melikawe's Reading List
23 stories
fox by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 365,684
  • WpVote
    Votes 33,298
  • WpPart
    Parts 39
جانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی می‌دونه کیه و نه می‌دونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود داره فاکس... ● نام فیک ~> روباه ○ ژانر ~> اسمات ،مافیا، bdsm ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ● هپی اندینگ
Diavolo Del Nord | VK by Mortellenta
Mortellenta
  • WpView
    Reads 99,548
  • WpVote
    Votes 11,668
  • WpPart
    Parts 48
ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه! ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت کنه. Diavolo Del Nord | شیطانِ شمال Genre : Criminal, Dark romance, Psychological, Angst, Smut Couple : Vkook - Secret
𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻 by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 287,249
  • WpVote
    Votes 49,765
  • WpPart
    Parts 54
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون باید یه شخصیت شرور باشه؟ یعنی آخرش قراره که به همین سادگی نابود بشه؟ یکی به نارنگی کمک کنه.. · · ─────── ·𖥸· ─────── · · Name:Tangerine rescue operation[عملیات نجات نارنگی] Genre: Omegaverse, Fantasy, Romance, Fun, Maybe a little smut? Couple: Kookv Writer: Luna🌙 ◉Start:1401/06/28 ◉End: 1403/01/16 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسما‌ت‌های مولایی است دوست عزیز🦭
Coshay / نامیرا by rominaromina396
rominaromina396
  • WpView
    Reads 366,779
  • WpVote
    Votes 31,524
  • WpPart
    Parts 128
پایان یافته 🔥 بخشی از داستان : کای کنجکاو روی صورت سرخ اپاش خم شد " خب ...بقیش ؟ جیمین چونشو به زانوش تکیه داد و این بار به چشمای براق بچه هاش خیره شد " من ...من فرار کردم ... چشمای همشون در کسری از ثانیه گرد شد سوهو بهت زده دهنش باز موند " چکار کردی اپا ؟؟ با این که وضعیتتو میدونستی..میدونستی اگر پیدات کنن بدبخت میشی !!! با این حال فرار کردی ؟؟؟ کجا ؟ چطوری ؟ چراااا؟؟؟ جیمین لبشو گزید .."من ..من واقعا دوست داشتم... دوباره اونا رو ملاقات کنم ..من ...خسته شده بودم از ۱۶ سال تنهایی.. . . . کاپل " فورسام یونمینکوکوی ،🙈 خانوادگی،🔥 روزمرگی🙂، امگاورش😈، کمدی و تراژدی ، 🤣😭امپرگ، 🫡هیجانی 🤚🏻 . . . " پنج یا شیش تا خاندان بودن جاودانه و همراه با نیرو های عجیب ... با هم رابطه خوبی داشتن و بین مردم عادی زندگی میکردن ...!! همه بزرگ خاندان ها با هم دوست بودن .... و پدر من و پدر ...پدراتون ..با هم برادر بودن ... همشون نسبتا زندگی خوبی داشتن تا این که من به دنیا اومدم ... امگا خون خالص زاده شده از دو والد آلفا... خون من ..میتونست انسان های عادی رو جاودان کنه ... چیزی که تا قبل اصلا وجود نداشت و احتمال به وجود اومدنش از دو والد آلفا زیر ده درصد بود . چشمای همشون گرد شد . جیمین پاهاشو توی شکمش جمع کرد و غمگین به زمین خیره شد " کم کم این موضوع
Collapse | VKOOK by dibaphg
dibaphg
  • WpView
    Reads 236,747
  • WpVote
    Votes 13,019
  • WpPart
    Parts 38
Collapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منافع کثیفشون استفاده میکنن به سراغ کیم تهیونگ، مردی که سه سالِ نگاه جوونش رو بخاطر به گردن گرفتن جرم پسر شهردار کیم پشت میله های سرد زندان پیر کرده میره...مجرم بیگناهی که با پا گذاشتن تو مسیر اون وکیل یاغی، بعد از سالها خونه ی امنش رو پیدا میکنه، خونه ای که آوار شدنش آغازگر فروپاشی یک عشق خواهد بود... بخشی از فیــکـــ: _ جونگکوک...اگه نمیخوای... _ مطمئن باش اگه نمیخواستمت هیچ وقت بهت اجازه نمیدادم تا این حد پیش بری، دلباخته‌ی جونگکوک. دلباخته بود...واژه ای که به درستی از دهان پسر برای توصیفش بیان شده بود...دلباخته ای که دلش رو به سراب وجود ابدی یک وکیل باخته بود.
