Tout sélectionner
  • better than words (Persian)
    32.1K 3.1K 25

    نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.

    Terminée  
  • Don't Let Me Go
    2.4K 119 1

  • I Wish I Was Beside You
    1.3K 56 1

    هاى گايز :)) من هستى ام و داستان Don't Let Me Go... هم مال منه ؛) همونطور كه ميدونين اين پيج شريكى منو دوسمته كه ما فن فيكشن مينويسيم. منم امروز يه داستان كوتاه و غمناك براتون از زين نوشتم. اميدوارم خوشتون بياد ؛)

  • True Love vs Dark Love
    818 31 1

    هاى گايز من شكيبا هستم اين اكانت ، اكانت شريكى من و دوستم هستش. ما داستان هايى كه ميزاريم كاملا داستان هايى هست كه خودمون مينويسيم و يا اينكه ترجمه ميكنيم اين داستان رو من نوشتم و اميدوارم كه از اين داستان لذت ببريد :)