Vkook
186 stories
DARCY by VicGodtor
VicGodtor
  • WpView
    Reads 39,819
  • WpVote
    Votes 6,316
  • WpPart
    Parts 39
{Full} خلاصه: جئون جونگکوک نویسنده ی مشهوری که رمان دومش به اسم DARCY خیلی مشهور میشه. کتاب در مورد شخصیتی به نام DARCY هست که چندساله عاشقه پسریه. مدتی بعد از منتشر شدن رمان، کوک هر روز که بلند میشه کنار تختش کاغذ کوچیکی پیدا میکنه که محتواش، جمله هایی هستن که شخصیت دارسی توی کتاب به پسری که دوستش داشت می‌نوشت. فکرمیکنه توهم زده و به همین دلیل میره پیش روانشناس. روانشناس بعد شنیدن صحبت هاش، به کوک میگه ممکنه واقعا توهم زده باشه درمورد کاغذ و نامه ها ولی واقعا شخصیتی به نام DARCY وجود داره و کوک دقیقا توی کتابش طوری مرد دارسی نام رو توصیف کرده که عین واقعیته. دارسی: پسر من باش کوک بزار بهت نشون بدم عشق من فراتر از چندتا جمله توی کتابه دست های بسته شدش به تخت رو تکون داد و غرید: «من قبولت نمیکنم دارسی چون تو یک قاتلی» پوزخندی به پسرک زد و روش خیمه زد «پس بزار قاتل روحت باشم» ⭕️ژانر: خون آشامی، رمنس، سوپرنچرال،اسمات Tel: Archer_fiction
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
Dreamer_A7
  • WpView
    Reads 261,621
  • WpVote
    Votes 24,056
  • WpPart
    Parts 35
تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
MY LITTLE MIRACLE by IRIS-NO
IRIS-NO
  • WpView
    Reads 544,880
  • WpVote
    Votes 47,243
  • WpPart
    Parts 85
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید IRIS-NO × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 259,774
  • WpVote
    Votes 32,012
  • WpPart
    Parts 30
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
 𝐀𝐩𝐩𝐥𝐞&𝐂𝐨𝐜𝐨𝐚 by Lostinjhopesmile
Lostinjhopesmile
  • WpView
    Reads 17,915
  • WpVote
    Votes 2,536
  • WpPart
    Parts 40
🍏𝐀𝐩𝐩𝐥𝐞&𝐂𝐨𝐜𝐨𝐚🍫 𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐭𓍯 ⊹اسـم: سـیب و کـاکـائو ⊹خـلاصه: جونگ‌کوک، امگای سیبِ سبز دانشگاه، به‌اجبار باید یک شب رو با آلفای کاکائویی به‌تنهایی صبح کنه و درست همون شب... بدن جونگ‌کوک تصمیم می‌گیره با هیت بی‌موقعش، همه‌چیز رو پیچیده‌تر کنه. - متأسفی؟! دقیقاً برای کدوم کارت؟ برای اینکه مارکم کردی؟ برای اینکه ناتم کردی؟ یا برای اینکه ولم کردی و با نامزد لعنتیت بودی؟! ⊹کـاپل: ویـکـوک ⊹ژانـر: اگاورس، رومنس، انگست، اسمات🔞 ⊹وضعیـت: فول
His Phantom by hope_373
hope_373
  • WpView
    Reads 1,294,753
  • WpVote
    Votes 64,899
  • WpPart
    Parts 106
This is a Taekook Fanfiction. _____ Is it possible to get homesick for people too? Because that is exactly how it feels to both of them. The feeling of being so comfortable around them that you feel yourself melting. That you feel so truly alive when they're with you, it surprises you. "In my arms, we both settled down. Our hearts slowed down, our bodies melted into each other. And we both felt okay again." They make you feel so secure that just being in their arms is what you feel you should call your home. Its like the only place you belong to. "My heart is so full of you, I can hardly call it my own." A love story of a run away and a police officer, where no one believed him, but would he be the same as others too? "You're the sweetest feeling I know." He was too intrigued to step down, his heart called the shots. "I could be anything in this world, But I wanted to be his." Both just had one thought in their minds, "What the fuck have you done to me?" 