم V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    مقروء 641,272
  • WpVote
    صوت 54,506
  • WpPart
    أجزاء 76
𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑺𝒐 𝑩𝒂𝒅 - بدجوری دوستت دارم قسمتی از فیک: تمام انگیزه ام از اومدن به این کتابفروشی فقط دیدن اون صورت بینهایت جذابشه ...وقتی رو به قفسه ها می ایسته و کتابهارو مرتب میچینه، وقتی پشت میزش میشینه و با نگاه فوق‌العاده اش بهم نگاه میکنه و قیمت کتاب رو میگه .. زمانی که با اون لبخند لعنتیش من رو مخاطب قرار میده "مهمون من باش. " دلم میخواد دستم رو به گردنش برسونم و جلو بکشم، بعد با تموم وجودم ببوسمش ...اما ..درست نیست ..عشق من درست نیست .... من عاشق همجنس خودم شدم ..مرد جذابی که سیزده سال از خودم بزرگتره و دوماهی میشه کتابفروشیِ نزدیک مدرسه ام رو خریده و الان اونجا کار میکنه .... •Genre: Slice of life, Romance, Smut, Angst Couple: Vkook, Yoonmin Writer: RÊVE
Six Feet Under The Stars [Kookv] بقلم TheNelin
TheNelin
  • WpView
    مقروء 22,900
  • WpVote
    صوت 3,791
  • WpPart
    أجزاء 7
「Six Feet Under The Stars ✨」 𖦹 Kookv and Yoonmin 𖦹 Romance, Adventure, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Aeterisks وقت گذروندن با تهیونگ تو یک چادر مشترک توی جنگل، باعث شد جونگکوک بفهمه که چشم‌هاش جز اون پسر هیچ کس دیگه‌ای رو نمی‌بینه!
EARTH | VKOOK بقلم V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    مقروء 93,190
  • WpVote
    صوت 17,084
  • WpPart
    أجزاء 42
"فصل دوم فیکشن کروماندا" خلاصه: دست‌های گناهکار خون‌آلود، برای دست‌های پاک امید ممنوعند. با اون کاپشن سفید، درست مثل ابری وسط جنگل خلوت کوهستان میرفت، میبارید و تهیونگ دانه برف هایی که از وجودش سقوط میکردن رو با دست هاش میگرفت تا بذاره روی قلب سوختش! " کسی تو سینه ی من مرده که نمیشناسمش، اما انگار از خاکسترش هنوز گرما ساطع میشه... میدونی این چه دردیه؟" " امید دوباره؟" " نه... بهش میگن مرگ، مرگ نامعلوم!" EARTH (CHROMANDA 2) Wr: @purplimmo Main Couple: Vkook Genre: Fictional, Romance, Angest, Social, Smut
Petals and Ink [Yoonmin] بقلم TheNelin
TheNelin
  • WpView
    مقروء 46,195
  • WpVote
    صوت 5,642
  • WpPart
    أجزاء 18
「Petals and Ink 🥀」 𖦹 Yoonmin and Kookv 𖦹 Romance, Fluff, Fantasy, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: SugarandMint جیمین؛ پسری با لبخند نفس‌گیر، پسری که با گل‌ها حرف می‌زد. پسری که یونگی بوسیدش، کسی که بیشتر از یک بار جونش رو نجات داد. برای یونگی خیلی سخت بود که تمام احساساتش رو توی یک یا حتی چند کلمه بگنجونه. هر اسمی که داشت، عمیق بود؛ از قفسه‌ی سینه‌ش بیرون می‌زد و به نوک انگشت‌های دست و پاش می‌رسید، گیجش می‌کرد، نفس‌ کشیدن رو براش دشوار می‌کرد! این حس علاقه و عشق بود؛ همینطور نگرانی و ترس... چون نمی‌تونست آینده رو پیش‌بینی کنه و نمی‌دونست چی در انتظارشونه. فقط میدونست همه‌ی این‌ها کنار هم بد نیست، و دقیقا همین پسر رو می‌ترسوند. چون یونگی همه‌ی بدی‌ها رو چشیده و بهشون عادت کرده بود.
The Mermaid | VKOOK بقلم V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    مقروء 138,859
  • WpVote
    صوت 22,679
  • WpPart
    أجزاء 54
خلاصه : جونگ کوک یه پسر گوشه گیر و تنهاست که توی یه جزیره زندگی میکنه. یه روز اتفاقی با یه پری دریایی که یه سازمان دنبالش بود، ملاقات میکنه و بعد از مدتی بهش علاقمند میشه ولی آیا دو انسان از دو دنیای متفاوت میتونن عاشق هم بمونن! قسمتی از فیک: من میخوام تو همین چند روزی که پیشمی عاشقی کنم ... _ بقیه ی عمرت میخوای چیکار کنی؟! +به این چند روز فکر کنم ... Mermaid Writer: @yasna_79 Main Couple: Vkook_Yoonmin Genre: imaginary. Super natural .Romance. Smut
The Proposal | VKOOK | Completed  بقلم elicasso
elicasso
  • WpView
    مقروء 433,477
  • WpVote
    صوت 55,088
  • WpPart
    أجزاء 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.