Crime,mystery and whodunnit
27 stories
THE RASHOMON EFFECT by LITHINKS
LITHINKS
  • WpView
    Reads 7,286
  • WpVote
    Votes 1,167
  • WpPart
    Parts 8
" اثر راشـومـــون " «ما در دو خاندان متفاوت به دنیا اومدیم. خاندان‌هایی که طی قرن‌ها فقط دشمنی کردن. هیچکس حتی تصور نمی‌کرد که روزی نشانِ حضور روح تقدیر روی مچ دستانمون نمایان بشه، سوزان و غیرمنتظره، اعلام‌کننده‌ی یک حقیقت هولناک. جفتی که الهه ماه برای من برگزیده، بزرگ‌ترین دشمن خاندان منه!» . MAIN COUPLE: SEKAI. . SIDE COUPLE: SEBAEK. CHANKAI . GENRE: MYSTERY. FICTIONAL. ROMANCE. POLITICAL. . RATE: +18 . ONGOING FAN FICTION . SINCE: 28 NOV 2024 «این فیکشن تا پایان تابستان، آپدیت نخواهد شد.»
Paralian. by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 143,524
  • WpVote
    Votes 41,885
  • WpPart
    Parts 119
کامل شده در فوریه ۲۰۲۴. Paralian: One who lives by the sea. پارالیان: کسی که کنارِ دریا زندگی می‌کند. Genre: Romance, Criminal, Angst, Smut, Psychological. Couples: Chanbaek, Vkook, Krisyeol, other چانیول پسرِ روستاییِ ساده که حتی گرایش‌اش رو هم درست نمی‌دونه، بکهیون، پسرِ رئیس جمهورِ آینده‌ی کره‌جنوبی رو ملاقات می‌کنه و دیدارش، بزرگترین آسیب‌ها رو براش به همراه داره. چی میشه اگه سرنوشت بعد از چندسال اون‌ها رو کنار هم قرار بده درحالی که چانیول برای حفظ تمام‌ِ دارایی‌ش مجبور میشه با بکهیونی که حالا دانشجوی فلسفه‌ست و تبدیل به تاریک‌ترین فردِ زندگی‌ش شده ازدواج کنه؟ تهیونگ، مهندسِ پزشکیِ منزوی‌ای که آرامشش رو توی دستهای پسرِ موقرمز و سرخوش پیدا می‌کنه، هیچ‌وقت حاضر به اعتراف می‌شه یا گذشته‌اش همیشه جلوتر از خودش حرکت می‌کنه؟؟
┎HETERO┒ by itsthebanshee
itsthebanshee
  • WpView
    Reads 3,654
  • WpVote
    Votes 608
  • WpPart
    Parts 32
«سال ها پیش پروژه غنی سازی جمعیت دیواری نامرئی ساخته شده از غرور و اصالت پوشالی بین الفاها و بتاها ساخت ، بتاها خاک زیر پای الفاها شدن و در چنگال سرد ویروس و تراشه ضد حس که ساخته شد تا زندگی بتاها رو تحت کنترل خودش دربیاره و روحشون رو به عصیان بکشه محبوس بی حسی شدن ، در حالی که اقلیت کمی از اونها به باور الفاها با خون کثیف زاده شدن ، اقلیتی که اموزش دیدن تا دنیاشون رو به روز های خوبی که تنها یک قصه ازش باقی مونده برگردونن ، اما مبارزه در یک سرزمین دروغین که احساسات در اون منع شده و مملو از راز های تاریکه به سختی شکستن سنگ با دست های خالی است...» ⋄✺━━━━━━━━━━━━━━━━━✺⋄ ╔ H̶E̶T̶E̶R̶O̶ ║ name: هِتِرو⚔️ ║genre: dystopia/thriller/romance ║couple: chanbaek
 Agreed  by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 53,571
  • WpVote
    Votes 12,282
  • WpPart
    Parts 66
