Appa (KookV)
شانزده سال اختلاف سنی و تمام خاطرات پدر-پسری رو چطور فراموش میکرد و دلداده پسری میشد، که اصرار داشت دوستش داره؟ انگست/رومنس/ اسمات/ هپیاند. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید.
شانزده سال اختلاف سنی و تمام خاطرات پدر-پسری رو چطور فراموش میکرد و دلداده پسری میشد، که اصرار داشت دوستش داره؟ انگست/رومنس/ اسمات/ هپیاند. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید.
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خونخوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.
-[خبر فوری! به طرز عجیبی رو بابای دوست پسرِ خواهر زادهم کراش زدم.] فان/ فلاف/ تمام شده.
[ پرستار کیم، فارغالتحصیل شده بهترین دانشگاه آمریکا شروع به مراقبت از پسری ویلچر نشین کرد که نه تنها کم حرف و پررو بود بلکه احترام کوچیکتر بزرگتریهم سرش نمیشد! ] "رومنس، فلاف، اسمات." کاپل: کوکوی. تمام شده.