i need Chocolate.kookv by Timucifer
Timucifer
  • WpView
    Reads 5,187
  • WpVote
    Votes 420
  • WpPart
    Parts 11
𝐍𝐚𝐦𝐞:I need Chocolate.kookv 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:kookv , namjin 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:Romance,Omegaverse,Dram by day,Bl,smut 𝐔𝐏:15،30 هرماه 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:#Alaris ﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉ همه چیز از اون شبی شروع شد که امگا عکسای جفتشو غرق در خون پیدا کرد و زمانی بدتر شد که فهمید مصوب‌ این اتفاق شوهرشه شوهری که فقط چند ساعت بود به همسریش دراومده بود و حالا باید تا آخر عمر کنارش زندگی میکرد بدون در نظر گرفتن چیزی که دیده اما آیا فقط همین موضوع از چشم امگای شکلات دور مونده بود؟ اسم روی پاکت چه مفهومی داشت؟چندتا راز دیگه بود که قرار بود برملا بشه؟ ⭕️فیک دارای دو ورژن است.
Our royal secret | KOOKV| Completed  by qazalimi
qazalimi
  • WpView
    Reads 113,256
  • WpVote
    Votes 9,997
  • WpPart
    Parts 30
کاپل: کوکوی ژانر: درام، عاشقانه، محافظتی، اسمات، اکشن خلاصه: جونگکوک، یکی از بهترین بادیگارد های بزرگترین شرکت امنیتی کره‌‌است که درگیر شغل مرموزی میشه. با این حال اون هیچ وقت تو رویاهاش هم تصور نمیکرد که بادیگارد شخصیِ دومین شاهزاده کره بشه، شاهزاده ای که با تمام محبوبیتش همیشه دردسر سازه و جونگکوک خیلی سریع فهمید که حفاظت ازش قرار نیست به آسونی پیش بره..
𝙱𝙻𝙾𝙾𝙳 𝙰𝙽𝙳 𝙻𝙾𝚅𝙴  by Hadis_1388
Hadis_1388
  • WpView
    Reads 4,742
  • WpVote
    Votes 502
  • WpPart
    Parts 36
( اتمام یافته ) _ میدونی کیم؟؟ عاشق نشو.. توی دنیای ما عاشق شدن حکم اسلحه پراز خشابی رو داره که خودت پرش کردیو دادی دست دشمن تا بزنتت.. من یکبار عاشق شدم و جواب پس دادم.. اول با از دست دادنش بعد هم با فهمیدن زنده بودنش و خیانتش.. + میدونی کوک؟؟ توی زبان کره ای (sa) یعنی مردن، (rang) یعنی باهم بودن و (hae) یعنی انجام دادن که کلمه (saranghae) رو تشکیل میده که یعنی بیا باهم بمیریم و تا میمیریم باهم زندگی کنیم.. مهم نیست جونگکوک.. بیا عاشق باشیم و تا موقعی که مرگمون فرا میرسه شاد باشیم.. اینطوری بعد از مرگ از اینکه عشق رو اعتراف نکردیم و باهم تجربه نکردیم پشیمون نشیم... بعداز حرفش لبخندی زد و یک قدم به مرد نزدیک شد و دستش رو روی صورت مرد گذاشت و شروع به نوازش کرد و کم کم فاصله بینشون رو کم کرد و لبهاش رو روی لبهای بوسیدنی رو به روش گذاشت.. بعداز اون دستهای کوک رو که روی کمرش نشستند رو حس کرد و بین بوسه لبخندی زد.. نویسنده: H.S کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: ؟ ژانر: عاشقانه، کمدی، مافیایی، کمی خشن، اسمات... پایان: ؟
MY LOVELY OMEGA... ♡ by tea_kook_laver
tea_kook_laver
  • WpView
    Reads 67,797
  • WpVote
    Votes 6,790
  • WpPart
    Parts 28
پر از غلط املائیه...اگه قراره کص بگین نخونین.فقط صیکتیرین. [پایان یافته] امگای دوست داشتنیه من... ♡ کاپل:تهکوک...هیونلیکس...♡ جونگ کوک یه پسر زشت و بد قیافس... که تهیونگ ازش متنفره... یعنی... چه اتفاقی قراره بین این دوتا بیوفته؟؟؟ ♡♡♡♡♡ +باهام قرار بزار.... _چ... چی؟ +جونگکوک.... +من میتونم با ثروتی که دارم خودم و تو وسایلای لوکس و خفن غرق کنم ... به ساعت و وسایلایی که خودم قدرت خریدشون و دارم نیازی ندارم... پس +اگه میخوای ببخشمت... بهتر نیست بهم کادویی بدی که ازش فقط یدونه هست؟ اونجوری شاید بخشیدمت ♡♡♡♡♡ +میدونی که... این روزا اگه یه امگا کونشو بگا بده...چه بلایی سرش میاد؟ تکخنده ای کردو سمت در رفت و قبل از خارج شدنش رو به دوست خشک شدش ادامه داد +مخصوصا اگه فیلم بگا رفتنش دست بچه های مدرسه و ننه باباش برسه...