همه چیز از نامه‌ی مرموزی که در زیرزمین پیدا کرد شروع شد. نمیدونست در اون عمارت تاریک چه اتفاقاتی انتظارش رو میکشه. شاید برای فهمیدن باید اول حافظه‌اش رو به دست میاورد. ******************* × مشکل شماها چیه؟ میگن باید برای تتو یه طرح با معنی انتخاب کنین. اینا چه معنی‌ایی داره؟ + ماها؟ × تو تنها مشتری عجیبم نیستی پارک. + عجیب‌ترین مشتریت کیه؟ × یکی که ازم میخواست رو زخم‌های بدنش یه مشت اسم رو خالکوبی کنم. درد کشید تا اسم دشمن‌هاش رو روی بدنش بکشه. + عجیب‌ترین اون بود؟ پوزخند زد و گفت: × این عجیبش میکرد که، روی زخم روی قلبش اسم تو رو نوشت. ******************** Couple: Chanbaek, Hunhan, Kaisoo Genre: smut, mystery, mafia, angst, action
The Shadow [Completed] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 132,220
  • WpVote
    Votes 26,339
  • WpPart
    Parts 89
همه ی دنیا اونو به اسم شدو(سایه) میشناختن خودش اینو خواسته بود سایه‌ی تاریکی که روی زندگی آدم‌ها میوفتاد و باعث نابودی میشد.تعداد آدمایی که اسم واقعیش رو میدونستن اونقدر کم بود که گاهی خودش هم اسمش رو فراموش میکرد. اما وقتی برای اولین بار اون پسر رو دید، همه چیز عوض شد بکهیون شبیه هیچکدوم از آدمایی که تو زندگیش دیده بود، نبود. ******************** + میدونم وقتی تو رو دیدم مغزم خالی شد. نه چیزی میشنیدم نه چیزی میدیدم. اون شب اول توی هتل و دفعه‌های بعدی تو همین خونه... اون وقت‌ها هم عقلم رو از دست داده بودم. تو تاریکی فرو میرفتم و وقتی بیرون میومدم که بهت خیلی صدمه زده بودم. اذیتت کرده بودم و حالت بد شده بود. + تو خیلی قشنگی بکهیون. خیلی قشنگی... خیلی ظریفی... خیلی مهربونی... اونقدر که باعث میشی هم از خودم بدم بیاد هم بترسم. از خودم بدم بیاد که اون رفتارها رو باهات کردم و همینطور از اینکه ممکنه بعدا بازهم اذیتت کنم، ترس همه‌ی وجودم رو میگیره. ******************* ژانر: رمنس، اسمات، انگست،جنایی، معمایی، مافیایی کاپل ها: چانبک، کایسو، هونهان
Juliet Roses (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 209,193
  • WpVote
    Votes 33,838
  • WpPart
    Parts 20
سر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خواب‌آلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچ‌پچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحت‌تره. تمام دفاعیات و توجیهات بی‌ارزش میشن و اتفاقا جوری میبوسی و بغل میکنی و میگی اصلا همه چی تقصیر خودت بوده که نسبت به رفتار دیشبت شبیه دوقطبی‌ها بنظر میرسی. شاید باورنکردنی باشه اما از یه جایی به بعد وقتی دلشون برای همدیگه تنگ میشد، با دعوا شروع میکردن. انگار شروعش باید از این نقطه باشه. عادت شده بود. به کل‌کل و دعوا و لجبازی سر کوچکترین موضوعات عادت کردن. درواقع یه رابطه‌ی مضر ساختن و وانمود کردن همه‌چی اوکیه. همدیگه رو آزار دادن و اسمشو گذاشتن عشق! پارک چانیول رئیس حزب و گروه سیاسی PRK و همسرش بازیگر بیون بکهیون، یه زوج پر از خطا و ایراد. اونا یه رابطه‌ی سمی، شخصیت‌های متضاد، و یه تراژدی متفاوت دارن. -رابطمون مثل رزهای ژولیت بود. گرانبها و ظریف. نیاز به مراقبت و توجه داشت...اما ما براش تلاش نکردیم. 🥀Fɪᴄ: Tʜᴇ Jᴜʟɪᴇᴛ Rᴏsᴇs 🥀Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ 🥀Gᴇɴʀᴇ: Rᴇᴀʟʟɪsᴍ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Mʏsᴛᴇʀʏ, Dᴀɪʟʏ