'Its always gonna be us against the world, not us against each other.' _____ Top Taehyung Power Bottom Jungkook Yoonmin Namjin _____ Angst Romance Violence Smut (BoyxBoy) Slight Bdsm Strong Language Murders Bloodshed _____ Please do not copy my work! Ranked- #1 in toptaehyung #1 in fanfiction #1 in taekook #1 in vkook #1 in powerbottomkook #1 in domtae #2 in bdsm #1 in kangdaniel #1 in namjin #1 in telepathy #1 in policeofficer Hope you guys like it! ;)
Neighbors by I_Jaime
I_Jaime
  • WpView
    Reads 68,933
  • WpVote
    Votes 8,603
  • WpPart
    Parts 15
ایو و فیک‌چت توییتری [کامل شده] خلاصه: جونگکوک خوشحاله از اینکه برادر ناشنوای کوچولوش، جیسونگ، یه دوست ناشنوا پیدا کرده. فکر میکرد که دوست جدیدش یه پسر کوچیک همسن جیسونگه ولی حتی یه بار هم به ذهنش خطور نکرد که اون دوست میتونه یه پسر زیبا همسن خودش باشه به نام تهیونگ. ژانر: fluff ,angst, bullying OTP: Kookv نویسنده اصلی: heavensgguk مترجم: Jaime
"mon Roméo" by sa11_moon7
sa11_moon7
  • WpView
    Reads 3,307
  • WpVote
    Votes 397
  • WpPart
    Parts 20
فرمانده ای که با ترس از دست دادن زندگی میکنه و سایه ای که از دور به درد کشیدنش خیره شده؟ Main couple:Kookv Genres: Angst, Crime, Smut, Romance
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* by melish00k
melish00k
  • WpView
    Reads 103,993
  • WpVote
    Votes 14,292
  • WpPart
    Parts 51
✅️خلاصه: جئون جونگکوک ملقب به «کالیگو»، هکری ۲۶ ساله‌اس که بعد از خیانت یکی از مشتری‌هاش، مجبور می‌شه هویت و گذشته‌ اش رو کنار بذاره. دو سال زندگی عادی براش کافیه... تا روزی که برای دفاع از دوستش وارد درگیری می‌شه و درست همون‌ جا با کیم تهیونگ، مدیرعامل شرکت آرگوس روبه‌رو می‌شه. از اون لحظه همه‌چیز دوباره تغییر می‌کنه؛ برگشت به دنیایی پر از خطر، وسوسه و عشقی خطرناک... *** - تو نه طعمه ای... نه قربانی... تو چیزی فراتر از اونی. تو همون وسوسه‌ای هستی که باید مهار بشه... و چه بخوای چه نخوای، مهار کردنش دست منه *** اولین فیکشنی هست که می‌نویسم، پس زیاد انتظار بی‌نقص بودن ازش نداشته باشید... :) ✅ ژانر: هیجانی | سکرت | درام | اسمات | عاشقانه | اکشن ✅ کاپل: ویکوک (taekook) 📌 آپدیت: ۲ یا ۳ پارت در هفته ❕️در صورت نداشتن پارت آماده، هفته ای یک پارت آپ خواهد شد.
𝖯𝗈𝗂𝗌𝗈𝗇𝗈𝗎𝗌 𝖩𝖺𝗌𝗆𝗂𝗇𝖾 𖦹 𝖪𝖵 by ForsakenCrow
ForsakenCrow
  • WpView
    Reads 42,328
  • WpVote
    Votes 5,245
  • WpPart
    Parts 17
{ کامل‌شده ✓ } تنها قانونی که برای حفظ امنیت وجود داشت، ساده بود: "هیچ‌وقت در رو برای کسی باز نکن." اما تهیونگ اون شب استثنا قائل شد...و حالا دیگه راهی برای فرار نداشت. ┆ ᯓ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 ┆ ᯓ𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘚𝘭𝘰𝘸𝘣𝘶𝘳𝘯, 𝘖𝘣𝘴𝘦𝘴𝘴𝘪𝘰𝘯, 𝘚𝘭𝘪𝘤𝘦 𝘰𝘧 𝘭𝘪𝘧𝘦 ┆ ᯓ𝘊𝘩𝘦𝘤𝘬 𝘖𝘶𝘵 𝘛𝘩𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘭𝘰𝘨𝘶𝘦 𝘍𝘰𝘳 𝘔𝘰𝘳𝘦 𝘐𝘯𝘧𝘰 ┆ ᯓ𝘗𝘶𝘣𝘭𝘪𝘴𝘩𝘦𝘥 𝘖𝘯: 𝘔𝘢𝘳𝘤𝘩 4, 2025